سلام آنلاین / لوران روز ما نزدیک است ، اما ما دل و فکر نداریم که در مورد آن بنویسیم و قلم ما چقدر عجیب است.
گویی قلم امروز نمی خواهد الگوی خود را حتی برای منافع شخصی تغییر دهد ، همان الگویی که همه از آن گریخته اند.
مدل هایی که تمام قلم ها را گرفته و پارچه سیاه را روی کاغذ سفید می پاشند ، به پاک کردن آسان با پاک کن اهمیت نمی دهند و محل خشک است.
قلمی که تا چند روز پیش همه دوستش داشتند و همه به دنبالش بودند و وقتی ناگهان از آن روی گرداند و قصدشان دیگر نوشتن نبود.
و آنچه برخی را که هنوز او را دوست دارند آزار می دهد ، این قلم همیشه از او می پرسد که چه کار می کند ، اما او با بی دقتی می نویسد ، در مورد کرونا و مرگ و طغیان نوجوانان ، مادران ، کودکان ، پدران ، پدران و … می نویسد.
به نظر می رسد او مبتلا به بیماری عروق ویروس کرونا قلب است و واکسن باید در اسرع وقت به او داده شود زیرا چند روزی است که با او تماس گرفته و باید از او تقدیر کرد.
چه اتفاقی برای قلم افتاد که امروز به جای امید ، پیوندی عجیب ، توافق و برادری جدایی ناپذیری با مرگ و کرونا ایجاد کرد؟ کی اومده؟
بکهام به خود اولیه شما برمی گردد ، کمتر تا حد مرگ می نویسد ، نوشته های اندوه مادری را که جان خود را از دست داده است دو چندان می کند.
با ترک کشور ، قلبی را از کرونا بپذیرید ، حتی اگر گفته شود قلب گرفتن آسان نیست. بنویس به نام زندگی بنویس به نام امید
این بار قلم شما را به اشک و چشمان معصوم کودکی تقسیم می کنم که کرونا بوسه مادرش را گرفته و با بازی بی مادری اش شور بازی کودکان را در قلب او ایجاد کرده است.
مثال مرگ کرونا را حذف کنید و زیباترین جملات دست نیافتنی را امروز برای مردم بنویسید. برای منافع شخصی بنویسید اجازه ندهید کرونا وارد خانه شما شود تا بتوانید سکوت شدید آن را همیشه خراب کرده و آرامش خاطر خود را بر هم بزنید.
انتهای پیام