خلاصه کتاب یخ شکن ها: چگونه مشتری را ترغیب به شناختن کار خود کنیم؟ ( نویسنده تام شرایتر )

خلاصه کتاب یخ شکن ها: چگونه مشتری را ترغیب به شناختن کار خود کنیم؟ ( نویسنده تام شرایتر )

کتاب «یخ شکن ها» اثر تام شرایتر، راهنمایی جامع برای متخصصان فروش و بازاریابی است که به آن ها می آموزد چگونه با انتخاب دقیق کلمات آغازین مکالمات، مقاومت اولیه مشتریان را در هم شکنند و آن ها را به شناختن فرصت یا محصول خود ترغیب کنند. این اثر با ارائه فرمول های عملی، به شما کمک می کند تا از شنیدن پاسخ منفی فاصله گرفته و گفت وگوهای تجاری خود را به سمت نتایج مطلوب هدایت کنید. این خلاصه به شما کمک می کند تا با اصول و قواعد کلیدی این کتاب آشنا شوید و آن ها را در مسیر توسعه کسب وکار و ارتباطات حرفه ای خود به کار بگیرید.

بسیاری از فعالان حوزه فروش، بازاریابی و به ویژه بازاریابی شبکه ای، با چالش های مکرری در آغاز یک مکالمه تجاری یا معرفی فرصت هایشان روبرو هستند. ترس از نه شنیدن، عدم توانایی در جلب کنجکاوی اولیه مخاطب، و تبدیل نشدن افراد بالقوه به مشتریان مشتاق، از جمله دغدغه های رایج در این زمینه محسوب می شود. در مواجهه با این موانع، نیاز به راهکارهای عملی و اثربخش بیش از پیش احساس می گردد. کتاب «یخ شکن ها» اثر تام شرایتر، دقیقاً با هدف رفع این نیازها تدوین شده است. این اثر فراتر از یک راهنمای ساده برای بازاریابی شبکه ای است و اصول آن برای هر فردی که به دنبال بهبود مهارت های ارتباطی، افزایش اعتماد به نفس در مذاکرات و تبدیل مکالمات عادی به فرصت های تجاری موفق است، کاربرد دارد. مفاهیم مطرح شده در این کتاب، کلید تبدیل مشتریان بالقوه بی علاقه به همکاران یا مشتریان مشتاق را در اختیار شما قرار می دهد.

تام شرایتر: معماری پشت یخ شکن ها

تام شرایتر، معروف به ال بزرگ (Big Al)، نامی آشنا و معتبر در حوزه بازاریابی شبکه ای و توسعه مهارت های ارتباطی است. او با بیش از پنج دهه تجربه عملی در این صنعت، به یکی از برجسته ترین مربیان و نویسندگان تبدیل شده است. تام شرایتر فعالیت حرفه ای خود را در بازاریابی شبکه ای از سال ۱۹۷۲ آغاز کرد و در کمتر از دو سال توانست شبکه ای با بیش از ۱۰۰,۰۰۰ نفر راه اندازی کند. این موفقیت چشمگیر، او را به سرعت در سطح جهانی مطرح کرد و باعث شد تا فلسفه و متدهای او مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گیرد.

فلسفه اصلی شرایتر بر قدرت کلمات و اهمیت نحوه آغاز یک مکالمه استوار است. او معتقد است که اولین کلماتی که در یک گفت وگوی تجاری به کار می بریم، تعیین کننده مسیر و نتیجه نهایی آن هستند. وی در بیش از ۹۰ کشور جهان سخنرانی کرده و تمرکز اصلی آموزش هایش بر انتخاب عبارات صحیح و به موقع است. او باور دارد که کلمات درست می توانند معجزه کنند و بدون تحمیل فشار، مشتریان و همکاران بالقوه را به راحتی جذب نمایند. اعتبار و دستاوردهای جهانی او سبب شده است تا هرآنچه از او می آموزیم، مبنای علمی و تجربی محکمی داشته باشد و به افزایش قابل توجه شانس موفقیت در ارتباطات تجاری منجر شود.

