این تصویر نه در مورد بازگشت به بیمارستان است، نه در زندان، نه یک مراسم معنوی. این بدان معناست که این مادران نه برای شفای فرزندان خود دعا می کنند و نه برای رهایی فرزندانشان و نه برای رهایی از رحم دعا می کنند و نه از خداوند عاقبت به خیر و سلامتی و رهایی از آن حضرت می خواهند. زمان (AJ). نه اینکه بگوییم نماز فقط برای این موارد است، طبق قانون «ادوانی استجاب لکم» باید در همه حال و هر مناسبتی به درگاه خداوند دعا کنیم، اما این تفویض و غافلگیری از دعای او معمولاً مخصوص انتقاد است. وضعیت زندگی.
این تصویر مربوط به تابستان امسال است و مادر مستأصل و نگران پشت کنکور را نشان می دهد که برای فرزندش دعا می کند تا امتحان بدهد! چرا؟ زیرا برخی شرایط را به گونه ای ترسیم می کنند که غول امتحان غول آخرین مرحله بازی زندگی است و این فرزندان دلبند این مادران برای شکستن نیاز به زندگی نامحدود و کمک نامرئی و ابزار و سلاح دارند. دشمن!
رضا زنگنه، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه آموزشی در گفت وگو با سلام آنلاین، با اشاره به دلایل ظهور این غول از آسیب بزرگ آموزش و پرورش در ایران چه در بخش دولتی گفت: ما گرفتار این غول هستیم. ناآگاهی، بی سوادی و بی مسئولیتی در برخی زمینه ها که منجر به شکست ساختاری می شود.» اشتباه، عدم کنترل و نبود مکانیسم اصلاحی. در برخی مناطق، مشکل عمده ناکارآمدی، همراه با رویکردهای تجاری ضعیف به آموزش وجود دارد. از این رو یکی از مشکلات ما در سیاست گذاری آموزش و پرورش این است که گاهی تصمیمات اشتباه و عجولانه گرفته می شود و نهادها به تعهد خود مبنی بر نظارت و اصلاح بخش خصوصی عمل نمی کنند و همه چیز را خودشان شروع می کنند.
به گفته وی ساختار آموزش و پرورش این کشور کارآمد نیست: «در مورد کنکور، نظر غالب امروز برخی از دوستان این است که آموزش خصوصی بهتر از آموزش دولتی است و این منجر به شکاف طبقاتی می شود. اما نکته اینجاست که آموزش خصوصی عموماً بی اثر است و اثربخشی آن فراتر از آموزش عمومی نیست. حتی آسیب هایی وجود دارد که نمی توان آن را در بخش دولتی پیدا کرد. به ویژه به دلیل اینکه ساختار اقتصادی تغییر شکل یافته آن غیرشفاف است، بستری برای سوء استفاده فراهم می کند و به درستی کنترل نمی شود. به عنوان مثال، سانسور چیزی مانند تبلیغات دروغین. آموزش خصوصی شامل مدارس خصوصی، مؤسسات خصوصی، کتب درسی و غیره است که کنترل های عملی، غیر محتوایی و فنی هستند».
زنگنه با اشاره به ترفندهای مختلف بخش خصوصی برای سوء استفاده از کنکور گفت: در کنکور مافیایی وجود ندارد و این کلمه فقط مخاطب را گمراه می کند. در کنکور شبکه مافیایی وجود ندارد. به این ترتیب، تمام تقلب ها آشکارا و در طول روز انجام می شود و هیچ پوششی از پشت صحنه وجود ندارد. وقتی کنترل بر این موضوع سهلانگیز و غیرشفاف باشد، مانند میز وسیعی است که کسی میتواند آنچه را که میخواهد زیر پا بگذارد. کلمه مافیا دشمنی عظیم و خیالی برای ما ایجاد می کند که نمی توان آن را شکست داد. به عبارت دیگر، پذیرش مفروضات مافیا به نفع حاکمان حکومتی است که می خواهند خود را از مسئولیت رها کنند.»
