اجتماعی

«هارپ» و «ابردزدی» پوششی برای ضعف ۶۰ ساله مدیریت آب/خطاهایی که به پای «تغییر اقلیم» نوشته شد

پدر هیدرولوژی ایران معتقد است ابرهایی که از کشورهایی مانند ترکیه اما بدون باران وارد می شوند، مشکلی کاملاً طبیعی است و وقتی با کاهش منابع آبی مواجه هستیم، نباید «تغییر اقلیم» را مقصر بدانیم و «در عوض باید به دنبال علت باشیم». مدیریت منابع آب به مدت 60 سال

استاد عزت الله رئیسی اردکانی یکی از تاثیرگذارترین چهره های آب ایران در گفت وگو با سلام آنلاین است. وی در خصوص نامشخص بودن شرایط جوی در روزهای آینده گفت: این نوع گزارش ها از نوع پیش بینی هایی است که با استفاده از مدل GCM یا General Circulation انجام می شود.

وی روش GCM را روش جزر و مد در دنیا عنوان کرد و ادامه داد: این مدل به صورت جهانی مورد استفاده قرار می گیرد و در ایران نیز به گونه ای که داده های هواشناسی در خشکی و اقیانوس ها اندازه گیری می شود بر اساس داده ها استفاده می شود. پیش بینی کنید که در 2 یا 3 ماه آینده چه اتفاقی می افتد، اما طبیعت پیچیده تر است، بنابراین گاهی اوقات این پیش بینی ها نادرست هستند.

به گفته استاد گروه هیدرولوژی گروه علوم زمین دانشگاه شیراز، قسمت جالب این ماجرا این است که بارانی که ما داریم ریشه در اقیانوس دارد و وقتی هوا تغییر می کند، پیش بینی بارندگی اشتباه است.

RAISI گفت: بنابراین، هر چه فاصله پیش‌بینی بیشتر باشد، احتمال صحت پیش‌بینی کمتر می‌شود.

او تأکید کرد که: عدم قطعیت پیش بینی ها طبیعی است و به نظر من شکست این پیش بینی ها به دلیل ضعف علمی و یا ضعف سازمان هواشناسی نیست. اما مشکلات و ضعف هایی که وجود دارد این است که وقتی پیش بینی بارندگی اعلام می شود باید احتمال آن هم اعلام شود.

این چهره تاثیرگذار در بخش آب ایران افزود: زمانی که احتمال وقوع سیل اعلام نمی شود و گزارش پیش بینی اعلام می شود، مردم آن را موضوعی معتبر و تعیین کننده می دانند و در صورت عدم تحقق، مردم نیز حق دارند ناراضی باشند، اما در صورت اعلام احتمال بارندگی. . مردم این چیدمان و مشکل حاشیه به وجود نیامد.

رئیسی خاطرنشان می کند: پس باید یاد بگیریم که وقتی وارد یک مسئله علمی می شویم به جزییات آن هم بپردازیم و همه را در جریان مسائل لازم قرار دهیم.

تبیین پراکندگی ابرها در جغرافیای ایران

این پژوهشگر آب با اشاره به عدم بارندگی زمانی که ابرها به مرز جغرافیایی ایران رسیدند، گفت: برای تبدیل شدن ابرها به باران باید شرایط خاصی رعایت شود. یکی از این شرایط مواجهه با کوه های مرتفع است که ابرها از بخار آب به مایع تبدیل می شوند و شروع به باریدن می کنند.

استاد گروه هیدرولوژی دانشگاه شیراز به برخی از ادعاها مبنی بر پراکندگی ابرها پس از ورود به ارومیه گفت، روزهایی در استان فارس بود که ابرهای زیادی وارد شد اما باران نبارید. برای نشان دادن هر ادعایی در این زمینه باید ببینیم ادعا چیست؟ چه مطالعات علمی انجام شده است؟ من هیچ مرجع علمی برای پراکندگی ابر ندیده ام.

او تأکید کرد که: کسانی که ادعا می کنند ابرها در ارومیه تبدیل به باران نمی شوند یا مسائل دیگری را مطرح می کنند باید با شواهد علمی هم آن را ارائه کنند و بر اساس آمار 50 سال گذشته بارندگی و روزهای ابری را تایید و با داده ارائه کنند. در سال های اخیر ابرها نسبت به سال گذشته بارندگی کمتری داشته اند یا خیر. اکنون می بینیم که هر مقاله ای در این زمینه در رسانه ها منتشر می شود و برخی از مقالات بدون ارائه مدرک علمی توسط افراد منتشر می شود.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این زمینه باید از اداره هواشناسی این سوال پرسید که جریان ابر در حال چرخش چیست، امیدواریم مسئولان حرفه ای به این سوالات پاسخ دهند تا اطلاعات صحیح از طریق رسانه ها منتشر شود.