یخ شکن ها چیستند؟ شکستن سکوت اولیه

در دنیای فروش و بازاریابی، لحظه آغازین یک مکالمه، از اهمیت حیاتی برخوردار است. بسیاری از مردم یخ شکن ها را صرفاً جملاتی کلیشه ای برای شروع گفتگو می دانند، اما تام شرایتر در کتاب خود، تعریفی عمیق تر و استراتژیک تر از این مفهوم ارائه می دهد. یخ شکن ها، اولین کلمات هوشمندانه ای هستند که ما برای آغاز یک مکالمه تجاری یا معرفی یک فرصت شغلی یا محصولی خاص به کار می بریم. هدف اصلی از به کارگیری این کلمات، صرفاً شروع یک گفتگو نیست، بلکه هدف اصلی آن ها جلب توجه، ایجاد کنجکاوی و از بین بردن مقاومت اولیه در ذهن مخاطب است.

قدرت این کلمات در آن است که می توانند دیوار بی تفاوتی یا حتی مقاومت منفی مخاطب را در هم بشکنند و فضایی برای ادامه گفت وگو فراهم آورند. در واقع، هدف نهایی یک یخ شکن موفق، این است که مخاطب را به نقطه ای برساند که خودش مشتاقانه از شما بپرسد: شغل شما چیست؟ یا درباره کاری که انجام می دهید، بیشتر توضیح دهید. این پدیده از شما بپرسد چه کار می کنم نامیده می شود و نشان دهنده موفقیت آمیز بودن یخ شکن شما در ایجاد کنجکاوی و علاقه واقعی است. انتخاب صحیح این کلمات، می تواند تفاوت میان یک مکالمه بی نتیجه و یک فرصت تجاری سودمند را رقم بزند.

دو مهارت اساسی برای موفقیت در فروش و بازاریابی

تام شرایتر معتقد است که موفقیت در حوزه فروش و بازاریابی، فارغ از نوع فعالیت (چه بازاریابی شبکه ای باشد و چه فروش مستقیم یا کارآفرینی)، بر تسلط بر دو مهارت کلیدی استوار است. این دو مهارت، همچون دو بال برای پرواز در دنیای کسب وکار عمل می کنند و بدون هماهنگی آن ها، رسیدن به اهداف دشوار خواهد بود.

  1. چه بگوییم؟ (انتخاب کلمات صحیح و هوشمندانه): این مهارت، شامل توانایی انتخاب دقیق ترین و مؤثرترین کلمات برای شروع و ادامه یک مکالمه تجاری است. «یخ شکن ها» در قلب این مهارت قرار دارند. دانستن اینکه چه جملاتی را به کار ببرید تا کنجکاوی مخاطب را تحریک کرده، مقاومت اولیه را از بین ببرید و او را ترغیب به پرسیدن سوال کنید، عنصر حیاتی این بخش است. کلمات ما قدرت بی نظیری در شکل دهی به ادراکات و واکنش های دیگران دارند.
  2. چه کار کنیم؟ (اقدامات و رویکردهای عملی در مکالمه): این مهارت، فراتر از انتخاب کلمات، به رویکرد و رفتارهای عملی ما در طول مکالمه اشاره دارد. این شامل مواردی چون نحوه برقراری ارتباط چشمی، زبان بدن، گوش دادن فعال، همدلی و ایجاد فضایی غیرتهاجمی است. حتی اگر بهترین کلمات را انتخاب کنید، بدون یک رویکرد صحیح و دوستانه، ممکن است نتوانید تاثیرگذاری لازم را داشته باشید.

تنگاتنگ بودن این دو مهارت با یکدیگر، رمز موفقیت در استفاده از یخ شکن هاست. کلمات درست، زمانی بیشترین اثر را دارند که با اقدامات صحیح و یک رویکرد مناسب همراه شوند. این ترکیب، به شما اجازه می دهد تا مشتریان بالقوه را به سمت خود جذب کرده و آن ها را به سمت آگاهی و پذیرش فرصت هایتان هدایت کنید.

چهار قانون طلایی تام شرایتر برای پرزنت کردن

تام شرایتر در کتاب «یخ شکن ها» چهار قانون بنیادی را برای پرزنت کردن مؤثر معرفی می کند که نقش اساسی در موفقیت ارتباطات تجاری ایفا می کنند. این قوانین، فراتر از تکنیک های صرف، یک چارچوب فکری برای رویکرد به مشتریان بالقوه ارائه می دهند.

قانون ۱: هرگز برای درخواست دیگران منتظر نمانید!

