سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج

سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج

در نظام حقوقی ایران، مسئله سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد، یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در حقوق خانواده است. در حالی که ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی به صراحت ازدواج مجدد مادر را از موجبات سلب حضانت می داند، قانون حمایت خانواده با تأکید بر مصلحت عالیه طفل، رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته است. این مقاله با هدف روشن ساختن ابهامات موجود و تحلیل تطبیقی مواد قانونی مرتبط، به بررسی دقیق قوانین و رویه های قضایی حاکم بر این مسئله می پردازد. تلاش می شود تا با نگاهی تخصصی اما قابل فهم برای عموم، چارچوب های حقوقی و شرایط عملی حفظ یا سلب حضانت مادر پس از ازدواج مجدد تبیین شود.

مفهوم و مبانی حقوقی حضانت

حضانت، در معنای حقوقی، به مجموعه حقوق و تکالیفی اطلاق می شود که والدین یا سرپرست قانونی نسبت به نگهداری، تربیت، و سرپرستی جسمی و روحی طفل دارند. این مفهوم صرفاً یک حق برای والدین نیست، بلکه یک تکلیف حیاتی است که بقا و رشد سالم کودک را تضمین می کند. اهمیت حضانت فراتر از تأمین نیازهای اولیه مادی بوده و ابعاد گسترده ای از سلامت عاطفی، روانی، اجتماعی و آموزشی طفل را در بر می گیرد.

در نظام حقوقی ایران، پس از جدایی والدین از طریق طلاق، قانون برای تعیین تکلیف حضانت فرزندان قواعد مشخصی را وضع کرده است. بر اساس این قواعد، حضانت فرزندان تا سن هفت سالگی غالباً بر عهده مادر است. پس از گذشت این دوره و تا رسیدن به سن بلوغ (پایان ۱۵ سال قمری برای پسران و ۹ سال قمری برای دختران)، حضانت معمولاً به پدر واگذار می شود. اما این قاعده کلی در مواجهه با شرایط خاصی نظیر عدم صلاحیت والدین، فوت یکی از آن ها، یا ازدواج مجدد مادر، دچار تغییرات و تفاسیر متعددی می شود. نقش مادر در دوره حضانت، به ویژه در سال های اولیه زندگی فرزند، از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا او اغلب مرکز ثقل امنیت عاطفی و شکل گیری پایه های شخصیت کودک به شمار می رود.

رویکرد قانون مدنی به سلب حضانت در صورت ازدواج مجدد مادر

قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از اسناد اصلی در حوزه حقوق خانواده، در ماده ۱۱۷۰ خود به صراحت به موضوع سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد اشاره کرده است. متن این ماده بیان می دارد:

اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با او است مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.

بر اساس تفسیر سنتی این ماده، ازدواج مجدد مادر به خودی خود و بدون نیاز به اثبات عدم صلاحیت او، از موجبات سلب حضانت محسوب می شد. این رویکرد به معنای آن بود که به محض وقوع عقد نکاح جدید برای مادر، پدر طفل می توانست با استناد به این ماده، درخواست سلب حضانت از مادر و واگذاری آن به خود را مطرح کند. منطق احتمالی قانون گذار در زمان تدوین این ماده، به نگرش های اجتماعی و عرفی آن دوره بازمی گشت که حضور مادر در منزل همسر جدید و تعهدات ناشی از آن را با مسئولیت های حضانت فرزند ناسازگار می دانست. تصور بر این بود که مادر با ازدواج مجدد، ممکن است قادر به ایفای کامل وظایف حضانتی خود نباشد و یا محیط خانواده جدید برای تربیت فرزند مناسب تلقی نشود.

در این چارچوب قانونی، در صورتی که حضانت از مادر سلب می شد، مسئولیت نگهداری و تربیت طفل به پدر واگذار می گردید. اگر پدر نیز در قید حیات نبود، این حق به جد پدری منتقل می شد. این رویکرد، نشان دهنده یک نگاه سنتی و تا حدودی سخت گیرانه به مسئله حضانت بود که در آن، وضعیت تأهل مجدد مادر، به عنوان یک مانع جدی برای ادامه حضانت او تلقی می گردید و کمتر به مصالح فردی و عاطفی کودک توجه می شد.

