رای منع تعقیب یعنی چه

رای منع تعقیب یعنی چه

عبارت «رای منع تعقیب» که به غلط در میان عموم رایج شده، در اصطلاح حقوقی به معنای «قرار منع تعقیب» است که از سوی مراجع قضایی دادسرا صادر می شود و به مفهوم پایان تحقیقات و عدم وجود دلایل کافی برای انتساب اتهام یا جرم نبودن عمل ارتکابی است.

در نظام قضایی هر کشوری، تضمین حقوق متهم و شاکی از اهمیت بنیادینی برخوردار است. در فرآیند رسیدگی به اتهامات کیفری، تصمیمات متعددی اتخاذ می گردد که هر یک سرنوشت پرونده را به سمتی خاص هدایت می کنند. یکی از این تصمیمات مهم که نقش بسزایی در تعیین تکلیف نهایی یک پرونده دارد، «قرار منع تعقیب» است. این قرار که گاه به اشتباه در محاورات عمومی به عنوان رای منع تعقیب شناخته می شود، در مراحل ابتدایی رسیدگی، یعنی در دادسرا صادر می گردد و بیانگر آن است که دلایل کافی برای ادامه تعقیب کیفری متهم وجود ندارد یا اساساً عمل انجام شده جرم نیست. درک صحیح این قرار و آثار حقوقی آن برای کلیه اشخاص درگیر در یک پرونده کیفری، اعم از شاکی و متهم، حیاتی است. این مقاله با هدف روشن ساختن ابهامات پیرامون این قرار قضایی، به تشریح جامع مفهوم، شرایط صدور، تفاوت های آن با قرارهای مشابه، فرآیند اعتراض و پیامدهای حقوقی ناشی از آن خواهد پرداخت.

قرار منع تعقیب چیست؟ تعریف و جایگاه حقوقی آن

قرار منع تعقیب، یکی از مهم ترین قرارهای نهایی است که در مرحله تحقیقات مقدماتی توسط مقامات دادسرا (بازپرس یا دادیار) صادر می شود. این قرار به این معناست که پس از بررسی ها و تحقیقات لازم، مقام قضایی به این نتیجه رسیده که امکان ادامه پیگیری کیفری علیه متهم وجود ندارد. ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صراحتاً به این قرار اشاره کرده و بیان می دارد: «بازپرس در صورت جرم بودن عمل ارتکابی و وجود ادله کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار جلب به دادرسی و در صورت جرم نبودن عمل ارتکابی و یا فقدان ادله کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار منع تعقیب صادر و پرونده را فوری نزد دادستان ارسال می کند.»

در سیستم قضایی، آراء به دو دسته کلی حکم و قرار تقسیم می شوند. حکم به تصمیماتی اطلاق می شود که ماهیت دعوا را به طور کلی یا جزئی قطع کرده و در مورد اصل حق اظهار نظر می کنند؛ اما قرار به تصمیماتی گفته می شود که ممکن است قاطع دعوا باشند اما به ماهیت آن نمی پردازند (مانند قرار رد دعوا) یا راجع به ماهیت هستند ولی قاطع دعوا نیستند (مانند قرار کارشناسی). قرار منع تعقیب در دسته قرارها جای می گیرد، با این تفاوت که از جمله قرارهای نهایی دادسرا محسوب می شود. قرارهای نهایی، پرونده را از آن مرحله از دادرسی خارج می کنند و در واقع، مسیر آتی پرونده را مشخص می سازند. صدور قرار منع تعقیب به نوعی بیانگر عدم احراز مسئولیت کیفری متهم در آن مرحله از دادرسی است.

شرایط صدور قرار منع تعقیب: چه زمانی دادسرا این قرار را صادر می کند؟

بر اساس ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری، قرار منع تعقیب در دو حالت عمده صادر می گردد که در ادامه به تفصیل هر یک می پردازیم:

عمل ارتکابی، جرم محسوب نشود

یکی از اصول بنیادین حقوق کیفری، اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها است. این اصل بیان می دارد که هیچ عملی جرم محسوب نمی شود و هیچ مجازاتی اعمال نمی گردد، مگر اینکه قبلاً در قانون به صراحت پیش بینی شده باشد. بنابراین، اگر فردی عملی را انجام داده باشد که از نظر جامعه ناپسند یا حتی از نظر اخلاقی نادرست باشد، اما قانونگذار برای آن عمل مجازاتی در نظر نگرفته باشد، نمی توان آن را جرم تلقی کرد و به تبع آن، فرد را تحت تعقیب کیفری قرار داد. در چنین مواردی، پس از انجام تحقیقات مقدماتی، بازپرس یا دادیار به این نتیجه می رسند که ماهیت عمل انجام شده، فاقد وصف مجرمانه است و بنابراین، قرار منع تعقیب صادر می شود.

