نامه در اینجا نشانه امید ، نشانه آرزو ، پیوندهای جدایی ناپذیر ، رویاهای صمیمی و ایمان قوی است. به همین دلیل است که بسیاری از آنها به رویا تبدیل شده اند ، مانند رویای یک بنیاد 7 ساله که خواستار عروسک بزرگ با دست خط خود شده و امیررضا 11 ساله که دوچرخه می خواست. مثل دوچرخه دوستش فزاد. مانند میریام از تهران که از او خواست تا برادر بیمار خود را شفا دهد.
به گزارش سلام آنلاین مربا وی نوشت: «کاغذ سفید این نامه پر از سطر است. به حروفی که به هم می چسبند و تبدیل به کلمات می شوند ، زندگی می بخشد کلماتی که گفته شد “سلام جان!” “ای غریبه ، مشکل من را حل کن!” کاغذ سفید این نامه پر از خاطرات زندگی آور سلوا ، مییدی ، پاشا ، رعنا ، ماسا ، اسان ، مژگان و مهرداد است. افرادی که نام آنها در یک طرف کاغذ به عنوان یادگاری کوچک با امضای ایثار و شرم نوشته شده است. کاغذ سفید تنها سندی است که به اعداد ، ماه ها ، ماه ها تا سالها ، زمستان های سرد ، تابستان های گرم در خیابان های شلوغ تا شهرهای دور زنده می کند. زمزمه “لیلا باجی” از دهکده هریس در پارکینسون ، لیلا باجی بی سواد کلمات خود را یکی یکی ننوشت و فریبا ، دختری در آن نزدیکی ، برای او نوشت: “آقای جان ، سلام. من واقعاً زیارت شما را می خواهم. من حرم را بی وقفه از تلویزیون تماشا کن. جان ، لطفاً زیارت خود را با من به اشتراک بگذار! “زندگی مرا در دنیا از من بخواه. بنابراین دست من می تواند به حرم برسد.” نامه لیلا باجی را یک روستایی به مشهد برد و انداخت حرم. این اکنون در میان هزاران هزاره وجود دارد. هزاران نامه دیگر ، نامه هایی که برای یکی ارسال شده است ؛ امام مرضا (A.A. ، اما روفوس ، پادشاه قرآن).
سلام از راه دور
در ماساچوست تمام راه به یک فضای طلایی به حرم منتهی می شود ، یک حیاط زیبا به کبوترانی که پرش از ذهنشان دور نیست. در ماساچوست ، بسیاری از مردم هنوز روز خود را با “سلام” روبرو می کنند که رو به فضایی است که اکنون می تواند در میان ساختمانهای زشت و زشتی که در اطراف حرم بالا رفته اند ، گم شود ، اما جای آن در قلب است. آنها به حرم می روند و از آقایان استراحت می خواهند تا روز خود را شروع کنند.
این سلام و احوالپرسی ها غالباً از راه دور انجام می شود ، سلامی که می آید و روی کاغذی از تهران ، اصفهان ، آوازار ، زنگبار و صدها شهر دیگر کشورمان حتی دور از عراق ، پاکستان و سوریه می نشیند. اینها روایاتی است که همراه با بقیه سوگندها ، یکی یکی در مرکز حرم قرار می گیرد. نامه هایی با نشانه گذاری کامل ، کلمات کوتاه یا کوتاه ، قدرت خواندنی ارادت انسان به امام هشتم ، فداکاری در سن نامشخص و بدون همسر است. برخی ، مانند لیلا باجا ، در ابتدای گزارش ، در سن 65 سالگی ، نامه ای به امام رضا (مثلاً) نوشتند که حتی نمی توانستند بنویسند ، حتماً آنها چیزی نخوانده بودند و به سراغ کسانی می رفتند که باید بگویند : سلام ، پروردگار خوب ، من اولین باری که به شما مراجعه کردم را به خاطر نمی آورم ، اما آخرین باری که با پدرم به شما مراجعه کردم را به خاطر می آورم. ما سراغ کبوترها می رویم تا بتوانیم آنها را تغذیه کنیم. ما هفته گذشته شما را ملاقات کردیم ، اما نمی دانم پدرم با شما بود یا نه. اوه پدر من ، من برای محافظت از حرم عمه ات رفتم. اکنون این نامه را می نویسم ، پدرم درگذشت و او جاودانه است … پروردگار ، من و برادرم و جینجر بیر در حال خداحافظی از دنیا هستیم. می دانم که روزی پدرم برمی گردد ، اما شاید با آن قد برنگردد ، شاید دیگر هرگز او را نبینیم. اما در آن زمان من خوشحال بودم. من خیلی خوشحالم ، مثل عمه تو جان رقیه ، دختر یک جنگجو ، که آمده ام تا ادای احترام کنم ، احساس می کنم دستت روی پیشانی ات است ، من مهمان ویژه تو هستم. “کوچک شما فاطمه بلباسی نام دارد.”
نامه خوانده شده ، فرقی نمی کند دومین نامه ای باشد که به امام حسن فرستاده شده است؟! طی 1200 سال گذشته چند نامه نوشته شده است که این عزیز اینجا در قلب این سرزمین پر برکت بوده است؟! چند عریضه و نسخه خطی مانند این مقاله ، که زیر نور سبز حرم پاشیده اند ، به قصد افتتاح به زمین لغزیده اند؟ این نامه ، مانند هر نامه دیگر ، نمادی از فداکاری هزاران نفر است که قلب آنها دارو است ، مطمئناً کسی سخنان آنها را خوانده و به قلب آنها گوش داده است.