تحول در نظام حقوقی: اصل مصلحت طفل در قانون حمایت خانواده

با تصویب قانون حمایت خانواده در سال ۱۳۹۱، تحول چشمگیری در تفسیر و اجرای مقررات مربوط به حضانت، به ویژه در مورد سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد، ایجاد شد. این قانون با هدف تقویت حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، اصل بنیادین «رعایت غبطه و مصلحت کودک» را در کانون توجه قرار داد. ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده به صراحت بیان می دارد:

رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاه ها و مقامات اجرایی الزامی است.

این ماده، در واقع، یک اصل فراگیر و حیاتی را مطرح می کند که تمامی تصمیمات مربوط به اطفال، از جمله تصمیمات مرتبط با حضانت، باید بر پایه آن استوار باشد. با استناد به این اصل، رویکرد قضایی نسبت به ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی دگرگون شد. دیگر ازدواج مجدد مادر به تنهایی و به صورت خودکار، موجب سلب حضانت از او تلقی نمی شود. بلکه، ازدواج مجدد مادر تنها یک عامل است که دادگاه باید آن را در کنار سایر عوامل، در راستای تشخیص مصلحت طفل، مورد بررسی قرار دهد.

در تفسیر نوین قضایی، آنچه اهمیت پیدا می کند، این است که آیا ازدواج مجدد مادر، در عمل، به ضرر مصلحت طفل تمام می شود یا خیر. دادگاه ها موظف اند با بررسی دقیق شرایط موجود، از جمله وضعیت اخلاقی و رفتاری همسر جدید مادر، محیط جدید زندگی کودک، و تأثیر این تغییرات بر سلامت روحی و جسمی و آموزشی او، درباره حضانت تصمیم گیری کنند. در واقع، بار اثبات این موضوع که ازدواج مادر با مصلحت طفل منافات دارد، بر عهده مدعی (غالباً پدر) است. این تحول حقوقی، نشان دهنده گام مهمی در جهت حمایت همه جانبه تر از کودکان و اولویت دادن به نیازهای واقعی آن ها در فرآیندهای قضایی است.

شرایط و دلایل حفظ حضانت توسط مادر پس از ازدواج مجدد

با توجه به اصل مصلحت طفل، ازدواج مجدد مادر به معنای سلب خودکار حضانت نیست، بلکه مادر می تواند با اثبات صلاحیت خود و همسر جدیدش، حضانت فرزندش را حفظ کند. این امر مستلزم ارائه شواهد و مدارکی است که نشان دهد مصلحت و غبطه طفل در ادامه زندگی با مادر و در محیط خانواده جدید او تأمین می شود.

اثبات مصلحت طفل

مصلحت طفل مفهومی گسترده و چندوجهی است که تمامی جنبه های رفاه و سلامت کودک را در بر می گیرد. برای اثبات مصلحت طفل، موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد:

  • ثبات روحی و سلامت جسمی: اطمینان از اینکه محیط جدید زندگی باعث تزلزل روحی یا آسیب جسمی به کودک نمی شود و ثبات عاطفی او حفظ می گردد.
  • محیط آموزشی مناسب: فراهم آوردن شرایط لازم برای ادامه تحصیل و رشد فکری کودک.
  • رابطه عاطفی پایدار: حفظ و تقویت ارتباط عاطفی بین مادر و فرزند و اطمینان از اینکه همسر جدید مادر نیز در این رابطه نقش مثبت دارد.
  • امنیت با همسر جدید: اثبات اینکه همسر جدید مادر دارای صلاحیت اخلاقی، مالی و رفتاری لازم برای ایجاد محیطی امن و سالم برای طفل است و هیچگونه سوءرفتار یا تهدیدی از جانب او متوجه کودک نیست.
  • تأثیر مثبت همسر جدید: در برخی موارد، همسر جدید مادر می تواند با حمایت های عاطفی و مالی، نقش مثبتی در تربیت و رفاه کودک ایفا کند که این موضوع می تواند در نظر دادگاه مؤثر باشد.

