“در این سرزمین هر دو پدر برای تحقق حقیقت” پسر “را گذراندند ، و پسر برای فرماندهی حقیقت از طریق روح نیز عبور کرد ، پس این است که دأفيْنَاهُ عَظِيمٍ មកដល់ وارد شد! چه قتل بزرگی است؟
آیا گوسفندان در بهشت مانند کودک وزن می شوند که پدرش او را برای اطاعت از خدا به قربانگاه برد و چاقویی را به گلو خود انداخت یا عقب؟ اطمینان حاصل کنید که رمز دیگری دارد. آینده هنوز مشخص نشده است.
محرابی که پیشوایان رسول خدا (P.B.A.B.B.) برای اطاعت از دستور الهی آماده کردند تا فرزند خود را در راه خدا قربانی کند. کودکی که از دستورات الهی صبور است و راه حل مطیع را به پدر می دهد. انشاءالله صبور باشم.
این به یک فعالیت حج تبدیل شده است و زائران موظفند پس از انجام حج ، به محراب بروند ، ابتدا گوسفند یا شتر را در راه خدا عرضه می کنند و سپس سر خود را به روش دوست خود سر می پرورانند. شیاطین را شکست و بر روح آنها پایمال کرد. برای اجرای حاجی آپارامی.
شاید یک راز در کلام این پیامبر پیدا شود “حسین از من و من از حسین هستم” مشخص است که امام حسین (ع. ع) از پیامبر (فبی) آمده ، او یک طایفه و فرزند یک پیامبر بود. “اما راز من از حسین چیست؟”
به گزارش سلام آنلاین ، چادرها برپا شده و تعداد کمی از افراد در بهار جایی که مکه ساخته شده بود جمع شدند. سالها بعد ، اسماعیل جوان شد ، نوشته می شود که ابراهیم به طور داوطلبانه برای دیدن پسرش و همسرش به منطقه آمد ، اما وی را ملاقات نکرد و بازگشت. دوباره او با فرمان الهی به عربستان رفت. او به مکه رفت ، مأموریت دیگری پیدا کرد ، یک مأموریت الهی و ماندگار. او خانه را بازسازی می کند ، که در اولین سفر ، محلی برای پاسخگویی به دعاهای او خواهد بود.
بله بازسازی؛ این خانه یک خانه قدیمی است ، قدیمی است. “اندرو أَوَّلَ وُضِعَ وُضِعَ لِلنَّاسِ” (آیه 96 سوره ایران) است. این اولین خانه ای بود که مردم برای نشان دادن محل خانه ایجاد کردند. ខ ِا لِ لِبْرَاهِمَ مَكَانَ الْبَيْتِ »(آیه 26 سوره حاجی) ابراهیم محل خانه را نشان دادیم. (وقتی می گویند مکان خانه را نشان داده ایم ، بدان معنی است که این مکان قبلاً در خانه بوده است).
مأموریت ابراهیم ساختن گبه بود. موقعیت خانه نشان داده شده است زیرا خانه از ابتدا در این مکان قرار داشت ខ نِنَّ َلَ وُضِعَ وُضِعَ لِنَّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّةَ رَكَارَكَا وَهِدًا لِعْالَمِينَِ »(آیه 96 سوره ایران) وقتی اولین خانه بود که مجبور شدیم به اولین خلقت برویم!
این خانه در ابتدا توسط آدم و ابراهیم (ع) ساخته شده و با کمک اسماعیل بازسازی شده است. ខ يَرْفَعُ هِيمُاهِيمُ الْقَوَاعادِ مِنَ الْبَيْتِ ْبَيْتِاعِيلُ (آیه 127 سوره باربارا) ابراهیم سنگ های گابریل ، جبل النور – کوه فوقانی با حراس های خود را گرفت – و دیوارهای گابا و اسماعیل را برای او بلند کرد.
کابا در محلی که به خلیل ارائه شده بازسازی و بازسازی شد. با این دعای ابراهیم “پروردگار ما آن را از ما می پذیرد ، زیرا شما شنونده ، دانا هستید (آیه 127 سوره باربارا). . این اولین قدم است خانه قدیمی بازسازی شد.