برای مثال، فرض کنید شخصی در یک قرارداد تجاری، تعهدات مالی خود را ایفا نکرده است. هرچند این عدم ایفای تعهد ممکن است موجب ورود خسارت به طرف دیگر و ایجاد مسئولیت مدنی برای متعهد شود، اما در صورتی که این عمل از مصادیق هیچ یک از جرایم پیش بینی شده در قانون (مانند کلاهبرداری یا خیانت در امانت) نباشد، دارای جنبه کیفری نیست. در این حالت، شاکی نمی تواند انتظار داشته باشد که متهم به دلیل عدم ایفای تعهد قراردادی، به مجازات کیفری محکوم شود و در چنین شرایطی، قرار منع تعقیب صادر می گردد. همچنین، اگر فردی به دیگری وعده ای داده باشد اما آن را عملی نکند، تا زمانی که این وعده شکنی به روش های مجرمانه (مثلاً با فریب و اغفال) همراه نباشد، جرم محسوب نمی شود و دادسرا قرار منع تعقیب صادر خواهد کرد.

فقدان یا عدم کفایت دلایل برای انتساب جرم به متهم

حالت دوم برای صدور قرار منع تعقیب، زمانی است که عمل ارتکابی جرم محسوب می شود، اما دلایل و مدارک کافی برای اثبات این موضوع که متهم مورد نظر، همان کسی است که جرم را انجام داده است، وجود ندارد. در واقع، ممکن است جرمی واقع شده باشد، اما مدارک و مستندات جمع آوری شده در مرحله تحقیقات مقدماتی (مانند اقرار متهم، شهادت شهود، اسناد و مدارک، یا علم قاضی)، به اندازه ای نباشد که اتهام انتسابی به متهم را به اثبات برساند. در چنین وضعیتی، با توجه به اصل برائت که یکی از اصول مسلم حقوقی است، نمی توان فرد را به زور یا با حدس و گمان، مجرم دانست و ناچاراً باید قرار منع تعقیب صادر شود.

به عنوان مثال، در یک پرونده سرقت، ممکن است مال باخته ادعا کند که شخص خاصی مرتکب سرقت شده است، اما در طول تحقیقات، هیچ شاهد عینی، فیلم دوربین مداربسته، اثر انگشت یا سایر دلایل محکمه پسند که ادعای شاکی را تأیید کند، به دست نیاید. در این صورت، هرچند جرم سرقت محقق شده است، اما فقدان دلیل کافی برای انتساب آن به متهم باعث صدور قرار منع تعقیب می گردد. همچنین، در یک درگیری که منجر به جراحت شده، اگر هیچ یک از طرفین شاهد معتبری نداشته باشند و جراحات نیز به گونه ای نباشد که امکان انتساب قطعی ضرب و جرح به یک فرد خاص وجود داشته باشد، ممکن است به دلیل فقدان دلیل کافی، قرار منع تعقیب صادر شود. باید توجه داشت که این دو حالت، آثار حقوقی متفاوتی در خصوص امکان تعقیب مجدد متهم در آینده خواهند داشت که در بخش های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

تمایز قرار منع تعقیب از سایر قرارهای دادسرا

در نظام آیین دادرسی کیفری، علاوه بر قرار منع تعقیب، قرارهای دیگری نیز صادر می شوند که در نگاه اول ممکن است مشابه به نظر برسند، اما از نظر ماهیت، شرایط صدور و آثار حقوقی با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند. آگاهی از این تفاوت ها برای جلوگیری از سردرگمی و اتخاذ تصمیمات حقوقی صحیح، بسیار مهم است.

