در جمهوری مورد توجه امام ، وفاداری به نظام مهم است ، اما وفاداری به او شرط نیست. استفاده از سبک رهبری امام کمینی در مدل رهبری مشهور بسیار دشوار است ، اما می توان گفت که در حالی که امام کمینی نکات کلیدی رهبری ، مشارکت ، استراتژی ، تغییر و جذابیت را برجسته کرده است. سبکی که می توان تا حد زیادی برای تعریف مجدد رهبری امام (ره) استفاده کرد. عدالت ، سادگی ، دلسوزی ، صداقت و منش او با همان مفهوم “خدمت به رهبر” مطابقت دارد.
در فلسفه “رهبر خدمتگزار” مردم اولویت اول هستند و رهبر به مردم خدمت می کند و در نتیجه رهبری او مردم عاقل تر ، قویتر و مستقل تر می شوند و جو بهتر می شود. ایجاد شده. در این مدل رهبر مردم خود را فدا می کند. بدیهی است که امام یک رهبر معنوی و اعتقاد راسخ به خدا و معتقد به اراده و تکلیف الهی بود و از نظر معنوی و شرعی ، رهبری برای خدمت و خدمت به مردم را وظیفه ای محال می دانست. . به همین دلیل است که وی گفت: “رهبری مهم نیست ، خدمت بسیار مهم است. “اسلام ما را ملزم به خدمت می کند.”
امام ، نوکر این جمهوری ، می خواست مردم بر سرنوشت خود حاکم شوند و حکومت مردم را از ضروریات جمهوری اسلامی می دانست. امام بنیانگذار جمهوری نبود ، اما لغو سلطنت ، شرایط استان به جمهوری و الزام جمهوری به اسلام معماری وی بود. او می توانست تعاریف دیگری از مدل حکومت اسلامی ارائه دهد و شاید به دلیل بزرگی شخصیت و تأثیر کلامش ، مورد استقبال مردم قرار می گرفت ، اما وی اظهار داشت که “جمهوری اسلامی كلمه كوچك بله این كلمه بزرگی است. و قانون اساسی بر اساس یك اصل و با موافقت مردم نوشته شده است. برخی ممكن است مدل دیگری از دولت را مورد تأیید اسلام قرار دهند اما همه ما باید به یاد داشته باشیم امام ، که در چارچوب قانون اساسی توافق شده است ، فقط یک “جمهوری اسلامی” است.
در جمهوری مورد توجه امام ، حق تعیین سرنوشت مردم قابل ستایش نیست. اصرار بر انتخابات و جمهوری خواهی ، طبقه بندی دانش آموزان و زنان و جلوگیری از مشارکت ارتش در سیاست ، تلاش آنها برای محدود کردن حق تعیین سرنوشت مردم است. در زمان امام ، هیچ مسئولی حق نداشت بگوید “هر چقدر رأی دهند”. وی گفت: همه می دانند آنچه که همه ما به آن نیاز داریم این است که به فکر حفظ مکان مردم باشیم.
امام بزرگوار به ترکیب شورای نگهبان اهمیت می دادند و به طور کلی این ترکیب شورایی را از میان فقها و حقوقدانان برجسته با گرایش های سیاسی و فکری متفاوت انتخاب می کردند. علیرغم همه پشتیبانی آنها از جایگاه والای شورا در جمهوری اسلامی ، آنها بارها همان شورا را سرزنش كرده اند و سرانجام تشكیل شورای تسریع شده نیز گام مهم دیگری است. مردم در برابر سختگیری شورای نگهبان در مورد تصویب مجلس ، و از نظر نویسنده ، گام مهمی در موقعیت “سنتی” در مدیریت و تلاش برای جلب لطف مردم است. در واقع این نگاه به رضایت مردم ریشه عمیقی در اندیشه امام دارد: «جلب توجه مردم ضروری است. پیامبر اکرم توجه مردم را به خود جلب می کند ، به دنبال جلب توجه مردم است ، سعی دارد توجه مردم را به واقعیت تبدیل کند ، شما نیز به دنبال این معنا هستید ، برای دوست داشتن مردم باید کاری انجام دهید ، “آن را جذب کنید ، این رضایت خداوند در آن است.”