آن خانه “آيهِ آياتٌ بَيِّنَاتٌ” ل است مَقَامُ ُِبْرَاهِیمَ مکانی دارد و همیشه دیده می شود دَخَ دَخَلَهُ كَانَ امِنًا (آیه 97 سوره ایران) هرکسی که وارد خانه شود ، امن است.
یعنی این خانه شخص خاصی نیست. این خانه همه است ، به گفته فقهای امام و چهار سنی ، نماز در این خانه بناهای تاریخی نیست و به اتمام رسیده است.
نماز در یک خانه کامل انجام می شود و این خانه متعلق به همه مسلمانان است و نماز تمام شده است. ابراهیم و اسماعیل در اطراف خانه ی یک دوست قدم می زدند و در این مرحله با اطاعت از دستور الهی ، فرمان دیگری از خانه و حرم بیرون آمد.
تصور می شود همه چیزهای گوشتی پایمال شده است. یک آزمایش بزرگتر از سقوط در آتش و ترک زنان و کودکان خواهد بود. کارلا با افتخار از امتحانات خارج می شود وَإِذِ ابْتَلَيٰ َيٰاهِيمَ رَبُّهُ ِمَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُننّّ (آیه 124 سوره باربارا) بله برای همه امتحانات!
این بار او مجبور شد دستور دیگری را اجرا کند. امام در نسل خود آموزش دیدند “نالننيجاعلكلناسأماما” دستور العمل های دشوار و دشوار چیست؟ ខ أَرَيٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ »(آیه 102 سوره آسا صفات) او خواب دید که پسر خود را سرقت می کند ، احساس کرد که نظم را نمی توان تجزیه و تحلیل کرد ، اطاعت از آن سخت تر از این بود که به این فکر کنیم که چه کاری باید انجام دهد!
من باید پسرم اسماعیل را کنار بگذارم! ایثار در پناهگاه!
قربانیان کودک! چه آزمون عالی!
شما باید حرم را ترک کنید و برای عبادت آماده باشید! دارایی خود را جمع کرد و از حرم خارج شد.
به سرزمین مایع منی ، سرزمین میل ، درست است که این سرزمین خارج از پناهگاه است ، اما فعالیت های پناهگاه را تکمیل می کند. در این جلسه ، ابراهیم بخشی از مشکل بود ، او طرف مقابل را داشت!
ابراهیم مجبور شد پسرش را قربانی کند و اسماعیل مجبور به مرگ شد!
چه آزمایش سختی!
خیلی سخت است برای کلب لولا که چندین بار امتحان را پشت سر گذاشته است! او این را با پسران بحث می کند
“ببینید چه چیزی داریم” پسرم را چطور می بینی؟ شما چی فکر میکنید؟
این یک آزمایش دو طرفه است که باید هر دو شما بر آن غلبه کنید ، حتی اگر اطاعت از دستور خدا باشد ، رضایت بندگان خدا جایگاه خود را دارد!
پسر مغرور “أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ” (آیه 102 ិ ប افات) آنچه را که به مأموریت اسماعیل داده شده است انجام دهید ، دیگر کودک بی قاطعیت نیست.
او یک برومن جوان بود ، ناپدری پدرش در ساخت و ساز کابا بود پسرش او را همراهی می کرد او از نوادگان ابراهیم خلیل بود. پاهای او برکت زیم زام و دستانش برای کمک خداوند بر دیوارهای کابا بلند شده بود. آمادگی خود را اعلام کنید. “خدا را شکیبای صبر بیمار”.
پسر آمادگی خود را اعلام می کند و پدر هر دو را برای خداحافظی آماده می کند ، چه خداحافظی دشوار و چه هدفی مقدس! پدر با پسر خداحافظی می کند! در راه و شادی و اطاعت از خدا فداکار باشید!
ابراهیم آماده است و چاقو را تیز می کند.
او آماده اطاعت از احکام الهی بود. پیشانی پسر را روی زمین گذاشت. اسماعیل می گوید: “پدر ، خوب است که سر من را از من جدا کنی ، تا مرا ببینی و پدر و قلب پسرت نباید از من پیروی کنی.”
شیطان می آید و به پسر می خندد!
چرا؟ این پسر آهسته ای است!
سنگ ابراهیم شیاطین را ربوده است.
تسلیم نشو! او می خواهد جلوی ابراهیم را بگیرد! ابراهیم دوباره سنگ پرتاب کرد. شیاطین از صحنه دور می شوند.