این قانون انقلابی ترین بخش از تفکر شرایتر است. برخلاف تصور رایج که باید منتظر ماند تا مشتری یا فردی، خود از ما درخواست اطلاعات کند، شرایتر تاکید می کند که این رویکرد به شکست می انجامد. انتظار کشیدن برای افراد مایل، شما را در موقعیت ضعف قرار می دهد و ممکن است هرگز فرصتی برای معرفی کارتان پیش نیاید. هدف این است که با هوشمندی، مخاطب را به نقطه ای برسانید که خودش مشتاقانه و از روی کنجکاوی، خواستار دریافت اطلاعات شود. این مهارت، شما را از تعقیب افراد بی علاقه بازمی دارد و انرژی تان را صرف کسانی می کند که پتانسیل واقعی دارند. مثلاً در معرفی یک پروژه جدید به سرمایه گذاران، به جای اینکه صرفاً منتظر بمانید تا خودشان به جزئیات علاقه نشان دهند، از عباراتی استفاده کنید که آن ها را به پرسیدن چگونه این کار را انجام می دهید؟ سوق دهد.

قانون ۲: فقط از یخ شکن های ۱۰۰% مؤثر استفاده کنید!

کلمات آغازین، سرنوشت ساز هستند. تام شرایتر توصیه می کند که در انتخاب یخ شکن ها وسواس به خرج دهید. تنها از کلماتی استفاده کنید که تأثیرگذاری آن ها اثبات شده و احتمال نه شنیدن را به حداقل ممکن می رسانند. این به معنای آزمون و خطا و انتخاب جملاتی است که پیش تر نتیجه مطلوب را به ارمغان آورده اند. یک یخ شکن مؤثر، نه تنها توجه را جلب می کند، بلکه دروازه ای به سوی یک گفت وگوی سازنده می گشاید. مثال هایی از این دست جملات، می توانند عباراتی باشند که به طور طبیعی کنجکاوی را برانگیخته و مخاطب را به ادامه بحث تشویق می کنند، نه اینکه او را در موضع دفاعی قرار دهند.

قانون ۳: هرگز مشتری را تحت فشار قرار ندهید!

فشار آوردن به مخاطب، مانند سم مهلکی برای هرگونه رابطه تجاری پایدار عمل می کند. این قانون بر ایجاد فضایی دوستانه، راحت و غیرتهاجمی در طول مکالمه تأکید دارد. اگر مخاطب احساس کند که تحت فشار قرار گرفته یا مجبور به انجام کاری است، به سرعت مقاومت نشان داده و از شما دوری می کند. این نه تنها فرصت فعلی را از بین می برد، بلکه رابطه شما را نیز تخریب می کند. تفاوت یک سوال فشاری با یک سوال دعوت کننده در لحن و انتخاب کلمات است. به جای آیا می خواهی همین الان بخری؟ می توان پرسید: اگر علاقه مند باشی، می توانیم درباره گزینه های موجود بیشتر صحبت کنیم.

قانون ۴: یخ شکن ها باید احتمال موفقیت شما را بالا ببرند!

هر کلمه ای که به عنوان یخ شکن انتخاب می کنید، باید به طور مستقیم به نتیجه مطلوب، یعنی جلب کنجکاوی و درخواست اطلاعات بیشتر از سوی مخاطب، منجر شود. این به معنای انتخاب کلمات استراتژیک است که نه تنها مانع از پاسخ منفی می شوند، بلکه مسیر را برای ادامه بحث و ارائه فرصت هموار می کنند. جملاتی که به طور ناخواسته مخاطب را به سمت نه سوق می دهند یا هیچ پاسخی در پی ندارند، باید کنار گذاشته شوند. این قانون بر دقت در انتخاب عباراتی تأکید دارد که مانند یک پل عمل کرده و مخاطب را به سوی قدم بعدی در فرآیند فروش یا بازاریابی هدایت می کنند.

اولین کلماتی که بر زبان می آوریم، می توانند تعیین کننده سرنوشت یک فرصت باشند؛ آن ها یا درها را می گشایند یا برای همیشه می بندند.

شش قاعده (فرمول) عملی تام شرایتر برای یخ شکنی

پس از درک چهار قانون طلایی، تام شرایتر شش قاعده یا فرمول عملی را برای ساخت یخ شکن های مؤثر ارائه می دهد. این فرمول ها، الگوهای جمله سازی هستند که با روانشناسی انسانی هماهنگ شده اند تا کنجکاوی را برانگیزند و مقاومت را کاهش دهند.