وی گفت: در مورد کنکور، بخش دولتی مجری است، اما بخش خصوصی برای کسب درآمد بیشتر سوء استفاده می کند. بخش خصوصی از فقدان نظارت و کمبود اطلاعات در میان مردم سوء استفاده می کند. بنابراین، هر گونه تغییر در نحوه ارزیابی دانش آموزان یا حتی در سیستم آموزشی با هدف کاهش سوء استفاده از بخش خصوصی، تا زمانی که نظارت و شفافیت ایجاد نشود، شکست خواهد خورد و باعث کاهش سوء استفاده نخواهد شد. کنکور هم مثل خودش ایرادات کمی دارد اما هیچ کدام از گزینه های پیشنهادی معایب کمتری نسبت به کنکور ندارند اما بیشتر هستند. به عنوان مثال، اگر کنکور را حذف کنیم و گزینه دیگری را جایگزین کنیم، تا زمانی که شفافیت در عملکرد بخش خصوصی و نظارت صحیح وجود نداشته باشد، بخش خصوصی می تواند با هر دروغی در تبلیغات مردم را فریب دهد. پس اصلا بی فایده خواهد بود. به عنوان مثال، امروزه به اصطلاح «بازار عمده استخدام» وجود دارد. این در حالی است که چیزی به نام «تکنیک انتخاب رشته» وجود ندارد و بیشتر پول هایی که به این بهانه برداشت می شود مصداق کلاهبرداری است. در انتخاب رشته باید اصول را رعایت کرد و این چیزی است که می توان در جایی نوشت که همه به آن دسترسی داشته باشند. مبالغ هنگفت معمولا چیزی جز کلاهبرداری نیست. حتی چیزهای به اصطلاح “فنی” در امتحانات برند درست نیست.
زنگنه با انتقاد از عملکرد مشاوران آموزش و پرورش و عدم کنترل درآمدزایی این افراد گفت: بسیار زیاد است. بیشتر این پول به دلیل عدم آگاهی از مردم گرفته می شود. این افراد با فروش اضطراب، پیچیده کردن مشکلات و استفاده از کلمات عجیب و غریب و جدید سعی می کنند دانش آموزان را در مواقعی که نیازی به سخنانشان ندارند مرعوب کنند و از این طریق بازاری برای خود ایجاد کنند. اگر موسسه ای به صورت مرحله ای تست بزند، این آزمون ها روی بسیاری از دانش آموزان تاثیر نمی گذارد، زیرا بر خود موسسه تاثیر می گذارد تا جیب خود را پر کند. در بسیاری از موسسات فردی که به عنوان مشاور کودک معرفی می شود در واقع یک بازاریاب است و وظیفه او فروش محصولات موسسه به دانش آموزان است نه مشاوران. اکثر محصولات بدون سواد نوشته می شوند و بخش زیادی از آن مبتنی بر تبلیغات است و تبلیغات و تداوم آن مخاطب را به مشتری تبدیل می کند.
این استاد دانشگاه می فهمد که اصل آموزش خصوصی مبتنی بر تبلیغات است نه کارآمدی: «بازار کنکور این گونه است، زیرا مشتریان هر سال به همین دلیل تغییر می کنند. از آنجایی که اکثر آنها یک سال درگیر هستند و سپس به مرحله بعد می روند، خانواده ها به کسانی که در پست های آموزشی هستند اعتماد بیشتری دارند و چون به فکر فرزندان خود هستند، راحت تر هزینه می کنند. اکثر مردم برای پرداخت هزینه تحصیل فرزندان خود فشار بیش از حد یا حتی بیش از حد به خود وارد می کنند. گاهی خانواده ها به دلیل ناآگاهی، هزینه های گزافی را برای مدارس غیردولتی پرداخت می کنند که بیش از یک سوم خدمات دریافتی آنهاست. گاهی اوقات عملکرد مدارس غیردولتی ضعیف تر از مدارس دولتی همجوار در منطقه خود است. بنابراین سیاست حذف کنکور به شکل مورد نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی بی فایده است. زیرا اگر بخواهد آموزش خصوصی را کاهش دهد بدون کنترل و شفافیت ممکن نیست. حتی اگر بخواهد انصاف بیشتری بکند قطعا نمی تواند چون امتحان حداقل چند سوال ندارد هر سال فروخته نمی شود.
زنگنه همچنین بر تنوع سیاست های آموزش و پرورش تاکید کرد: امروز در سیاست های کنکور با سیاست گذاران برخورد داریم. یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد می شود و باید مراحل زیادی را طی کند تا اجرایی شود. درست است که نهاد اصلی، شورای عالی انقلاب فرهنگی است، اما بر بسیاری از امور زیر نظر خود نظارت کافی ندارد. وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و سازمان سنجش به موضوعاتی می پردازند که ممکن است اثربخشی آموزش و عدالت آموزشی را تحت تأثیر قرار دهد، اما نظارت سیستماتیک بر این نهادها وجود ندارد. فرض کنید کنکور 40 درصد و امتحان نهایی سه ساله دبیرستان 60 درصد باشد. آموزش و پرورشی که در طول سالیان گذشته سابقه لو رفتن ده ها سوال ملی را در کارنامه خود دارد و از طرفی طعم شیوه تصحیح و تغییر ناگهانی سبک سوال بی سابقه است. در مواقعی که اصلاح استرس امتحان را دو چندان نمی کند. به این ترتیب، سوء استفاده از موسسات آموزشی نیز بازتر است، زیرا راه های بیشتری برای فروش اضطراب به کودکان وجود دارد.
