به گزارش آنلاین، در پی حمله مسلحانه تروریستی به پاسگاه امنیتی در منطقه خانه اصفهان، سه تن از نیروهای امنیتی به نام های اسماعیل چراغی، محسن حمیدی و محمد کریمی به شهادت رسیدند.
عاملان این حمله با هماهنگی یکدیگر دست به اقدامات تروریستی زده و به قصد کشتن مردم و مقامات شروع به تیراندازی کردند.
در این عملیات تعدادی از مردم و نیروهای امنیتی نیز زخمی شدند.
پس از دستگیری عامل تیراندازی و رفع اتهام، جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات شش متهم این پرونده در استان اصفهان تشکیل شد.
در طی مراحل بازداشت، چهار متهم وکیل تعیین کردند و دو نفر از آنها به دلیل عدم راهنمایی وکیل تعیین شده از طرق قانونی استفاده کردند و به عنوان وکیل جانشین در نظر گرفته شدند. دادگاه بدوی صادر شده است.
بر اساس دستورات صادره از سوی صالح میرهشمی توپ تاچی فرزند سید کاظم متهم ردیف اول پرونده به حمل سلاح در معابر عمومی، ایجاد و کنترل باندها و گروه های جنایتکار برای اخلال عمدی در امنیت کشور و جامعه متهم است. و توطئه منجر به جنایت علیه امنیت داخلی و عضویت و همکاری با گروهک های منافقین می شود. مجید کاظمی شیخ شعبانی فرزند محمدرضا در دور دوم پرونده محاربه به سلاح گرم کلاشینکف و از اعضای یک گروه غیرقانونی که قصد بر هم زدن امنیت و جامعه کشور را دارند، متهم است. و توطئه منجر به جنایات علیه امنیت داخلی می شود. سعید یعقوبی کردی فرزند کرمعلی که در ردیف سوم این پرونده محکوم شده بود به اتهام جنگ با بیرون کشیدن اسلحه و استفاده از کمربند به اعدام محکوم شد و قانون عمداً امنیت کشور و جامعه را مختل می کند و توطئه منجر به جنایت علیه کشور می شود. امنیت داخلی
با توجه به شواهد و مدارک موجود در پرونده و اظهارات صریح متهم تیراندازی این سه نفر منجر به شهادت سه نیروی انتظامی در اصفهان شد.
همچنین لازم به ذکر است که حکم حبس برای سایر متهمان این پرونده و یک متهم تبرئه شد.
با درخواست تجدیدنظر متهمان در این پرونده، رای اولیه در دیوان عالی کشور بررسی و با توجه به مستندات لازم، حکم اعدام متهمان اول تا سوم قطعی شد.
در حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور آمده است که صف اول تا سوم معترضان صالح میرهشمی، مجید کاظمی، شیخ شعبانی و سعید یعقوبی هستند. کردی وی با عنوان اتهامات وارده قصد دارد با شلیک سلاح هایی مانند کلت و کلاشینکف به سمت ماموران انتظامی و امنیتی، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نابود کند که منجر به شهادت سه نفر شود. دارند و از سوی دیگر با پل. تروریست های منافق با خارج از کشور ارتباط مستقیم دارند پل. خط می کشند و اوضاع را به دیگران منتقل می کنند.
متهمان اغتشاشات سال گذشته اماکن عمومی را آتش زدند و کوکتل درست کردند. مولوتو و مسئولان و مردم را هدف قرار داده و باعث انفجارهای عمدی و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم می شود.
در ادامه دیوان عالی کشور در این حکم آمده است که وکلای متهمان به دلایل واقعی مبنی بر عدم استفاده از ظرفیت خود برای نقض و نقض حکم تجدیدنظر خواهی اعتراض کرده اند. با فرم دادرسی، فرم خاصی در دادرسی صادر می شود. به نظر نمی رسد وجود داشته باشد. فایل به استناد بند الف ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1371 و اصلاحی در سال 1373 ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادخواست اجرای مجازات اعدام. تائیدیه و ابرام متولد شد.
مروری بر روند رسیدگی به این پرونده در دادگاه
بر اساس اسناد و مدارک و همچنین شناسایی متهمان، این افراد با گروهک تروریستی منافقین ارتباط داشته و فعالیت های تروریستی خود را بر اساس دستورات گروهک منافقین انجام می دادند.
متهم صالح میرهشمی درباره ارتباطش با گروهک تروریستی گفت: صفحه ای به نام بی باک به من پیغام داد که حاضری با ما همکاری کنی؟ در زیر نیز نکاتی را برای اطلاع از منافقین از جمله کارگاه ها شناسایی و ارائه کرده ام. لیم چیرپایگاه های سپاه در خانه اصفهان و پایگاه بسیج که آدرس این مکان ها را از طریق تلگرام فرستادم و اعلام کردم که مسلح هستم.