تفاوت قرار منع تعقیب با قرار ترک تعقیب

یکی از قرارهایی که اغلب با قرار منع تعقیب اشتباه گرفته می شود، قرار ترک تعقیب است. قرار ترک تعقیب در ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده و شرایط صدور آن به شرح زیر است:

  1. محدود به «جرایم قابل گذشت» است. جرایم قابل گذشت آن دسته از جرایمی هستند که تعقیب کیفری آن ها منوط به شکایت شاکی و ادامه رسیدگی به گذشت اوست.
  2. صرفاً به «درخواست شاکی» صادر می شود. یعنی شاکی باید صراحتاً از مرجع قضایی درخواست کند که تعقیب متهم را متوقف سازد.
  3. باید «قبل از صدور کیفرخواست» درخواست شود. به این معنا که هنوز پرونده به دادگاه ارسال نشده و در مرحله دادسرا قرار دارد.
  4. مرجع صادرکننده آن، «دادستان» است و بازپرس یا دادیار نمی توانند این قرار را صادر کنند.

مهم ترین تفاوت قرار ترک تعقیب با قرار منع تعقیب در این است که در ترک تعقیب، شاکی می تواند تا یک سال از تاریخ صدور قرار، مجدداً درخواست تعقیب متهم را از دادسرا بنماید. این در حالی است که قرار منع تعقیب در صورت قطعی شدن، به جز موارد استثنایی (کشف دلیل جدید)، قابلیت تعقیب مجدد را ندارد. همچنین، قرار منع تعقیب ماهوی است و در آن به عدم وجود جرم یا عدم کفایت دلیل برای اثبات جرم پرداخته می شود، اما قرار ترک تعقیب بیشتر یک تصمیم شکلی است که به درخواست شاکی اتخاذ می گردد و ارتباطی به ماهیت جرم یا دلایل اثبات آن ندارد.

تفاوت قرار منع تعقیب با قرار موقوفی تعقیب

قرار موقوفی تعقیب نیز یکی دیگر از قرارهای نهایی دادسرا است که گاهی با قرار منع تعقیب خلط می شود. این قرار زمانی صادر می گردد که بنا به دلایل قانونی، امکان ادامه تعقیب کیفری متهم، حتی در صورت وقوع جرم و وجود دلایل کافی برای انتساب آن، از بین رفته باشد. ماده ۱۳ قانون مجازات اسلامی، برخی از موارد صدور قرار موقوفی تعقیب را ذکر کرده است که عبارتند از:

  • فوت متهم
  • گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم قابل گذشت
  • شمول عفو عمومی
  • انقضای مدت مرور زمان تعقیب (پس از گذشت مدت زمان مشخصی از وقوع جرم، دیگر امکان تعقیب وجود ندارد)
  • نسخ قانون مجازات (در صورتی که قانونی که عملی را جرم تلقی می کرد، نسخ شود و عمل دیگر جرم نباشد)
  • اعتبار امر مختومه (در صورتی که قبلاً در مورد همان جرم و متهم، رسیدگی قضایی صورت گرفته و رأی قطعی صادر شده باشد)

تفاوت کلیدی قرار موقوفی تعقیب با قرار منع تعقیب در این است که در قرار موقوفی تعقیب، دادسرا وارد ماهیت جرم و بررسی دلایل اثبات آن نمی شود. به عبارت دیگر، ممکن است جرمی واقع شده و دلایل کافی برای انتساب آن به متهم نیز وجود داشته باشد، اما به دلیل موانع قانونی ذکر شده، تعقیب متهم متوقف می شود. این در حالی است که قرار منع تعقیب، یک قرار ماهوی است و مستقیماً به این نکته اشاره دارد که یا اصلاً جرمی واقع نشده یا دلایل کافی برای اثبات آن وجود ندارد. بنابراین، ماهیت و مبنای صدور این دو قرار کاملاً متفاوت است.

مراحل صدور و ابلاغ قرار منع تعقیب

صدور قرار منع تعقیب یک فرآیند مشخص در دادسرا دارد که طی مراحل خاصی صورت می پذیرد و پس از آن، به طرفین دعوا ابلاغ می شود:

پس از تشکیل پرونده کیفری و ارجاع آن به یکی از شعب بازپرسی یا دادیاری، تحقیقات مقدماتی آغاز می گردد. در این مرحله، بازپرس یا دادیار به جمع آوری ادله، استماع اظهارات شاکی و متهم، اخذ شهادت شهود، بررسی مدارک و مستندات و هرگونه اقدامی که برای کشف حقیقت لازم است، می پردازند. پس از تکمیل تحقیقات و در صورتی که مقام تحقیق به یکی از دو نتیجه (جرم نبودن عمل ارتکابی یا فقدان دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم) برسد، اقدام به صدور قرار منع تعقیب می نماید.