داستان ارتباط جدانشدنی
نامه در اینجا نشانه امید ، نشانه آرزو ، پیوندهای جدایی ناپذیر ، رویاهای صمیمی و ایمان قوی است. به همین دلیل است که بسیاری از آنها به رویا تبدیل شده اند ، مانند رویای بنیاد 7 ساله ای که می خواهد عروسک بزرگی با دست خط خود بخواهد و امیررضا 11 ساله دوچرخه می خواهد. مثل دوچرخه دوستش فزاد. مانند آرزوهای ماریا از تهران که از او خواست تا برادر بیمار خود را شفا دهد ، مانند آرزوهای مسی و آمیا محمد ، که کارت های عروسی خود را با تاریخ و آدرس در قلب حرم انداختند و شاید در ذهن آنها باشد خاص بودن مهمانانی که در روز عروسی خود میهمان عزیز هستند.
در اینجا واقعیت موضوع یک چیز است: نام ، تاریخ ، شماره شغلی ، درد و جیغ هایی که باعث شده سیاه و سفید حروف هرگز پیر نشوند ، حتی اگر قدیمی باشند ، جدید هستند و یک شهادت زمانی که برای مردم دشوار است که به فضای طلایی و استوپا روشن شوند. به همین دلیل است که “مهرداد …” از پشت میله ای در زندان کراچی نامه ای به امام رضا نوشت: “من در زندان هستم ، می دانید که من هیچ جرمی مرتکب نشده ام و به ناحق اینجا هستم. کاری کنید که به من کمک کنید تا آزاد شوم … »مشخص نیست که نامه 946 کیلومتری مهرداد را برای تحویل به گیرنده آورده است ، اما اکنون آن رسیده است ، احتمالاً خوشحال است که مهرداد به این گوشه رسیده است. از زندانها
نامه ها خوانده می شوند
علیرضا اسماعیل زاده مدیرکل نماز قدس رضوی در آذربایجان است. او اطلاعات خوبی در مورد این نامه ها ، نامه هایی که به سوگند پیوست شده است ، و همانطور که اسماعیل زدت هر بار که حرم را غبارروبی می کند ، به ما می گوید ، دوباره ، سوگندهایی که جمع می کنند و انتقال می یابند ، آنها به میز پیامبران باز می شوند ، و سپس یک به یک ، و متون آنها با احترام کامل به حریم خصوصی مردم خوانده و طبقه بندی می شوند.
اسماعیل زاده در ادامه توضیح می دهد ، “تعداد حروف بسیار زیاد است و آنها هرگز محاسبه نمی شوند ، اما همه آنها پس از خواندن ، با توجه به موضوع درخواست شده تقسیم و ذخیره می شوند. از آنجا که آنها می توانند مرجع خوبی برای محققانی باشند که به دنبال ریشه ها و مشکلات جامعه در دوره های مختلف تاریخ هستند ، به عنوان مثال برای نشان دادن مشکلات مردم در دوره پزشکی یا مالی؟ یا اگر افراد درخواست درمان کرده اند ، چه بیماری هایی دارند و شیوع بیماری چیست.
اما ایمازود بیشترین توجه را به نامه هایی که می نویسند نشان می دهد ، این نشانه ذائقه و ارادت مردم به امام است ، احتمالاً به این دلیل که وی گفت: “مردم این فداکاری را به زبان خودشان می نویسند. در هر شغل و نقشی. هست در. این قسمت از نامه حاوی مطالب زیادی است و ما آن را به دفتر مکاتبات حرم می فرستیم ، که بخشی از گنجینه پیامبر است که باید در آنجا نگهداری شود. برخی از نامه ها ، عمدتا از جوانان ، به مسائل ازدواج و زندگی می پردازند. حتی بسیاری از افراد کارت عروسی خود را در حرم می گذارند و امیدوارند با نگاه عاشقانه امام ، زندگی آنها پر از دانش ، دانش و برکت باشد. ریزا (ع) “بارها و بارها همکاران ما این ازدواج را با این جوانانی که امام رضا (ع) را در جشن ها و مهمانی ها شریک خود قرار داده اند فراخوانده و جشن می گیرند.”
مدیر عامل آستان قدس نذر کرد: “برخی از قسمتهای نامه نیز مربوط به کودکانی است که خواسته های خود را با درخواست آنها می نویسند و ما در بخشهای دیگر تا آنجا که ممکن است آنها را بررسی خواهیم کرد. برای تحقق این آرزوها هماهنگی کنید. . ما نامه ای داریم که درخواست درمان دارد. به خصوص از طرف افرادی که خود یا اعضای خانواده شان بیماری های صعب العلاج دارند. “برخی از نامه ها مربوط به مشکلات مالی مردم است. بسیاری از مردم هزینه می خواهند ، بسیاری از مردم پول اجاره ندارند ، بسیاری از افراد بدهکار هستند و ما آن را به بنیاد Azan Kuddidis که فعالیت وی خدمات اجتماعی است ارسال می کنیم.
انتهای پیام