نکته دیگر در مورد راسمی آلدین این است که او فراتر از چارچوب های معمول و سنتی است و در واقع ، یک نگاه تکاملی به فرهنگ ، فلسفه و الهیات دارد. در حالی که او یک مسلمان معتقد و علاقه مند به قرآن است و می توان کتاب خوبی را با تألیفات قرآن وی از آثار وی تهیه کرد ، او مردی متفکر ، تفکر و خلاق است. در این راستا ، او نه تنها به تفکر و روش پیشینیان خود علاقه مند است ، بلکه به توسعه بهره گیری از ایده های دیگران برای اهداف خلاق و عقاید نیز معتقد است. او متفکر است و وقتی تحلیل می کند هرگز در چارچوب سنتی نیست. این چشم انداز نکته کلیدی در گسترش تفکر و نیازهای فوری ماست ، چیزی که همیشه فقیر بوده و هستیم.
لازم است که ما رشیدالدین را در رابطه با نوآوری فکری در نظر بگیریم و در عین حال همه آثار علمی و ادبی را به صورت سری و به عنوان مجموعه ای از آثار منتشر کنیم. این در حالی است که من به کار روسان و راجستان احترام می گذارم و از آنها برای اصلاح آنها تشکر می کنم.
اما ارزشمندترین مقدمه Rasmie Aldin در نامه Tangsuk [کتابی در طب چینی که ارتباطی با تنسوخ نامه ایلخانی به قلم خواجه نصیر و در حوزه جواهر شناسی ندارد] از این نظر ، هم نظرات آن در مورد تمدن و فرهنگ جهان و به ویژه در رابطه با بازسازی تمدن اسلامی بسیار مهم است.
وی در این مقدمه ابتدا به اهمیت طلوع فجر و فعالیتهای خود در ترجمه میراث یونانی به عربی برای تقویت قدرت علمی این تمدن اشاره کرد و آن دوره را نتیجه این سیاست توصیف کرد. “افتخار و کمال او این واقعیت را ستود که مردم این سرزمین از آن بهره مند شدند و پاداش آن درآمد اندکی با تحریف و برخی دیگر با یونانیان بود. رشیدالدین حرکت علمی را علم منافع می داند ، که همراه با خیریه فعلی و فرزند صالح در پیامبر اکرم (ص) “میراثی ماندگار” است. فقط سه نفر. می داند
س Rال راشد الدین این است: چه حرکت جدیدی بعد از هارون پدید آمد؟
وی در مورد تولد علم و فناوری در جهان اسلام صحبت می کند و تلاش های پادشاه مورد علاقه وی و پادشاه گوزان همیشه به ارتقا of علوم مختلف در جهان کمک کرده و منافع مبتکران و علم و صنعت موجود را تضعیف کرده است. ویژه مناطق و استانهای دیگر برای یافتن و نمایش کتابها و آثار خود در این سرزمین تا همه آنها بتوانند از آن تا پایان دنیا و مزایا و پاداش های روح القدس بهره مند شوند. مبارک و عام. هدیه جمعیت. این اشاره به تولد درونی تمدن اسلامی دارد که سعی در نوآوری داشت ، که عبارت فوق را “منافع مبتکر” می نامد.
اما به نظر رشیدالدین در این یک مشکل وجود دارد! و این عبارت است از: در تمدنی که به اسلام داده شده است ، در واقع عناصر “کتابهای ماهی و این کشورها و کتابهای فرانسه و روم ، که موضوع کتابهای یونانی و برخی از کتابهای هند در قبل از سلطنت است موضوعات علمی مختلف ایجاد کنید “آنها در زمانها و زمانهای مختلف ترجمه می شوند و در این ثروت معمول است” اما جای قسمت دیگری از فرهنگ بشری خالی است. آن قسمت کجاست؟
این جهان شرقی است که “چین” لقب گرفته است.
راشد الدین این عبارت را ادامه می دهد: “اما کتاب سرزمین اشتباه و چین و ماشین آلات و کشورهایی که به آن پیوسته بودند به این اموال نرسیدند و اگر نادر شود ، کسی آن را ترجمه نمی کند.” اینطور نیست.
مهمترین سوال پنهان راسمی آلدین این است که چرا ما به شرق نیاز داریم؟
وی گفت: “هر كشور با توجه به مزاج و مردمانش ، محصولات علمی و فناوری خاص خود را دارد و شرق منطقه ای است كه باید در آن دستاوردهای علمی داشته باشیم:” به ناچار ، مزایا و خواص برخی چیزها. و صورتجلسه حقایق برخی از مشکلات و موضوعات با توجه به طبع طبع هر استان ایجاد می شود ، بنابراین تجربه و ضرورت تفکر و اندیشه متناسب با طبع و مزاج آنها نتیجه دیگری مانند ضرب را به همراه خواهد داشت. برگشت ناپذیر است ، اما ضرورت طبع و طبع هر گروه قومی نوشتار و کلمه دیگری ایجاد می کند و بین این کلمه و نوشتن معنی تفاوت قائل می شود ، با وجود هدف و تمایل. می تواند یک معنی باشد ، اما در هر داستان این یک شوخی است و فواید و اختلافات. باید بدون توجه به ماهیت و طبع هر استان ، ادب را رعایت کرد تا جوک ها و مزایای دیگری را برای ایجاد اختلافات و شرایط در آن مطرح کند. همچنین ، در همه علوم و صنایع ، این معنای کنجکاو واقعی است.
می توان به راسمی آلدین گفت ، علم هرجایی علم است. هیچ علمی از شرق و غرب وجود ندارد.