قاعده ۱: خجالت را کنار بگذارید: فرمول من به تازگی راهی پیدا کرده ام که…

این فرمول بر اساس تمایل طبیعی انسان ها به کشف چیزهای جدید و منحصر به فرد طراحی شده است. وقتی با عبارت من به تازگی راهی پیدا کرده ام که… شروع می کنید، حس تازگی، هیجان و رازآلودی را منتقل می کنید. این کار، ناخودآگاه مخاطب را به سمت کنجکاوی سوق می دهد تا بداند این راه جدید چیست.

  • چرا مؤثر است؟ افراد به طور طبیعی به اطلاعاتی علاقه دارند که احساس کنند دیگران از آن بی خبرند یا به تازگی کشف شده است. این عبارت حس انحصار و نوآوری را القا می کند.
  • مثال های کاربردی:
    1. در حوزه مالی: من به تازگی راهی پیدا کرده ام که بدون اضافه کاری، درآمد بیشتری داشته باشی.
    2. در حوزه سلامتی: من به تازگی راهی کشف کرده ام که بدون رژیم های سخت، به وزن دلخواهت برسی.
    3. در حوزه توسعه فردی: من به تازگی راهی پیدا کرده ام که بتوانی مهارت هایت را در زمان کوتاهی ارتقا دهی و به دستاوردهای بیشتری برسی.

قاعده ۲: جادوی اگر اشکالی ندارد… برای کسب پاسخ مثبت

این عبارت، یک یخ شکن بسیار قدرتمند است که احترام به حق انتخاب مخاطب را نشان می دهد و مقاومت ذهنی را به شدت کاهش می دهد. وقتی شما با عبارت اگر اشکالی ندارد… سوالی را مطرح می کنید، به مخاطب اجازه می دهید که نه بگوید بدون اینکه احساس گناه یا فشار کند. در کمال تعجب، اغلب پاسخ بله خواهد بود، زیرا این عبارت بخش منطقی مغز را فعال می کند که کمتر مقاومت می نماید.

  • چرا مؤثر است؟ این عبارت به مخاطب حس کنترل می دهد. او احساس نمی کند چیزی به او تحمیل می شود و به همین دلیل، بیشتر مایل به گوش دادن است.
  • مثال های متنوع:
    1. در یک جمع دوستانه: اگر اشکالی ندارد، راهی نشانت دهم که بتوانی سفرت را با هزینه کمتری مدیریت کنی؟
    2. در محیط کار: اگر اشکالی ندارد، راهکاری ارائه دهم که زمان گزارش نویسی ات را نصف کنی؟
    3. در فروش خدمات: اگر اشکالی ندارد، به تو کمک کنم تا روشی برای بهبود مدیریت زمانت پیدا کنی؟

قاعده ۳: حل مشکلات مردم: استراتژی برای افراد منفی گرا

این قاعده بر پایه این واقعیت بنا شده است که افراد به دنبال راه حل برای مشکلات خود هستند. برای افرادی که اغلب از مشکلاتشان گلایه می کنند (منفی گرایان)، بهترین رویکرد این است که به شکایاتشان گوش دهید، با آن ها همدلی کنید و سپس با یک سوال ساده، آن ها را به سمت درخواست راه حل سوق دهید. نقطه عطف این قاعده، پرسیدن واقعاً دلت می خواهد مشکلت حل شود؟ است.

  • چگونه کار می کند؟ شما به جای تحمیل محصول یا فرصت، خود را به عنوان راه حل یک مشکل واقعی معرفی می کنید. این کار، نیاز درونی مخاطب را هدف قرار می دهد.
  • گام های عملی:
    1. به شکایت های مخاطب به دقت گوش دهید.
    2. بپرسید: واقعاً دلت می خواهد مشکلت حل شود؟
    3. اگر پاسخ مثبت بود، راه حل خود را ارائه دهید. اگر منفی بود، وقت خود را تلف نکنید.
  • مثال گفتگویی:

    شخص الف: واقعاً از وضعیت مالی ام خسته شده ام، هر چقدر کار می کنم باز هم کم می آورم.

    شما: واقعاً دلت می خواهد مشکلت حل بشه؟ (اگر پاسخ بله بود، ادامه دهید)

    شما: من به افرادی مثل شما کمک می کنم تا با روش های هوشمندانه، درآمدهای جانبی ایجاد کنند.