مطالب مرتبط تاثیر پروژه های هارپ و ابرزادی بر کاهش بارندگی کشور. وی تاکید کرد: همه کارشناسان این حوزه معتقدند کاهش بارندگی ناشی از پروژه هارپ ایده ای نادرست و بی اساس است. زیرا تا کنون هیچ فایلی وجود ندارد که بتواند جهت حجم زیاد ابر را تغییر دهد.

ایران با خشکسالی روبرو است

یکی از اساتید گروه هیدرولوژی گروه علوم زمین دانشگاه شیراز با طرح این سوال که منابع این ادعاها از کجا آمده است، گفت: حقیقت این است که ما هر سال بارندگی نداریم و ایران با دوره خشکسالی و خشکسالی مواجه است. برای مثال اگر به آمار بارندگی شیراز نگاه کنید، فصول خشک و مرطوب سال را خواهید دید.

وی با تایید اینکه آمار 100 ساله بارندگی برای شیراز در دسترس است، گفت: بر اساس این آمار، دوره‌های مرطوب و خشک بین 5 تا 13 سال متغیر است. از سال 1338 تا 1351 در شیراز خشکسالی بوده و کمترین میزان بارندگی در شیراز مربوط به سال 1346 با 80 میلی متر بوده است.

رئیسی افزود: در عرض 500 سال احتمال طولانی شدن مدت خشکسالی وجود دارد که بر اساس آمار موجود می توان آن را محاسبه کرد، زیرا قابل پیش بینی است و عدم قطعیت در آن وجود دارد، بنابراین وقوع خشکسالی و خشکسالی رخ می دهد. یک پدیده است، رایج است. آاینکه خشکسالی در جامعه ما بحران نامیده می شود به دلیل مدیریت نادرست آب در 60 سال گذشته و استفاده نادرست ما از منابع آبی است.

به گفته وی قبلاً باران می بارید، آب از رودخانه سرازیر می شد و از طرفی آب بسیاری از چشمه ها وارد رودخانه می شود و آب در کنار رودخانه جاری است. اما این روند طبیعی را با چند فعالیت از جمله «سدسازی سد»، «طرح تغذیه مصنوعی» و «ساخت چاه بیشتر از منابع آب تجدیدپذیر» مختل کرده ایم.

یکی از اساتید دانشگاه شیراز می گوید: «وقتی روی رودخانه سدی ساخته می شود یا در بالای آن تغذیه مصنوعی انجام می شود و سیلاب مسدود می شود، آب به آن نمی رسد. نمونه آن رودخانه «کر» است که در گذشته های دور دارای هفت سد باستانی در خرامه بوده و از هفت مجرای آن آب جمع آوری می شده است. اما سه سد در بالادست رودخانه ساخته شد که یکی در سال 1350 و دو سد دیگر در سال بعد ساخته شد و حدود 2 تا 3 میلیارد لیتر آب از چاه خارج شد.

رئیسی گفت: در گذشته سیلاب های حاشیه رودخانه کر منحرف می شد و به رودخانه سرازیر می شد و ما سال هاست که چاه هایی می سازیم که آب به رودخانه نمی ریزد که در نتیجه شاهد بحران آب هستیم. گفت . .

ضعف های مدیریتی را نباید به گردن هارپ و ابرزادی انداخت

او تأکید کرد که: ما به جای جبران ضعف های مدیریت منابع آب در 50 سال گذشته و جلوگیری از برداشت بیش از حد، تغییرات آب و هوایی و سرقت بیش از حد را پیشنهاد می کنیم. تغییر اقلیم می تواند خشکسالی ها را تحت تاثیر قرار دهد، اما منابع آبی مازاد ما را نمی توان با کاهش بارندگی ناشی از تغییرات آب و هوایی مقایسه کرد.

رئیسی گفت: “ما در گذشته چاه نداشتیم، اما منابع آبی ما از منابع آب، خطوط لوله و رودخانه ها تامین می شود.” برای هزاران سال در زیر زمین ذخیره می شود. و اکنون مقدار آبی که ما برداشت می کنیم از مقدار بارانی که داریم بیشتر است. با چنین شرایطی، حتی اگر تغییر اقلیم داشته باشیم، نمی توان اثرات آن را با برداشت بی رویه آب های زیرزمینی ما مقایسه کرد.