شواهد و مدارک مورد نیاز در دادگاه

برای اقناع دادگاه در خصوص مصلحت طفل، مادر باید مدارک و مستندات کافی را ارائه دهد:

  • معرفی همسر جدید به دادگاه: ارائه اطلاعات کامل و دقیق در مورد هویت، شغل، وضعیت مالی، سابقه کیفری (عدم سوء سابقه) و ویژگی های اخلاقی همسر جدید. هرگونه شفافیت در این زمینه به دادگاه در تصمیم گیری کمک می کند.
  • ارائه استشهادیه: جمع آوری گواهی و استشهاد از همسایگان، مربیان مدرسه، مشاوران، بستگان یا سایر افراد مطلع که می توانند بر صلاحیت مادر و همسر جدید، محیط مناسب زندگی و رفتار شایسته آن ها با طفل گواهی دهند.
  • گزارش مددکاری اجتماعی و کارشناسان خانواده: در بسیاری از پرونده ها، دادگاه از مددکاران اجتماعی یا کارشناسان روانشناسی خانواده درخواست می کند تا با بازدید از منزل و بررسی وضعیت روحی و محیطی طفل، گزارش جامعی را به دادگاه ارائه دهند. این گزارش ها در تشخیص مصلحت طفل نقش حیاتی دارند.
  • تعهد مادر و همسر جدید: ارائه تعهد کتبی و رسمی از سوی مادر و همسر جدید مبنی بر رعایت تمامی حقوق و مصالح طفل، از جمله تأمین نیازهای عاطفی، مادی، آموزشی و امنیتی او.

رضایت فرزند (در سنین بالاتر)

در مواردی که فرزند به سنی رسیده باشد که توانایی درک و تشخیص مصلحت خود را داشته باشد (غالباً در سنین نزدیک به بلوغ)، نظر و خواست او در تصمیم گیری دادگاه مؤثر خواهد بود. البته این بدان معنا نیست که نظر فرزند به تنهایی تعیین کننده است، بلکه قاضی با در نظر گرفتن سن، بلوغ فکری و شرایط روحی کودک، نظر او را به عنوان یکی از عوامل مهم در تشخیص مصلحت لحاظ می کند.

بررسی سناریوهای خاص در سلب حضانت

پیچیدگی های حقوقی حضانت در شرایط مختلف، نیاز به بررسی سناریوهای خاص دارد که هر یک تحت تأثیر قواعد و تفاسیر متفاوتی قرار می گیرند.

حضانت پس از فوت پدر و ازدواج مجدد مادر

یکی از مهم ترین سناریوها، حالتی است که پدر طفل فوت کرده و مادر تصمیم به ازدواج مجدد می گیرد. در این خصوص، ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی حکم صریحی را بیان می کند:

در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.

بر اساس این ماده، پس از فوت پدر، اولویت حضانت با مادر است، حتی اگر پدر وصی برای حضانت تعیین کرده باشد. تفسیر حقوقی و رویه قضایی نشان می دهد که این اولویت، حتی با ازدواج مجدد مادر نیز پابرجا است، مگر اینکه ثابت شود ازدواج مجدد مادر منافی مصلحت عالیه طفل است. به عبارت دیگر، جد پدری یا سایر بستگان نمی توانند صرفاً به دلیل ازدواج مجدد مادر، درخواست سلب حضانت از او را مطرح کنند، بلکه باید عدم مصلحت طفل در ادامه حضانت توسط مادر را به اثبات برسانند.

