چند سال پیش یکی از دوستان به فروشنده ای در بازار محلی در شمال ایران می گفت طناب هایی را که در حیاط خانه اش دارد بفروشد: «من طناب خوبی برای خودکشی دارم». این جمله کوتاه خریداران در این بازار شمالی سالهاست که اشاره ای به سیاست های عمومی به ویژه بودجه دارد. من توضیح خواهم داد.
چندین دهه است که کشور بودجه ای را برای ساخت پروژه ها و فعالیت ها اختصاص می دهد و تاریخ برنامه ریزی توسعه شباهت هایی را نشان داده است:
یکی ارزیابیهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی آنها انجام نشد و به دلیل فشارهای سیاسی یا لابیگری پیمانکاران در بودجه قرار گرفتند.
دو آنها محیط زیست را ویران می کنند و تعداد زیادی از آنها چندین دهه زمین، جنگل ها، تنوع زیستی و منابع باد را ویران کرده اند.
سه. بودجه آنها زیاد است و با تخصیص منابع به این پروژه ها، بودجه برای پروژه های کوچک اما بی اثر باقی نمی ماند. بنابراین کشور از مزایای آن طرح های درست محروم است.
چهار آنها تأثیر قابل توجهی بر توانایی دولت برای اداره بهتر کشور ندارند و هیچ منفعتی جز تضمین منافع ذینفعان محدود ندارند.
پنج به دلیل نبود ارزیابیهای اقتصادی و ارزیابی مالی، سالها و دههها در بودجه باقی میماند و به پروژهای نیمه تمام تبدیل میشود که صدها هزار نفر متکی به بودجه دولت هستند.
شش با توجه به اثرات مخربی که بر محیط زیست داشته اند، زمین، جنگل و منابع بادی را ویران کرده است و در سال های آینده باید برای جبران خسارات وارده به آنها کمک مالی جمع آوری کند.
هفت. آنها هیچ گاه به اهداف کار و درآمد زایی که از نیت جاهلانه یا ساختگی در بودجه وارد می شود، نمی رسند و در عین حال که مطالبات مردم را برآورده نمی کنند، تصور فساد را در جامعه افزایش می دهند.
هشت تامین مالی ریالی این پروژه ها باعث کسری بودجه می شود و در اغلب موارد تامین ارز مورد نیاز برای واردات کالاهای سرمایه ای مورد نیاز این پروژه ها باعث کاهش ارز موجود و تاثیر منفی بر کسری تراز پرداخت ها و اثرات نامطلوب بر تورم و سایر متغیرهای کلان اقتصادی می شود. . .
خیر منابع مالی هنگفت مورد نیاز برای ساخت این پروژه ها، بودجه را بیشتر به نفت وابسته کرده و چرخه وابستگی به نفت را افزایش می دهد.
ده. تأثیر روانی آنها بر مدیران این است که فکر می کنند با انجام این پروژه های بزرگ (کلمات بزرگ یا بزرگ برای چنین طرحی قابل احترام است) توسعه حاصل می شود، از نظر روحی راضی می شوند و از نیاز به حکمرانی پایدار غفلت می کنند.
صدها پروژه از این دست ده ها سال است که ساخته شده است و کار باقی مانده در بودجه باقی مانده است و قانونگذاران، پیمانکاران یا سایر ذینفعان به دنبال تصویب و تامین اعتبار برای آنها هستند. میکرد.
ده ها سال است که سیاست گذاران و سرمایه داران در کنار پول و نفت و منابع طبیعی و مالیات و سایر دارایی های این کشور طناب هایی با ده ویژگی فوق می خرند و به طمع و غرور می بندند.به گردن مردم طبیعی ایران و این تمدن
هر طرحی که 10 ویژگی فوق را داشته باشد، خط خوبی است که سیاستمداران، نمایندگان مجلس، وزرا، معاونان وزیر، پیمانکاران و مشاوران و دیوانسالاران فاسد یا ترسوهایی که جرأت مخالفت را ندارند به دست مردم این سرزمین و آینده داده اند تا به دار آویزند. خودم به تدریج
این امر از ابتدای برنامه ریزی توسعه در ایران از اوایل دهه 1330 تا به امروز تکرار می شود. اگر احساس خفگی می کنید به خاطر طناب هایی است که 70 سال است مدیران، سیاستمداران، بوروکرات ها، پیمانکاران و مشاوران به گردن ما آویخته اند. این طناب ها در بودجه سالانه دولت تامین می شود.