وی افزود: «پدر هیدرولوژی ایران تاکید کرده است که می توانیم مقداری آب برداشت کنیم.» هر سال بر اساس بارندگی. این در حالی است که میزان برداشت ما از آبهای سطحی و سطحی بیشتر است و در این شرایط و در سالهای خشکسالی آب به حدی کاهش می یابد که آب برای دفع نداریم. مدیریت.

وی افزود: نمونه آن جهرم است که برداشت آب زیرزمینی از سال 1347 آغاز شد و حفر چاه ادامه داشت تا اینکه در سال 54 این منطقه به عنوان سرزمین ممنوعه اعلام شد. اما با وجود ممنوعیت، از این پس حفر چاه ادامه دارد. بنابراین به جای جبران ضعف مدیریت آب و جلوگیری از برداشت بی رویه، تقصیر را به گردن «تغییر اقلیم» انداختیم یا طرح «هارپ» را پیشنهاد دادیم.

ارومیه در برابر 30 سد خشک می شود

رئیسی دریاچه ارومیه را یکی دیگر از مصادیق عدم مدیریت منابع آب عنوان کرد و گفت: 30 سد در اطراف دریاچه ساختیم و هزاران حلقه چاه در اطراف ارومیه ساختیم و به این ترتیب تمام آبی که قرار بود به دریاچه ارومیه برسد صرف کشاورزی شد و در نهایت دریاچه ارومیه خشک شد. رویکرد ما در پای «تغییر آب و هوا» است. ما باید به این مسائل بپردازیم.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مقدار آبی که ما بیش از حد برداشت می کنیم را نمی توان با آنچه در اثر تغییرات آب و هوایی از دست می دهیم مقایسه کرد. به نظر من موضوعی که برای کاهش بارندگی مطرح شد، پوششی برای پوشش ضعف های مدیریت منابع آب در 60 سال گذشته است.

وی تاکید کرد: ابرها از کشورهایی مانند ترکیه می آیند و در ارومیه باران نمی بارد، کاملا طبیعی است. اگر کسی از محققان در این مورد نظر داده است، باید مقالات علمی و داده های علمی را برای تأیید گفته خود ارائه دهد. اگر در مورد دریاچه طشک بختگان صحبت می کنم، حداقل دو مقاله بین المللی به زبان انگلیسی منتشر کرده ام.

آیا ما در یک خشکسالی هستیم؟

یکی از اساتید دانشگاه شیراز در خصوص تاثیر خشک شدن دریاچه بر میزان بارندگی با تاکید بر اینکه خشک شدن این چشمه ها تاثیری در کاهش بارندگی در منطقه نداشته است، تاکید کرد: به دلیل اینکه میزان تبخیر زیاد نیست، اما تاثیر بسزایی در کاهش بارندگی دارد. منطقه

وی با اشاره به نفوذ محلی دریاچه تصریح کرد: دریاچه هایی مانند ارومیه، طشک و بختگان زمانی که آب آن ها تبخیر می شود و تبخیر بیشتر در تابستان سال است. رطوبت ناشی از تبخیر باعث افزایش رطوبت هوای اطراف دریاچه می شود. بنابراین بخش کشاورزی به دلیل این رطوبت به آب کمتری نیاز دارد.

وی افزود: بنابراین زمانی که این دریاچه ها به آب نیاز دارند، گیاهان و علف ها خشک می شوند. نمونه دیگر این رویکرد انجیرستان استهبان است که صدها سال است که نیازی به آبیاری نداشته و از آنجایی که دریاچه بختگان خشک شده، این منطقه نیازمند آبیاری است. بنابراین تاثیر دریاچه محلی بوده و تاثیر کمی در کاهش بارندگی های محلی دارد.

رئیسی در پاسخ به این سوال که آیا در خشکسالی بودیم، گفت: برای اظهار نظر در این مورد باید آخرین آمار را داشته باشیم، اما من تا سال 1394 که فصل بارندگی و خشکسالی را مطالعه می کردم، آمار دارم. از امسال به بعد هیچ داده ای دارم و ندارم البته این داده ها قابل دستیابی و استنباط است. اما در نظر داشته باشید که در 2-3 سال گذشته سال پربارانی خوبی داشته ایم.

به گفته وی، بر اساس بررسی های انجام شده، از سال 1338 تا 1352 و همچنین از سال 1386 تا 1395 در فارس خشکسالی را تجربه کرده ایم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا