همچنین شریعتی می خواست با بازخوانی مفهوم «شهادت» و دعوت مردم به عادت به اخلاق خضوع و بندگی به عنوان نوعی خاستگاه، به وجدان مغفول جامعه نزدیک شود.
در روزگار ما به دلیل سیطره مدرنیزاسیون و تمدن غرب، معنای متافیزیکی حقیقت جهان را فراگرفته است. با این حال، در سنت های دینی و معنوی شرقی، حقیقت معنایی کاملاً متفاوت دارد و «حقیقت» و «حقیقت برتر» یکی و یکسان تصور می شود.
در تمام سنت های شرقی و معنوی، نشانه ایمان به وجود حق و وفای به عهد مؤمن و متفکر با حق، آمادگی مؤمن و ذهن برای رویارویی آزادانه و گزینشی با پدیده «مرگ» است. . در سنت تاریخی ما، «شهادت» به این معناست که مرگ خدا و ایمان به خدا را باید در این زمینه درک کرد، یعنی بر اساس درک خاصی از واقعیت و وجود پیوندهای ابدی و ابدی.بین مؤمنان و خدا.
البته باید توجه داشت که «شهادت» و «شهادت» گرانبهاترین ارزشهای سنتهای دینی و معنوی اعم از اسلام و تشیع و حتی سنتهای غیردینی است. حتی سقراط، یکی از بنیانگذاران سنت متافیزیک یونان، فلسفه را «تمرین مرگ» و آماده شدن برای مرگ می دانست.
«حسین واریث آدم» یکی از زیباترین و عمیق ترین آثاری است که در تاریخ شهادت گذشته و حال ما نوشته شده است. در این اثر غنا و گستره فرهنگ شریعتی و همچنین عمق درک و خودآگاهی تاریخی به خوبی خود را نشان می دهد.
شریعتی در «حسین واریث آدم» تلاش می کند شهادت را از باورها، اقوام و مذاهب بومی مورد اعتقاد شیعیان به تفکر و فلسفه تاریخ مبتنی بر درک اگزیستانسیالیسم تبدیل کند. آنها به دنبال راهی برای پس انداز هستند. مردمی از بردگی و اسارت.
کار شریعتی مقابله با اگزیستانسیالیسم با نوعی مرگ آگاهانه و گزینشی (شهادت) است و نه رویکرد تاریخی یا نظری به حوادث عاشورا. شریعتی معتقد بود که در رفتار شیعی نوعی فلسفه تاریخ وجود دارد و این فلسفه تاریخ در «زیارت وارثان» نمود پیدا می کند. شریعتی همچنین می خواست حماسه کربلای حسینی را بر اساس نوعی فلسفه تاریخ بشری غیر از باورها، مذاهب و نظریه های قومی درک کند.