پس از صدور قرار منع تعقیب توسط بازپرس یا دادیار، پرونده برای اظهار نظر به دادستان ارسال می شود. دادستان نیز موظف است ظرف سه روز از تاریخ وصول پرونده، تحقیقات را ملاحظه کرده و نظر خود را به طور کتبی اعلام نماید. این امکان وجود دارد که دادستان با قرار بازپرس یا دادیار موافق باشد یا با آن مخالفت کند. در صورت مخالفت دادستان با قرار بازپرس، موضوع اختلاف به دادگاه صالح ارسال می شود تا دادگاه در این خصوص تصمیم گیری نماید. چنانچه دادگاه نظر دادستان را تأیید کند، بازپرس مکلف به تبعیت از نظر دادگاه و ادامه تعقیب است. اما اگر قرار از سوی دادیار صادر شده باشد و دادستان با آن مخالفت کند، دادیار ملزم به تبعیت از نظر دادستان و عدول از قرار منع تعقیب است.

پس از تأیید قرار منع تعقیب توسط دادستان (یا در صورت اختلاف، توسط دادگاه)، این قرار به شاکی و متهم ابلاغ می گردد. ابلاغ این قرار معمولاً از طریق سامانه ثنا صورت می گیرد.

اطلاع از این ابلاغ برای طرفین پرونده، به ویژه شاکی، از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا مهلت های قانونی برای اعتراض به این قرار از تاریخ ابلاغ محاسبه می شود. متهم نیز با اطلاع از این قرار می تواند از وضعیت حقوقی خود آگاه شود.

اعتراض به قرار منع تعقیب: حقوق و مهلت های قانونی

قرار منع تعقیب، برخلاف برخی از احکام قضایی، یک قرار غیرقطعی و قابل اعتراض است. این حق اعتراض برای شاکی پرونده به منظور اطمینان از صحت و درستی تصمیم دادسرا و احقاق حقوق خود، در قانون پیش بینی شده است. آگاهی از جزئیات این فرآیند برای شاکیان ضروری است.

چه کسانی حق اعتراض دارند؟

در درجه اول، شاکی خصوصی که در پرونده طرح شکایت کرده است، حق اعتراض به قرار منع تعقیب صادره را دارد. شاکی کسی است که مدعی وقوع جرم و آسیب دیدن از آن است و خواستار تعقیب و مجازات متهم است. علاوه بر شاکی خصوصی، در برخی موارد خاص که قانون پیش بینی کرده است، دادستان نیز می تواند به قرار منع تعقیب صادره از سوی بازپرس یا دادیار اعتراض کند، به ویژه در مواردی که معتقد باشد تحقیقات کامل نیست یا جرم محرز شده است. همچنین، در پرونده هایی که جنبه عمومی دارد، دادستان نماینده جامعه است و در صورت لزوم، حق اعتراض برای وی محفوظ است.

مهلت قانونی اعتراض

یکی از مهم ترین نکات در خصوص اعتراض به قرار منع تعقیب، رعایت مهلت های قانونی است. این مهلت ها به شرح زیر است:

  • برای اشخاص مقیم ایران: ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ قرار منع تعقیب.
  • برای اشخاص مقیم خارج از کشور: ۱ ماه از تاریخ ابلاغ قرار منع تعقیب.

بسیار حیاتی است که شاکی در این مهلت های مقرر، اعتراض خود را به ثبت برساند. عدم اعتراض در مهلت مقرر باعث می شود که قرار منع تعقیب قطعی شود و پس از آن، امکان اعتراض و تغییر این قرار، جز در موارد بسیار محدود و استثنایی، وجود نخواهد داشت.

مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض

مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض شاکی نسبت به قرار منع تعقیب، دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به اصل جرم را دارد. به عنوان مثال، اگر جرمی که در مورد آن قرار منع تعقیب صادر شده است، در صلاحیت دادگاه کیفری دو باشد، اعتراض شاکی نیز در همان دادگاه کیفری دو بررسی خواهد شد. این دادگاه در یک جلسه فوق العاده و بدون حضور طرفین، به اعتراض رسیدگی کرده و تصمیم مقتضی را اتخاذ می نماید.

