سیر تاریخ در خاورمیانه در حال چرخش است. همه چیز به روزهای اولیه خود باز می گردد ، اگرچه مانند افغانستان ، بیست سال طول کشید. یا در مصر پس از بهار عربی ، که تقریباً یک سال به طول انجامید. در عراق بازگشت دیکتاتوری نزدیک به رژیم بعث دور از انتظار نیست. لیبی که اکنون خوش شانس تر از پسر قذافی است در این کشور قدرت یافته است. تجربیات سوریه ، سودان ، الجزایر و حتی تونس به آرامی در حال پایان است.
این واقعیت که خاورمیانه محکوم به بازآفرینی تاریخ بود نمی تواند به طور کامل توسط قدرتهای استعماری و امپریالیستی درک شود. در این صورت ، نقش مردم بومی ، ویژگیها و رسوم آنها و روشهای آنها به عنوان نیروهای مentialثر در توسعه سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و نظامی کجاست؟ افغانستان نمونه بارز بی عملی مردم در برابر سرنوشت تلخی است که برای آنها پیش آمده است.
این پست می تواند در یک روز تلخ که مردم افغانستان را رنج می دهد گاز بگیرد. با این حال ، نمی توان بدون انتقاد از این واقعیت که قدرت های خارجی همواره مردم و قلمرو افغانستان را ابزار و طرح دانسته اند ، انتقاد کرد. چرا افغانستان حداقل دو قرن قبل از رویارویی استراتژی درگیری بین قدرت های رقیب خارجی؟ چرا مردم افغانستان از ایجاد “دولت-ملت” بسیار ناامید هستند و حتی اگر علیه نیروهای خارجی نباشند؟
یودین در اظهارات خود به دلایل خروج نیروهای افغان از افغانستان اشاره کرد. صرف نظر از همه نظرات انتقادی در مورد تصمیم او و پیامدهای آن ، برخی نکات مهم را که باید در این سخنرانی مورد توجه قرار گیرد نمی توان نادیده گرفت. اولین اشاره و تأکید رئیس جمهور آمریکا در این سخنرانی تاریخی ممکن است راهنمای و روشنگری مردم خاورمیانه باشد. او گفت؛ ماموریت ارتش آمریکا در اشغال افغانستان شکستن القاعده و حذف تهدید تروریستی از ایالات متحده است. بنابراین ، آمریکایی ها هیچ مأموریت یا وظیفه دیگری برای ایجاد “کشور دولتی” در افغانستان ندارند و ندارند. بایدن هرگونه ادعای غیرمتعارف آمریکا را به طور قاطع رد می کند و می گوید منافع امنیتی ایالات متحده بر هرگونه فعالیت در افغانستان و البته در همه جای جهان به ویژه در خاورمیانه اولویت دارد. بایدن عدم موفقیت حاکمیت قانون در افغانستان را فساد دولت افغانستان و بی عملی مردم افغانستان در مبارزه با فساد و ناتوانی آنها در رسیدن به توافق می داند. وی گفت نمی تواند با نیروهای آمریکایی که قصد مبارزه برای حقوق خود را ندارند ، از خود دفاع کند.
اگرچه صراحت بیان بایدن باعث شد که تماشاگران تلخ شوند که امپریالیست ها همیشه منافع خود را دنبال می کردند و از دیگران تحت پوشش فریبنده سوء استفاده می کردند ، اما منطق فعلی سخنرانی او را نمی توان نادیده گرفت. افغان ها در جنگ و جنگ با بیگانگان موفق بوده اند ، اما در برقراری صلح و آشتی ملی نیز ناکام بوده اند. آنها هرگز در اخراج خارجیان از سرزمین مادری خود کوتاهی نکردند ، اما هنگامی که لویی جرگه را برای یک قلمرو واحد با استفاده از دین و قومیت ایجاد کردند ، نه تنها مفهوم یک ملت را درک کردند ، بلکه حتی ایجاد یک دولت را نیز درک کردند.
از همه مهمتر اینکه مردم افغانستان در طول جنگ جان خود را از دست دادند ، اما هنگام ایجاد “دولت دولتی” از انجام چنین جهادی دریغ نکردند. بدتر از آن ، تجربه تلخ خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان نشان می دهد که مردم افغانستان ، پس از 20 سال تشکیل دولت مشروع ، نه تنها از فرصت ایجاد “کشور دولتی” استفاده نکردند. به آنها می پرسند و انجام می دهند. نخبگان رسمی کشور هیچ نشانه ای از تقدس در سوابق خود ندارند. مقامات غیررسمی می خواهند در اسرع وقت کشور را ترک کنند و بی خانمان ها با آویختن بر بال هواپیماهای ارتش آمریکا یا مرگ برای سرنوشتی که دولت امارات برای آنها تعیین کرده است ، فرار را انتخاب کرده اند.
دانستن حقوق مردم افغانستان و مقاومت در برابر واکنش طالبان با فرار از کشور یا برپایی تظاهرات گسترده در خارج از افغانستان غیرممکن است.
میزان تمایل به خروج از کشور نه تنها طالبان را در موقعیت ضعف قرار نمی دهد ، بلکه باعث ایجاد آسان عربستان بدون در نظر گرفتن مبارزه مردم می شود. مردم افغانستان باید از دستاوردهای خود برای آینده کشورشان و در قلمرو خود دفاع کنند ، همانطور که در جنگ با ارتش های خارجی دفاع کردند. همانطور که امروز است ، “احمد مسعود” و همراهانش در دره Pacquiao پایدار هستند.
مسیر تاریخ در خاورمیانه و به ویژه مردم افغانستان همچنان در حال تکامل است زیرا مردم آنها از وابستگی های رو به زوال خود خارج شده ، از تاریخ کشور خود عقب نشینی کرده و دولت های خود را در سطح ملی تشکیل می دهند.