امام بزرگوار ما یکی از افراد ITD است و زمان و مکان نقش مهمی در اتحاد دارند. پتانسیل افکار و تحولات ایما در تمام سالهای زندگی پر برکت وی مشهود است. آنچه جالب است این است که در دوره پس از پیروزی ، هر بار که شاهد ایدهات از او هستیم ، بن بست را می شکند و از منابع به نفع مردم بهره برداری می کند. و شاید اگر آنها امروز بودند ما گام های شگفت انگیز بیشتری از آنها می دیدیم. نه اینکه برخی از افراد معتمد همان قدم اول را برداشته و تعریفی از اسلام ارائه دهند و افراد در سیستم حکومتی هیچ ارتباطی با مردم سالاری دینی در تعریف امام ندارند.
در جمهوری اسلامی ، به گفته امام ، وفاداری به نظام مهم است ، اما وفاداری به او شرط نیست و از نظر وی نباید نقشی در کسب مسئولیت و ظرفیت سیاسی داشته باشد. به عنوان مثال ، در انتخابات مجلس ، که در تقسیم قدرت سیاسی توسط سیستم نخست وزیری در آن زمان بسیار مهم بود ، دامنه انتخابات مردم به قدری گسترده بود که در مجلس دوم ، هنگامی که 99 نماینده مجلس به درخواست امام. زیرا موزولی علناً از ایما پیروی نکرد و رأی نداد ، هیچ کس در انتخابات بعدی مجلس رد صلاحیت نشد.
در جمهوری مورد توجه امام ، ایجاد قدرت با دست راه نیست و فضای رقابت عادلانه برای علاقه مندان به نظام جمهوری های اسلامی که اکثریت ملت ها و سیاستمداران را تشکیل داده اند ، فراهم می شود. سال ها. وی گفت: “البته دو ایده وجود دارد ، باید باشد.” دو صدا وجود دارد ، باید داشته باشید. باید عطر و طعم های مختلفی وجود داشته باشد ، اما عطر و طعم های مختلف به این معنی نیست که مردم با هم خوب نیستند … اگر در مجلس اختلاف نظر وجود نداشته باشد ، این مجلس کامل نیست. باید اختلاف وجود داشته باشد ، اختلاف سلیقه ، اختلاف نظر ، این اختلافات باید …
در مثال رهبری امام کمینی ، بی تفاوتی نسبت به مردم غیر منطقی است. امام هرگز از مردم شکایت نکرد و معتقد بود که رضایت خداوند رضایت این افراد است: “همه چیز برای رضای خداست و آن رضایت حیوان است.” وی مردم را حافظ برکت و بدهی به مردم دانست و گفت: “برای مردم مظلوم خدمت کنید ، این افرادی که شما را به اینجا رسانده اند ، اگر نه آنها باشید. نه ، اکنون در زندان یا قبرستان خواهید بود. “ما باید تا آنجا که ممکن است به همه خدمت کنیم.”
وی به عزت مردم ایران اعتقاد داشت تا جایی که گفت: “من می توانم به شما اطمینان دهم که امروز مردم ایران و میلیون ها نفر از مردم حزب الله در زمان رسول بهتر هستند.” و عراق ، در زمان امیر آل محمد و حسین این علی – خدا او را رحمت کند و به او آرامش دهد – است.
در مثال رهبری امام كمینی ، او صادقانه و صادقانه با مردم صحبت كرد ، هرگز به مردم دروغ نگفت و مردم را هرگز فریب نداد و نسبت به اما دلسوزی كرد. برای او عزت مردم اولویت اول است. او از انتقاد نمی ترسد ، انتقاد را موهبت الهی می داند و از انتقاد از خودش دست بر نمی دارد. او شجاع و خطرناک بود و از خطر کنار نمی رفت. بنابراین ، وی مستقیم و آشکارا نزد شاه گریه کرد و 15 سال از عمر خود را در تبعید گذراند. امام خود را فدای مردم کرد ، اما هرگز مردم را فدای خودش نکرد. آنچه من در تصویب قطعنامه 598 از او دیدم ، اوج گرفتن نمونه یک رهبر خدمتگزار و بالاترین سطح از خود گذشتگی یک رهبر برای مردم بود. جایی که او عزت خود را برای حفظ منافع مردمش با خدا معامله کرد و مسئولیت مستقیم اعمال خود را بر عهده گرفت و آنها را بر دوش دیگران نگذاشت.
ما واقعاً کجا و “رهبران” و “امامان جمهوری” کجا هستند؟ خدا رحمتش کند. شما صلح داشته باشید و خداوند شما را بیامرزد و برکت دهد.
* ارسال شده در وب سایت چم زاران