نحوه ثبت اعتراض

اعتراض به قرار منع تعقیب از طریق مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی صورت می گیرد. شاکی باید با در دست داشتن مدارک هویتی و شماره پرونده، به یکی از این دفاتر مراجعه کرده و با پر کردن فرم مخصوص اعتراض، دلایل و مستندات خود را ارائه نماید. دفاتر خدمات قضایی، اعتراض ثبت شده را به دادگاه صالح برای رسیدگی ارسال می کنند.

آثار عدم اعتراض در مهلت مقرر

همانطور که ذکر شد، عدم اعتراض شاکی در مهلت های قانونی (۱۰ روز یا ۱ ماه) منجر به قطعی شدن قرار منع تعقیب می شود. قطعی شدن این قرار به معنای پایان یافتن تعقیب کیفری برای آن اتهام و آن متهم است و در حالت عادی، پرونده مختومه شده و امکان بازگشایی مجدد آن وجود نخواهد داشت، مگر آنکه دلایل جدیدی کشف شود که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت. لذا، رعایت دقیق مهلت قانونی برای شاکی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

نقض قرار منع تعقیب و پیامدهای آن

پس از اینکه شاکی به قرار منع تعقیب صادر شده از دادسرا اعتراض کرد، این اعتراض توسط دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار می گیرد. تصمیم دادگاه در این مرحله می تواند دو حالت کلی داشته باشد: پذیرش اعتراض شاکی یا رد اعتراض وی.

در صورت پذیرش اعتراض شاکی توسط دادگاه

اگر دادگاه پس از بررسی دلایل و مستندات شاکی، اعتراض او را موجه تشخیص دهد و به این نتیجه برسد که قرار منع تعقیب به درستی صادر نشده است، اقدام به نقض قرار منع تعقیب می نماید. در این حالت، دادگاه به جای قرار منع تعقیب، قرار جلب به دادرسی صادر می کند.

پیامدهای صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه به شرح زیر است:

  1. بازگشت پرونده به دادسرا: پرونده مجدداً برای ادامه تحقیقات و انجام اقدامات لازم به دادسرا عودت داده می شود. در این مرحله، دادسرا (بازپرس یا دادیار) مکلف به تبعیت از دستور دادگاه است.
  2. تفهیم اتهام به متهم: متهم مجدداً احضار می شود و اتهام به وی تفهیم می گردد. این مرحله برای آگاهی متهم از اتهامات جدید و فراهم آوردن فرصت دفاع برای او ضروری است.
  3. اخذ تأمین مناسب: با توجه به ماهیت جرم و شرایط متهم، تأمین کیفری مناسب (مانند قرار کفالت، قرار وثیقه یا التزام به حضور با قول شرف) از متهم اخذ می شود تا حضور وی در مراحل بعدی رسیدگی تضمین گردد.
  4. ارسال پرونده به دادگاه: پس از تکمیل تحقیقات، اخذ آخرین دفاع متهم، و صدور قرار مجرمیت توسط دادسرا، پرونده همراه با کیفرخواست برای رسیدگی ماهوی و صدور حکم نهایی به دادگاه ارسال می شود.

در واقع، نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه، به معنای بازگشت پرونده به مسیر تعقیب کیفری و احتمال صدور حکم محکومیت برای متهم است.

در صورت رد اعتراض شاکی توسط دادگاه

چنانچه دادگاه پس از بررسی، اعتراض شاکی را غیرموجه تشخیص دهد و به این نتیجه برسد که قرار منع تعقیب صادر شده از سوی دادسرا صحیح بوده است، اقدام به تأیید قرار منع تعقیب می نماید. در این حالت، قرار منع تعقیب صادر شده از سوی دادسرا، قطعی تلقی می شود و پرونده مختومه می گردد.

پیامدهای رد اعتراض شاکی به شرح زیر است:

  1. تأیید قطعیت قرار: با تأیید دادگاه، قرار منع تعقیب قطعیت یافته و دیگر امکان اعتراض به آن در مراحل بالاتر (مانند تجدیدنظرخواهی) وجود ندارد، مگر در موارد استثنایی و محدود که قانون پیش بینی کرده باشد (مانند جرایم مهم بندهای الف، ب، پ و ت ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری که در آن صورت، تصمیم دادگاه قابل تجدیدنظر است).
  2. پایان یافتن تعقیب: با قطعی شدن قرار منع تعقیب، تعقیب کیفری متهم برای همان اتهام پایان می یابد و فرد از اتهامات منتسبه تبرئه می شود. این حکم در ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری مورد تأکید قرار گرفته است.