حضانت فرزند دختر در صورت ازدواج مجدد مادر

در خصوص حضانت فرزند دختر، ملاحظات روان شناختی و عاطفی خاصی وجود دارد. بسیاری از محاکم قضایی با در نظر گرفتن نیازهای عاطفی و روحی دختران، به حفظ حضانت مادر تمایل بیشتری نشان می دهند. این رویکرد به دلیل اهمیت نقش مادر در تربیت و پرورش دختران، به ویژه در دوران حساس رشد، شکل گرفته است. لذا، حتی در صورت ازدواج مجدد مادر، دادگاه با وسواس بیشتری مصلحت طفل را بررسی کرده و تنها در صورتی حضانت را سلب می کند که دلایل قاطع و مستدلی مبنی بر به خطر افتادن مصلحت طفل (دختر) ارائه شود. در غیراینصورت، اولویت با بقای حضانت مادر خواهد بود.

حضانت فرزند پسر در صورت ازدواج مجدد مادر

در مورد حضانت فرزند پسر نیز، اصل مصلحت طفل همچنان معیار اصلی است. هرچند ممکن است از نظر عرفی و برخی دیدگاه های سنتی، تفاوت هایی با حضانت دختران قائل شوند، اما در نظام حقوقی کنونی ایران، رویکرد دادگاه در نهایت بر پایه غبطه و مصلحت طفل پسر استوار است. دادگاه تمامی شرایط محیطی، عاطفی، آموزشی و امنیتی را برای فرزند پسر نیز به دقت بررسی می کند و ازدواج مجدد مادر به تنهایی دلیلی برای سلب حضانت او نخواهد بود.

حضانت در صورت ازدواج موقت مادر

مسئله ازدواج موقت مادر و تأثیر آن بر حضانت نیز از جمله موارد قابل بررسی است. از نظر حقوقی، ازدواج موقت نیز یک نوع عقد نکاح محسوب می شود و لذا از منظر ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی، می تواند مشمول همان قواعد ازدواج دائم قرار گیرد. با این حال، با توجه به تحول رویه قضایی و اصل مصلحت طفل (ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده)، صرف ازدواج موقت مادر نیز نمی تواند دلیلی برای سلب حضانت او باشد. آنچه تعیین کننده است، تأثیر این ازدواج (دائم یا موقت) بر وضعیت روحی، جسمی، اخلاقی و معیشتی طفل است. اگر ثابت شود که ازدواج موقت مادر، به هر دلیلی، به مصلحت طفل آسیب می رساند، آنگاه دادگاه می تواند تصمیم به سلب حضانت بگیرد. در غیر این صورت، حق حضانت مادر پابرجا خواهد بود.

بازگشت حضانت به مادر و سایر موارد سلب حضانت

موضوع حضانت یک امر ثابت و غیرقابل تغییر نیست و در صورت تغییر شرایط، امکان بازگشت حضانت به مادر یا سلب آن از والدین دیگر نیز وجود دارد.

امکان بازگشت حضانت به مادر

در صورتی که حضانت از مادر به دلیل ازدواج مجدد (در زمان حاکمیت رویکرد سنتی قانون مدنی یا در حال حاضر با اثبات عدم مصلحت طفل) سلب شده باشد، این امکان وجود دارد که تحت شرایطی خاص، حق حضانت مجدداً به او بازگردد. این شرایط عبارتند از:

  • طلاق از همسر جدید: اگر مادر از همسر جدید خود جدا شود، مانع اصلی که منجر به سلب حضانت شده بود، رفع می شود و او می تواند مجدداً درخواست حضانت فرزند خود را مطرح کند.
  • فوت همسر جدید: مشابه مورد طلاق، فوت همسر جدید نیز به معنای از بین رفتن شرایطی است که ممکن بود با مصلحت طفل در تعارض باشد.
  • رفع سایر موانع: اگر سلب حضانت به دلیل جنون موقت مادر بوده باشد و او بهبود یابد، یا هر دلیل دیگری که قابلیت رفع شدن داشته باشد، با رفع آن، مادر می تواند مجدداً درخواست حضانت دهد.

در این موارد، دادگاه با استناد به اصل استصحاب (که به معنای بقای حالت سابق است مگر اینکه دلیل قطعی بر خلاف آن وجود داشته باشد) و همچنین با تأکید بر مصلحت طفل، به درخواست مادر رسیدگی خواهد کرد. این بدان معناست که اگر مادر صلاحیت حضانت خود را مجدداً اثبات کند و محیط زندگی او برای طفل مساعد باشد، بازگشت حضانت به او محتمل است.