متهم با همدستانش در انباری کوکتل درست کرد. مولوتو و تصاویر کوکتل برای پل. توسط گروهک تروریستی منافقین مخابره شده است.
متهم میرهشمی نیز در رابطه با عوامل گروه منافکین اظهار داشت: ما یک گروه پنج نفره هستیم. هیچکس ما مسلح هستیم و از نظر مالی و پشتیبانی به کسی نیاز نداریم.»
بر اساس پرونده، صالح میرهشمی نیز تصاویری از محله خانه اصفهان برای گروهک منافقین ارسال کرده است.
صالح میرهشمی گفت در سال 1400 در کردستان اسلحه کلت را به همراه چند تیر به قیمت 8 میلیون و 300 هزار تومان با خشاب های اضافی خریداری کرده است.
متهم صالح میرهشمی شهادت نداد. ضابط قاضی اعلام کرد که چهار حلقه دوچرخه را از زمین حسن نفتی برداشتیم و به محل نگهبانی اصفهان رفتیم و آنها را وسط خیابان انداختیم و شروع به داد و فریاد کردیم.
وی در مقاله خود گفته است که مجید کاظمی در پرونده دیگری با سلاح کلاشینکف از زمین نزدیک وام محکوم شده است. الحسنه سر راه قرار گرفت و شروع به تیراندازی کرد.
توضیح وکیل مدافع در جلسه دادگاه
صالح میرهشمی در صحن دادگاه با اشاره به شب تیراندازی که منجر به شهادت سه تن از نیروهای امنیتی شد، گفت: شب حادثه وقتی مجید کاظمی شروع به تیراندازی کرد، مقابل او ایستادم و بگویم شلوغ است. صداهای زیادی در آن مکان وجود دارد “و نمی فهمم چه می گویم. شروع به دویدن کردم که متوجه تیراندازی مرد مسلح از پشت به شهید اسماعیلی شدم.
او گفت: وقتی ماموران رسیدند مجید در حال تیراندازی بود، مردی را پشت سر او دیدم که شروع به تیراندازی کرد، صورتش پوشیده بود اما از نظر اندام و ظاهر شبیه سعید یعقوبی بود.
وی همچنین درباره اسلحه خود به قاضی گفت: حدود یک سال و نیم بود که از شخصی به نام یک کلت ترکی با 12 دستگاه چاپگر خریده بود.حمیدلرخریدم و استفاده نکردم. شب تیراندازی در پارکینگ منزلم و زیر صندلی موتورم اسلحه بود.
کشف سلاح از متهم در زمان دستگیری
پس از حمایت میرهشمی و وکیلش، اتهامات متهم ردیف دوم پرونده مجید کاظمی شیخ شعبانی مورد بررسی قرار گرفت.
به گفته دادستانی، این افسر در جریان اغتشاشات با سلاح کلاشینکف به سمت ماموران تیراندازی کرد که منجر به شهادت سه مامور امنیتی شد.
مجید کاظمی شیخ شعبانی در دفاعیات خود در دادگاه از اسلحه هایی که در شب حادثه همراه خود داشت گفت: در زمان دستگیری ما کلاشینکف و سلتیک که توسط سعید یعقوبی به من داده شده بود در اصطبل پیدا شد.
شعبانی در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه آیا اتهامات اسلحه را می پذیرد؟ پاسخ داد: یک اسلحه کلاشینکف خریدم.
من روی ماه هستم، بگذار همه شما را بکشم!
سعید یعقوبی متهم ردیف سوم این پرونده در دادگاه جزییات ماجرا را اینگونه تشریح کرد: شب اغتشاشات در خانه بودم که صالح با من تماس گرفت و گفت به خانه دار اصفهان بیایم. در بین راه و در راه به مجید (محکوم ردیف دوم) که او هم به آنجا می رفت زنگ زدم. وقتی به آنجا رسیدم دیدم مزاحمتی ایجاد شده است. سهیل و صالح را آنجا دیدم. کمتر از 100 نفر در میانه نبرد هستند و 200 نفر تماشا می کنند. در همان زمان مأموران آمدند و دیدم مجید از روی زمین تیراندازی می کند. مجید اسلحه روی ماشینی گذاشت و داشت شلیک می کرد.
او گفت: بعد از این اتفاق با مجید به کباب پز رفتیم. آنجا مجید از من خواست که از او فیلم بگیرم. در حین فیلمبرداری صاحب کبابی ما را دید و فکر می کنم حرف های مجید را شنید.
مجید از من خواست که بروم. مجید به من گفت من را به جایی ببر تا یک جعبه چاپگر بخرم، من چند نفر را کشتم و از اینکه بگذارم همه آنها را بکشند خسته شده بودم.