رشیدالدین فرض می کند که اگرچه در آن تأمل می کند ، اما بر نکته دیگری اصرار می ورزد ، و آن علم بد است ، اما در صنعت و فن آوری اختلافات جدی بین قبایل وجود دارد ، و ما به دلیل این صنعت و طرفداران هر چه که به نظر می رسیم ، در همه جا استفاده کنید و از آنها استفاده کنید:
“اگر معنایی در یک موقعیت علمی قابل تصور نباشد ، می توان آن را به وضوح و عملاً در یک وضعیت صنعتی مشاهده کرد ، همانطور که می بینیم لباس ، ابزار و وسایل مردم خطاکار هند ، مصر ، روم” و سایر مناطق دیگر متفاوت است ، اما از شهر به شهر دیگر نیز متفاوت است ، اما تفاوت بین اشیا of نزدیکترین و مناسب ترین استانها کمتر از مواردی است که بیش از یکسان است. افراد مختلف را مشاهده و داشته باشید و به آنها نگاه کنید ، اگر این مشخصات علمی متفاوت است. و صنعت آنها بسیار متفاوت است.
این بحث ادامه دارد و او بر اساس این نظریه سنتی مبنی بر پیشرفت و دانش علمی در یک منطقه خاص تابعی از آب و هوا و جغرافیای منطقه و مزاج ، به ارزشهای علم و فناوری در نیمکره شرقی اشاره دارد. بر این اساس ، استفان ، بر اساس خلق و خوی وجود در شرق ، می داند: و از آنجا که دانشمندان همیشه از فرم خوب به طبیعت خوب ، و از دلیل طبیعت به فرم خوب ، و از برهان طبیعت به کمال استدلال کرده اند. از روح و نبوغ و کلیولند و از کمال روح و نبوغ و نبوغ نزاع برای مزاج و به دلیل مردم اشتباه ، به ویژه چین و ماشین آلات و مردم در استانهایی که به آنها متصل است. در نزدیکی خط استوا و اکثر ادیان دانشمندان متناسب با خلق و خوی مردم در آن سرزمین ، و ماشین آلات موجود و ضرب بسیاری از بناها و بناها ، چه رسانه ای نیست. صفات قویتر از زندگی ، تولد و تولید مثل ، و آن نیز ، به طول عمر و برابری ، خوی موقعیت و شخص و دقت آن می تواند نتیجه باشد. و هم استانها و هم شهرهای هند در نزدیکی آن وجود دارد و هم اکنون نیز وجود دارد و مردم هند اگرچه سیاه پوست هستند اما رنگ سیاه کیفیت بدی نیست و باید هنوز اندام مناسب و خوب باشد. و طول عمر “زندگی و یکپارچگی در طبیعت ویژگیهای خوب خوبی هستند و در این بحث دقایق زیادی وجود دارد. در این موقعیت ، تعداد مردان و دانشمندان کافی است.”
در اینجا او به طور خاص در مورد طب چینی و نقشی که دانش آنها در زندگی و مردم منطقه بازی می کند صحبت می کند. در واقع ، وی می گوید ، وقتی جمعیت زیادی را می بینیم ، می بینیم كه مردم منطقه دانش پزشکی خوبی دارند و به همین دلیل است كه باید از آنها بیاموزیم.
از این طریق درک بهتری از آرا civil متمدن خواجه رشیدالدین به دست می آوریم. تمدن و فرهنگ محصولی است که باید از تمام خرد انسان استفاده کند. به هر دو تمدن جهان و تمدن فرعی و فرهنگ گفته می شود. تمدن دیگر ، تمدن اسلامی ، در یک مرحله با استفاده از تمدن های یونان غربی ، هند و روم پیشرفت کرد ، اما چون به شرق نگاه نمی کرد ، باز هم اشکالاتی داشت. بر همین اساس ، راشد الدین دستور داد نامه تا کوک ، داروی چینی ، به فارسی ترجمه شود.
من اکنون این مقاله را در این گردهمایی معتبر ، که پس از بیست و ششمین جایزه ادبی و تاریخی اوقاف افشار به آقای سکیکی برگزار شد ، ارائه می دهم. مناسب است یک کلمه درباره او بگویم: من ده سال است که او را می شناسم و دوست و آشنای ما مطلبی کاشانی است. در طول سالهایی که من در کتابخانه Greater Siles بودم (91-87) ، او هر ساله برای مطالعه مارکسیسم دانشگاه مالیس دعوت می شد ، و هر بار او دو ماه یا بیشتر تحقیق می کرد در آنجا سال گذشته و تا کنون ما توانسته اند در کتابخانه مرکزی به آنها خدمت کنند. سهکی مردی ساده ، آرام ، صبور ، سخت کوش و پرشور است که عاشق شغل خود است و این رمز موفقیت او و علاقمندان به شغل است. حضور وی در دانشگاه تهران افتخاری برای دانشگاه است زیرا وی باید در ارتقا promote علم و فرهنگ ایران تلاش کند. یکی از مهمترین راههای تلاش ، دستیابی به بهترین دانشمندانی است که علم خود را بدون حاشیه و پر از تنبلی انجام می دهند. کاری که یک سر آن در ایران و یک سر دیگر آن در علم و هنر جهانی باشد و ما را به دنیا متصل کند. سهکی یکی از آگاه ترین هنرمندان ایرانی در زمینه کپی برداری و نوشتن برای ژاپنی ها و ملیت های دیگر است.
خوشحالم که اوقاف افشار تحت سرپرستی جناب آیت الله ، دکتر سید مصطفی محقق داماد و مدیر هدیه است که امسال وی را به عنوان یک دانشمند برجسته و دانشمند ایرانی معرفی کرد. من همچنین باید از کاسانی تشکر کنم که در طول سالها تلاش کرده شیخ را در ایران زندگی کند و اخیراً در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و اسکان و اسکان مناسب اساتید را فراهم کرده است. تمام قلب و روحش.