موارد عام سلب حضانت (ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی)

علاوه بر موضوع ازدواج مجدد مادر، قانون مدنی در ماده ۱۱۷۳، موارد کلی تری را برای سلب حضانت از هر یک از والدین پیش بینی کرده است. این موارد به عدم صلاحیت عمومی والدین برای نگهداری و تربیت طفل مربوط می شود و ربطی به وضعیت تأهل آن ها ندارد. این موارد شامل:

  1. اعتیاد زیان آور: به الکل، مواد مخدر یا قمار که منجر به اخلال در زندگی خانوادگی و تربیتی طفل شود.
  2. شهرت به فساد اخلاقی و فحشا: رفتارها و سوابق اخلاقی که برای تربیت و سلامت روحی طفل مضر تلقی شود.
  3. ابتلا به جنون یا بیماری های روانی حاد: با تشخیص و تأیید پزشکی قانونی که نگهداری از طفل را ناممکن یا خطرناک سازد.
  4. سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به مشاغل ضد اخلاقی: هرگونه بهره کشی از کودک یا سوق دادن او به کارهایی که به شخصیت یا سلامت او آسیب می رساند.
  5. ضرب و جرح و آزار رساندن به کودک: خشونت فیزیکی یا روانی مستمر که سلامت طفل را به خطر اندازد.

بسیار مهم است که تمایزی روشن بین سلب حضانت به دلیل ازدواج مجدد مادر (که با قانون حمایت خانواده تحت الشعاع مصلحت طفل قرار گرفته است) و سلب حضانت به دلیل عدم صلاحیت عمومی والدین قائل شویم. در حالت دوم، فارغ از وضعیت تأهل، در صورت اثبات هر یک از موارد فوق، دادگاه می تواند به سلب حضانت از هر یک از والدین (پدر یا مادر) حکم دهد، چرا که این موارد مستقیماً با غبطه و مصلحت طفل در تعارض هستند.

نکات حقوقی و توصیه های عملی

مواجهه با پرونده های حضانت، به ویژه در شرایط ازدواج مجدد مادر، می تواند پیچیدگی های حقوقی و عاطفی فراوانی داشته باشد. آگاهی از نکات کلیدی و استفاده از راهکارهای عملی، می تواند در احقاق حقوق والدین و به ویژه تأمین مصلحت طفل مؤثر باشد.

اهمیت مشاوره با وکیل متخصص خانواده

با توجه به تفاوت در تفسیر قوانین و رویه های قضایی که در سالیان اخیر دستخوش تغییر شده اند، بهره گیری از مشاوره با وکیل متخصص در امور خانواده امری ضروری است. یک وکیل مجرب می تواند با تحلیل دقیق پرونده، وضعیت حقوقی را به درستی تبیین کرده، راهنمایی های لازم را در خصوص جمع آوری مدارک و ارائه شواهد مؤثر ارائه دهد، و در تمامی مراحل دادرسی از حقوق موکل خود و مصلحت طفل دفاع کند. تخصص و تجربه وکیل در این حوزه، می تواند تفاوت قابل توجهی در نتیجه نهایی پرونده ایجاد نماید.

لزوم جمع آوری مدارک و شواهد

در هر پرونده حضانت، به ویژه آنجا که موضوع سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد مطرح است، جمع آوری و ارائه مدارک و شواهد کافی و مستند، از اهمیت حیاتی برخوردار است. این مدارک می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • گواهی های مربوط به وضعیت اخلاقی و شغلی والدین و همسر جدید (در صورت لزوم).
  • استشهادیه های محلی از همسایگان و افراد مطلع.
  • گزارش های مددکاری اجتماعی و روانشناسی کودک.
  • مدارک مربوط به وضعیت تحصیلی و آموزشی فرزند.
  • شواهد مربوط به توانایی مالی و فراهم آوردن امکانات رفاهی برای طفل.