وی گفت: بسیاری از مواقع مدیران دولتی فقط ادعای مخالفت با مافیای امتحانی را دارند، اما کاری مفیدتر از بخش خصوصی استثمار شده انجام می دهند و این اتفاق جدید از نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اگر به همان سبک و سیاق ادامه پیدا کند، به نظر می رسد فاجعه قریب الوقوع است. چون همه کنکورهای معیوب به عملکرد ثابتی رسیده اند و تکلیف همه با آن مشخص است و ایرادات زیادی برای همه وجود دارد بنابراین دقیقتر و با تاخیر برگزار می شود. بسیار خطرناک هستند.”
زنگنه ادامه داد: برخورد شورای عالی انقلاب فرهنگی مثل این است که ندانیم چه خبر است! در ذهن آنها در حذف کنکور تخیلی و تخیلی هستند و فکر می کنند این امر باعث محبوبیت آنها می شود. شورا هم تحت تاثیر تبلیغات معتقد است که کنکور مشکل ساز است. آزمون ورودی مشکلی ندارد. اگر دستورالعمل درست آموزش و پرورش داشته باشیم، سوء استفاده کنندگان را قطع کنیم و نظام آموزشی را بهینه کنیم، کنکور مشکلی نخواهد داشت.»
این پژوهشگر آموزشی ضمن اشاره به رشد برخی از دانشگاه های بی کیفیت، ضعف مکانیزم هدایت تحصیلی را دلیل سرازیر شدن داوطلبان به برخی رشته ها از جمله پزشکی می داند: «اینکه ده ها هزار نفر مردود شدند. برای ورود به آزمایش امتحان سالیانه تقصیر کنکور نیست، فقدان آموزش در مطالعه است، درست است که هرکسی فکر آزمایش و دکتر شدن را دارد. مشکل نباید این باشد که چرا امتحان برگزار شد. باید از ابتدا و ریشه بررسی شود. باید پرسید چرا این همه دانشگاه وجود دارد؟ چرا این همه دانشگاه بی کیفیت وجود دارد؟ چرا این همه مدارس بی کیفیت وجود دارد؟ مراحل پس آزمون و پس آزمون پر از مشکلات است، چرا همه موسسات روی کنکور تمرکز می کنند؟ اگر بخواهیم شرایط قبولی در کنکور را بهتر کنیم باید ظرفیت دانشگاه را در رشته پرطرفدار افزایش دهیم. جامعه به این عدد نیاز دارد. چرا ظرفیت دانشگاه های خوب در رشته های پزشکی، دندانپزشکی، دامپزشکی و داروسازی افزایش نمی یابد؟ مثلا چرا دانشگاه تهران در رشته هایی مانند حقوق بیش از 200 دانشجو نمی پذیرد؟ چرا روی کیفیت دانشگاه تمرکز نمی کنیم؟ چرا به جای افزودن دانشگاه های ضعیف و بی کیفیت به دانشگاه های شهری کیفیت را در اولویت قرار نمی دهیم؟ چرا وضعیت مدرسه بهتر نمی شود؟ در صورت بهبود وضعیت آموزشی مدرسه، دانش آموزان نگران امتحانات خود نخواهند بود. وقتی می خواهیم این را ساماندهی کنیم و به نهاد قبلی یا مؤسسه بعدی بسپاریم، یعنی گزینش و ارزشیابی را واگذار کنیم، انتقال از مدرسه به دانشگاه به آموزش و پرورش و آموزش یا کار دانشگاه بدتر. اگر بخواهیم کنکور گرم، خواب آلود یا کم شود، باید کیفیت دانشگاه را بالا ببریم».
وی در پایان وجود «کان» را برای تحقق عدالت در آموزش و پرورش در شرایط فعلی ضروری دانست و درباره عملکرد این نهاد گفت: عملکرد سازمان سنجش نسبت به وزارتخانه شفافیت بیشتری دارد. هر دوی اینها. و امتیاز بهتری کسب کنید. سیاست شورا انصراف تدریجی کنکور است که بدیهی است از انصاف آموزشی دور می شود و قانون را کاهش می دهد و ورود اقشار مختلف اجتماعی به دانشگاه را با مشکل مواجه می کند. زیرا درصد سوء استفاده و تقلب در کنکور نسبت به امتحان ترم آخر کمتر است. آیا بررسی آزمون هایی که سالی یک بار برگزار می شود آسان تر است یا آزمون هایی که برای بسیاری از دروس در حوزه های مختلف و در روزهای مختلف برگزار می شود؟ در غیاب شفافیت و تعهد به بهینه سازی، هر چه سیستم ارزیابی و انتخاب را راه اندازی کنیم، نتیجه همان سوپ و همان غذاهاست.
انتهای پیام/