این نتیجه، یک پیروزی حقوقی برای متهم محسوب می شود و به او اجازه می دهد که از اتهامات وارده رهایی یابد. برای شاکی نیز، این به معنای پایان مسیر پیگیری کیفری آن اتهام علیه آن متهم خاص است.

آیا امکان تعقیب مجدد متهم پس از منع تعقیب وجود دارد؟ ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری

یکی از سوالات حیاتی پس از صدور قرار منع تعقیب این است که آیا این قرار به معنای پایان همیشگی پیگیری یک اتهام است یا خیر. پاسخ این سوال بستگی به علت صدور قرار منع تعقیب دارد و در ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری به طور صریح به آن پرداخته شده است.

ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری بیان می دارد: «هرگاه به علت جرم نبودن عمل ارتکابی، قرار منع تعقیب صادر و به هر دلیل قطعی شود، تعقیب مجدد متهم برای همان اتهام امکان پذیر نمی باشد. اما هرگاه به علت فقدان یا عدم کفایت دلیل، قرار منع تعقیب صادر و در دادسرا قطعی شود، تعقیب مجدد متهم برای همان اتهام تنها در صورت کشف دلایل جدید و با موافقت دادستان امکان پذیر است.» این ماده دو وضعیت کاملاً متفاوت را برای تعقیب مجدد متهم پیش بینی کرده است:

۱. اگر منع تعقیب به علت «جرم نبودن عمل» صادر شده باشد:

در این حالت، همانطور که پیشتر توضیح داده شد، ماهیت عملی که متهم مرتکب شده، اساساً جرم نیست. بنابراین، اگر قرار منع تعقیب با این دلیل صادر و قطعی شود، تعقیب مجدد متهم برای همان اتهام تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نخواهد بود. این تصمیم قطعی و غیرقابل تغییر است، زیرا اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها حکم می کند که عملی که جرم نیست، نمی تواند مبنای تعقیب کیفری قرار گیرد. حتی اگر دلایل جدیدی نیز کشف شود، چون ماهیت عمل مجرمانه نیست، نمی توان متهم را مجدداً تحت تعقیب قرار داد.

۲. اگر منع تعقیب به علت «فقدان یا عدم کفایت دلیل» صادر شده باشد:

این وضعیت کمی متفاوت است. در اینجا، عمل انجام شده از نظر قانونی جرم محسوب می شود، اما در مرحله تحقیقات مقدماتی، دلایل کافی برای اثبات این جرم و انتساب آن به متهم به دست نیامده است. در چنین حالتی، قانونگذار امکان تعقیب مجدد متهم برای همان اتهام را پیش بینی کرده است، اما مشروط به دو شرط اساسی:

  1. کشف «دلیل جدید»: دلیل جدید به معنای دلیل و مدرکی است که در زمان تحقیقات قبلی و صدور قرار منع تعقیب، وجود نداشته یا کشف نشده بوده است. این دلیل باید به اندازه ای قوی و مؤثر باشد که بتواند مبنای جدیدی برای تعقیب متهم فراهم آورد و احتمال محکومیت او را افزایش دهد. صرف پیدا کردن شهود جدید، مدارک جدید، یا کشف شواهد فیزیکی جدید می تواند مصادیقی از دلیل جدید باشد. تکرار دلایل قبلی یا ارزیابی مجدد همان دلایل قدیمی به عنوان دلیل جدید محسوب نمی شود.
  2. موافقت دادستان: حتی پس از کشف دلیل جدید، شاکی یا هر مرجع دیگری که دلیل جدید را یافته است، نمی تواند به طور خودسرانه اقدام به تعقیب مجدد نماید. بلکه باید ابتدا موافقت دادستان را جلب کند. دادستان پس از بررسی دلیل جدید و احراز کفایت آن، می تواند دستور تعقیب مجدد متهم را صادر نماید.

لازم به ذکر است که این امکان تعقیب مجدد، صرفاً یک بار و برای همان اتهام قبلی است و به معنای باز شدن همیشگی پرونده نیست. این رویکرد قانونگذار، تعادلی بین حمایت از حقوق متهم (که نباید بی جهت تحت تعقیب باشد) و حفظ حقوق شاکی و جامعه (که نباید یک مجرم واقعی از چنگال عدالت بگریزد) ایجاد می کند.