ارائه مستندات قوی و قابل اتکا، به قاضی کمک می کند تا با دیدی جامع و مبتنی بر واقعیت، مصلحت طفل را تشخیص دهد و رأی عادلانه ای صادر کند.

حق ملاقات فرزند (غیرقابل سلب)

حتی در صورتی که حضانت از یکی از والدین (پدر یا مادر) سلب شود، حق ملاقات با فرزند از او سلب نخواهد شد. قانون به صراحت بر این حق تأکید دارد، زیرا ملاقات با هر دو والد برای سلامت روحی و عاطفی طفل بسیار مهم است. دادگاه موظف است ترتیبات ملاقات را به گونه ای تعیین کند که ضمن حفظ امنیت و آرامش کودک، امکان ارتباط منظم او با والد فاقد حضانت فراهم شود. تنها در موارد بسیار استثنایی و با اثبات خطر جدی برای سلامت طفل، ممکن است محدودیت هایی در نحوه یا زمان ملاقات اعمال شود، اما اصل حق ملاقات پابرجا خواهد ماند.

نقش توافقات والدین در حضانت

در صورتی که والدین بتوانند در خصوص حضانت فرزندان خود به توافق برسند، این توافق از نظر حقوقی معتبر و قابل احترام است، مشروط بر اینکه خلاف مصلحت طفل نباشد. دادگاه ها عموماً از توافقات والدین استقبال می کنند، زیرا این امر نشان دهنده همکاری و تفاهم آن ها برای رفاه فرزندان است. با این حال، حتی توافقات رسمی نیز تحت نظارت دادگاه قرار دارند و اگر در هر زمان ثابت شود که توافق حاصله با مصلحت طفل در تضاد است، دادگاه می تواند برای حفظ حقوق کودک، در آن توافق تجدید نظر کند. بنابراین، توافقات باید با در نظر گرفتن آینده و نیازهای واقعی فرزندان صورت گیرد.

نتیجه گیری

مسئله سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد، یکی از حساس ترین و پیچیده ترین مسائل در حقوق خانواده ایران است که در طول زمان دچار تحولات چشمگیری شده است. در حالی که ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی در ابتدا ازدواج مجدد مادر را به طور مستقیم از موجبات سلب حضانت می دانست، با تصویب ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده، رویکرد قضایی به این موضوع کاملاً دگرگون شده است. اکنون، اصل بنیادین و محور تمامی تصمیمات قضایی در خصوص حضانت، «رعایت غبطه و مصلحت عالیه طفل» است.

این تحول حقوقی بدین معناست که ازدواج مجدد مادر به تنهایی و خودکار منجر به سلب حضانت نمی شود، بلکه تنها به عنوان یک عامل مورد بررسی قرار می گیرد. دادگاه ها موظف اند با دقت و با استفاده از کارشناسی های مختلف، تمامی جنبه های زندگی کودک، از جمله محیط جدید زندگی، شخصیت همسر جدید مادر، و تأثیر این تغییرات بر سلامت جسمی، روحی، عاطفی و آموزشی او را ارزیابی کنند. مادران می توانند با ارائه مدارک و شواهد کافی، صلاحیت خود و همسر جدیدشان را برای نگهداری از طفل اثبات کرده و حضانت فرزند خود را حفظ کنند. همچنین، در سناریوهای خاصی مانند فوت پدر یا حتی در صورت سلب حضانت و رفع موانع، امکان بازگشت حضانت به مادر نیز وجود دارد.

در نهایت، آگاهی از قوانین، جمع آوری مستندات و بهره گیری از مشاوره وکلای متخصص خانواده، برای تمامی والدینی که با این مسائل مواجه هستند، امری ضروری است. این اقدامات نه تنها به حفظ حقوق والدین کمک می کند، بلکه مهم تر از آن، تضمین کننده آینده ای باثبات و پر آرامش برای فرزندان خواهد بود.

برای درک عمیق تر ابعاد قانونی حضانت و دریافت مشاوره تخصصی در پرونده های حقوقی خانواده، از طریق راه های ارتباطی با کارشناسان حقوقی ما در تماس باشید.

دکمه بازگشت به بالا