ابراهیم با اطاعت از فرمان الهی ، چاقو را بر پشت اسماعیل گذاشت ، چاقو کارایی نداشت!
چاقو را به زمین بزنید ، چاقوی دیگری بگیرید!
دوباره شروع می شود!
اکنون اتفاقات عجیبی در حال وقوع است!
یک گوسفند ظاهر می شود عَظِيمٍاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ (آیه 107 سوره آسا صفات)
گوسفند به جای اسماعیل!
اسماعیل می میرد ، زیبالولا و جانشین او “قتل عام بزرگ” قطعاً “قتل عام بزرگ” است پیامی وجود دارد!
“و ما را تنها بگذار” (آیه 78 سورهاوات) این یک وعده الهی است که باید در آینده تأیید شود!
اسماعیل از این حادثه جان سالم به در برد و ابراهیم با افتخار از مصیبت بیرون آمد.
فکرآیدا فکرید “قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْؤْ” (آیه 105 سورasاوات) ابراهیم ، شما رویای خود را به حقیقت پیوست ك ا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ »(آیه 80 سوره آسا صفات) ما صالحان را از این طریق پاداش می دهیم: “این برای او رنج های مؤمن است” (آیه 106 سوره اسفات) ، این یک آزمایش الهی است. ابراهیم نیز از آزمایش بیرون آمد که سرش بلند است.
ابراهیم پس از تأسیس گابا ، مکه را ترک کرد و همه نسل ها را به انجام حج دعوت کرد. با این تفاوت که در آن روز او نسل خود را در زمین بدون آب و شهرک رها کرد و این بار او را برای دعای پاسخ داده خود آماده کرد!
اما راز “قتل بزرگ” باقی مانده است. اسماعیل ذبیح الله توسط خدا انتخاب شد. وی مسئولیت کار در غبا را بر عهده داشت و بیش از یک قرن فرهنگ ابراهیم حج در ممکا را ترویج کرد. زیباکوه باید یکسان باقی بماند و نسل او باید ادامه یابد تا اینکه پیامبر خارطوم (فبی) از این نسل ظهور کند و حرکت را تثبیت کند.
در این سرزمین ، هر دو پدر برای تحقق حقیقت از طریق “پسر” رفتند ، و پسر برای فرماندهی حقیقت “روح” را طی کرد ، بنابراین “دیناهبهبحع تنظیم” فرا رسید! چه قتل بزرگی است؟
آیا گوسفند آسمانی بره ای را وزن می کند که پدرش او را برای اطاعت از خدا به قربانگاه برد و چاقویی را به گلو یا پشت خود حمل کرد؟ اطمینان حاصل کنید که رمز دیگری دارد. آینده هنوز مشخص نشده است.
محرابی که پدرانش ، میهن پرستان رسول خدا (فبی) از فرمان الهی پیروی می کردند ، آماده شد تا آخرین فرزند خود را در راه خدا قربانی کند ، فرزندی که به فرمان خدا صبور بود و راهی به پدر داد. از فرامین خدا اطاعت کنید. و من صبر خواهم کرد این به یک فعالیت حج تبدیل شده است و زائران موظفند پس از انجام حج به محراب بروند ، ابتدا در راه خدا شیاطین و گوسفند یا شتر را قربانی کنند و سپس سر خود را به عنوان هدیه به دوستان هدیه دهند. یکی برای اجرای حاجی ابرامی.
شاید بتوان رمز و راز را در سخنان پیامبر یافت ، “حسین یکی از من است و من یک حسین هستم”. اما راز من از حسین چیست؟
از ثمین الحجج علی بن موسی الرضا (س) روایت شده است که آنها به دنبال راز این واقعیت بودند. وی گفت: معنای کلمات “و ما فداکاری بزرگی می کنیم و آن را در اینجا بر او واگذار می کنیم” پدر بزرگ حسین بن علی (ع) بود. در این حادثه ، اسماعیل برای نسل خرتام از نسل خود و از نسل پیامبر (فبی) حسین (ع) حسنا زنده می ماند.
کسی که به خاطر حفظ آیین اجدادی خود ، پیامبر خدا (فبی) ، بریده شد. راز “قتل بزرگ” است.
انتهای پیام