سوالات متداول پیرامون قرار منع تعقیب

آیا قرار منع تعقیب سوء پیشینه محسوب می شود؟

خیر، قرار منع تعقیب سوء پیشینه کیفری محسوب نمی شود. سوء پیشینه زمانی ثبت می گردد که فرد مرتکب جرمی شده و محکومیت قطعی کیفری برای او صادر شده باشد. از آنجا که قرار منع تعقیب به معنای عدم اثبات جرم یا جرم نبودن عمل است، هیچ گونه سابقه کیفری برای متهم ایجاد نمی کند.

چگونه از صدور قرار منع تعقیب مطلع شویم؟

پس از صدور و تأیید قرار منع تعقیب در دادسرا، این قرار از طریق سامانه ابلاغ الکترونیکی قضایی (سامانه ثنا) به طرفین پرونده (شاکی و متهم) ابلاغ می شود. بنابراین، با ثبت نام در سامانه ثنا و رصد ابلاغیه های خود، می توان از صدور این قرار مطلع شد.

نقش وکیل در مراحل اعتراض به قرار منع تعقیب چیست؟

نقش وکیل در این مرحله بسیار حیاتی است. وکیل می تواند با بررسی دقیق دلایل و مستندات، تحلیل حقوقی قرار صادره، تنظیم لایحه اعتراض قوی و مستدل و ارائه آن در مهلت قانونی، شانس موفقیت در نقض قرار منع تعقیب را افزایش دهد و مسیر حقوقی صحیح را برای موکل خود هموار سازد.

آیا قرار منع تعقیب قابل تجدیدنظر است؟

خیر، قرار منع تعقیب به خودی خود قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور نیست. تنها راه اعتراض به این قرار، در مهلت های قانونی و در دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به اصل جرم را دارد. تصمیم این دادگاه در مورد اعتراض نیز معمولاً قطعی است، مگر در مورد جرایم خاص و مهم بندهای الف، ب، پ و ت ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری که در آن صورت، تصمیم دادگاه در مورد اعتراض قابل تجدیدنظر خواهد بود.

در صورت صدور قرار منع تعقیب، آیا می توان خسارت مطالبه کرد؟

صدور قرار منع تعقیب به معنای تبرئه متهم است. اگر شاکی بدون دلیل و با سوء نیت یا از روی بی احتیاطی و قصور، اقدام به شکایت کرده و این شکایت منجر به ضرر و زیان متهم شده باشد، متهم می تواند با طرح دعوای افترا یا جبران خسارت، علیه شاکی اقدام کند.

اگر متهم مقیم خارج از کشور باشد، مهلت اعتراض چگونه است؟

در صورتی که شاکی مقیم خارج از کشور باشد، مهلت اعتراض به قرار منع تعقیب یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار خواهد بود. این مهلت به دلیل پیچیدگی های ابلاغ و دسترسی به مراجع قضایی برای افراد خارج از کشور، بیشتر از مهلت مقرر برای مقیمین ایران (۱۰ روز) در نظر گرفته شده است.

نتیجه گیری

قرار منع تعقیب، یکی از ارکان مهم نظام آیین دادرسی کیفری است که در مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا صادر می شود. این قرار، چه به دلیل جرم نبودن عمل و چه به دلیل فقدان یا عدم کفایت دلایل برای انتساب اتهام، پیامدهای حقوقی عمیقی برای طرفین پرونده به همراه دارد. درک صحیح این قرار، تفاوت آن با قرارهای مشابه مانند ترک تعقیب و موقوفی تعقیب، و آگاهی از شرایط، مراحل صدور و به ویژه فرآیند و مهلت های اعتراض، برای هر فردی که با پرونده های کیفری درگیر است، ضروری است.

این قرار، از یک سو حقوق متهم را در برابر تعقیب های بی مورد یا بی اساس حفظ می کند و از سوی دیگر، با پیش بینی امکان اعتراض شاکی و در مواردی تعقیب مجدد متهم با کشف دلایل جدید، از تضییع حقوق بزه دیدگان نیز جلوگیری می نماید. با توجه به ظرافت ها و پیچیدگی های حقوقی این فرآیند، همواره توصیه می شود در صورت مواجهه با چنین شرایطی، از مشاوره و راهنمایی یک وکیل متخصص کیفری بهره مند شوید تا از حقوق قانونی خود به بهترین نحو دفاع کرده و از هرگونه اشتباه احتمالی جلوگیری نمایید.

دکمه بازگشت به بالا