اگر جنگ قره باغ بی چون و چرا حاکم می شد و نکاتی را برای باکو به ارمغان می آورد، در مکان، زمان و موقعیتی متفاوت از هر زمان دیگری رخ می داد و با شعارهای فعلی علی اف در قبال ایران همخوانی نداشت. خوب است مقامات جمهوری آذربایجان از لفاظی های توخالی و بدون برنامه خودداری کنند و به همسایگان خود که برادران بزرگتر هستند احترام بگذارند.
حملات مسلحانه و مشکوک شهروندان به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، اگرچه در جای خود یک اتفاق ناپسند و در خور محکومیت است، اما نباید بهانه ای برای ماجراجویی مبتنی بر توهم گلزنی در جنگ قره باغ قرار گیرد. جنگ قره باغ یک درگیری نابرابر بین دو ارتش مسلح بود، یکی در مقابل دیگری، و با تمام حمایت های لجستیکی که از قدرت های منطقه در برابر ارتش عمداً ضعیف شده بود. بررسی کنید چرا این وضعیت از حوصله این سطور خارج است، اما نکته اصلی این است که نتیجه «صفر و صد» این جنگ به زودی دوباره زیر خاکستر خواهد سوخت. مهمترین دلیل این احتمال نزدیک به واقعیت، قصد مقامات باکو برای تحقیر و توهین به ملت و تاریخ مردم و سرزمین ارمنستان است.
مقامات جمهوری آذربایجان اما به شیوه ای مشابه و در مستی ناشی از جنگ اخیر قره باغ به برادر خود توهین کردند. آنها طوری صحبت می کنند، می نویسند و ایران و تمامیت ارضی آن را به تصویر می کشند که انگار چشمان خود را بر روی حقیقت می بندند. این رفتار نه تضمین کننده امنیت باکو است و نه آسیب پذیری های آشکار و پنهان آن را کاهش می دهد. مقامات جمهوری آذربایجان با ترغیب برخی دولت ها برای ایجاد ناآرامی و بی ثباتی در قفقاز جنوبی، رفتارهایی را انجام می دهند که عواقب آن را کاملاً درک نمی کنند. این نگرش هرگز موجب امنیت و عظمت مردم جمهوری آذربایجان نخواهد شد. خوب است مقامات جمهوری آذربایجان بدانند که دوران آرمان ها در قالب تبلیغات جاری در باکو گذشته است. گرفتن نمره کامل از دولت در حال حاضر مربوط به گذشته است.
مقامات باکو باید توجه ویژه ای به این واقعیت داشته باشند که امنیت هر کشور رابطه مستقیمی با همسایگان خود و در نتیجه وضعیت جهانی دارد. بنابراین وقتی مسئولان این جمهوری کوچک از همسایگان خود تقاضای تهدید می کنند، باید به وضوح و صریح خطرات پیش رو را توضیح دهند و ماهیت تهدید و پیچیدگی آن را برای مردم و مخاطبان خود توضیح دهند.
الهام علی اف نیک می داند که برای ایران ثبات در قفقاز جنوبی از اهمیت راهبردی برخوردار است. با وجود تاریخ هر کشور در قفقاز، این کشور هرگز نمی خواهد گذشته را احیا کند و همیشه بر حسن همجواری تاکید دارد.
موضع تهران در قبال جنگ اخیر قره باغ نشان می دهد که ایران می خواهد بخشی از راه حل مناقشه ارضی بین دو کشور باشد که میراثی است که اتحاد جماهیر شوروی سابق به ارث برده است. رویکرد سیاست خارجی ایران از دهه 1990 متوازن کردن روابط با دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است. این توازن است که بر ثبات جغرافیایی تاکید می کند که منافع همه طرف ها از جمله ایران را تضمین می کند. حال اگر مقامات باکو از طرف حکومتی که طمع به تغییر نقشه منطقه دارند اصرار کنند باید بدانند که برادر بزرگتر اجازه تجاوز و تجاوز بیشتر را نخواهد داد.
اعتراض باکو به اقدامات مسلحانه و مشکوک شهروندان به سفارت خود در تهران زمانی معقول و منطقی است که با استدلال های فلج و ناپخته همراه نباشد. این اعتراض به دلیل ممانعت تهران از دخالت مقامات جمهوری آذربایجان در پیگیری این پرونده موجه خواهد بود. در حالی که تهران از مقامات جمهوری آذربایجان برای بررسی این پرونده دعوت کرده است، باکو نمایشی می سازد که هر ناظر بی طرفی را به خنده می اندازد. ارسال مرثیه سراهای قرآنی و خواندن سوره فتح توهین به سرزمین وسیعی است که مردم به خاطر آن جان خود را از دست می دهند. این مردم ترکیبی از ترک، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن، فاشیست و… قومی هستند که هزاران سال است به ایران و شهروندی آن افتخار می کنند. پرچم سه رنگ ایران هویت ملتی است که ریشه در تاریخ دارد. نرو در 26 مرداد 1395 بنای یادبود هخامنشی در نزدیکی شهر «شمکور» در شمال غربی آذربایجان پیدا شد.
ساخت این کاخ قدمتی 2480 ساله دارد و شبیه کاخ های پاسارگاد و تخت جمشید است. این بنا زمانی مرکز حکومت هخامنشی بوده است. از سوی دیگر «شمکور» در نزدیکی مرز روسیه در مرز قفقاز جنوبی قرار دارد. مرجع فوق فقط برای مقامات جمهوری آذربایجان است که به برادر خود احترام می گذارند. از طرفی نصیحت برادرانه با مضمون روشن که ایران ارمنستان نیست. حل و فصل اختلافات در چارچوب حسن همجواری تنها گزینه ای است غیر از آنچه در حال حاضر مقامات جمهوری آذربایجان با آن درگیر هستند. اگرچه هزاران ایرانی با هم متفاوت هستند، اما از تبعیض علیه تمامیت ارضی و هویت ملی خود دریغ نخواهند کرد.
311311