قاعده ۴: برعکس عمل کنید: استراتژی برای افراد مثبت اندیش

این قاعده برای محیط هایی مناسب است که افراد در حال ستایش چیزی هستند. در چنین فضایی، شما با ظرافت به نقاط ضعف آن موضوع اشاره می کنید و سپس راه حل جایگزین و برتر خود را ارائه می دهید. این روش نیازمند هوشمندی است تا شما منفی باف به نظر نرسید، بلکه به عنوان یک فرد با دیدگاه متفاوت و راه حل های بهتر شناخته شوید.

  • چرا مؤثر است؟ این روش کنجکاوی افراد را نسبت به یک دیدگاه متفاوت برمی انگیزد و آن ها را به فکر کردن درباره جایگزین ها وامی دارد.
  • مثال کاربردی: فرض کنید در جمعی هستید که همه از مزایای یک نوع خاص سرمایه گذاری سنتی (مثلاً سپرده بانکی) صحبت می کنند.

    شما: این نوع سرمایه گذاری خوبه، اما تنها مشکلش اینه که با تورم ارزش پول رو حفظ نمی کنه و بازدهی پایینی داره. من به تازگی راهی پیدا کرده ام که می تونی با ریسک کمتر و بازدهی بالاتر، از سرمایه ات محافظت کنی و حتی رشدش بدی.

قاعده ۵: تمرکز بر سود و مشکل گشایی: من به مردم کمک می کنم…

به جای معرفی مستقیم محصول یا کارتان، بر سودی که برای مشتری ایجاد می کنید و مشکلی که از دوش او برمی دارید، تمرکز کنید. مردم به نتیجه ای که برایشان ایجاد می کنید اهمیت می دهند، نه صرفاً به محصول یا خدمات شما. این قاعده بر محور منافع مشتری می چرخد.

  • چرا مؤثر است؟ افراد به دنبال راه حل ها و بهبود زندگی خود هستند. وقتی شما مستقیماً به منافع آن ها اشاره می کنید، توجهشان را جلب می کنید.
  • الگوهای جمله سازی:
    • من تلاش می کنم به مردم راهی نشان دهم که…
    • من تلاش می کنم بار فلان مشکل را از دوش مردم بردارم.
  • مثال های متنوع:
    1. در مشاوره مالی: من به مردم کمک می کنم تا با مدیریت هوشمندانه هزینه ها، پس انداز بیشتری داشته باشند و به اهداف مالی شان برسند.
    2. در مشاوره کسب وکار: من به صاحبان کسب وکار کمک می کنم تا فرآیندهایشان را بهینه سازی کنند و سودآوری خود را افزایش دهند.
    3. در حوزه سلامت: من به افراد کمک می کنم تا با اصلاح عادات غذایی، بدون سختی وزن کم کنند و پرانرژی تر باشند.

قاعده ۶: ابتدا مشکل، سپس راه حل شما

این قاعده شبیه به قاعده سوم است، اما کمی گسترده تر. شما یک مشکل رایج و عمومی را در جامعه هدف خود مطرح می کنید و سپس کسب وکار یا محصول خود را به عنوان راه حل منحصربه فرد آن مشکل معرفی می نمایید. این کار باعث می شود مخاطب ابتدا با مشکل مطرح شده همذات پنداری کند و سپس با احساس نیاز، به راه حل شما گوش دهد.

  • چرا مؤثر است؟ با ایجاد حس نیاز در ذهن مخاطب، زمینه را برای پذیرش راه حل خود فراهم می کنید.
  • مثال جامع: فرض کنید شما مشاور تغذیه هستید.

    اکثر مردم به دلیل مشغله های روزانه و کمبود وقت، فرصت کافی برای ورزش منظم ندارند و این موضوع باعث افزایش وزن و مشکلات سلامتی می شود. من با یک برنامه غذایی سالم و قابل اجرا که نیازی به ورزش سخت ندارد، به آن ها کمک می کنم تا به وزن ایده آلشان برسند و سبک زندگی سالم تری داشته باشند.

داستان سرنخ ها از زبان تام شرایتر: درس هایی از شکست

تام شرایتر در کتاب خود، تجربه های اولیه و چالش برانگیز خود را در بازاریابی شبکه ای به اشتراک می گذارد. او از سال ۱۹۷۲ فعالیتش را آغاز کرد و با وجود تلاش فراوان برای یافتن مشتری و گرفتن وقت ملاقات، با موجی از پاسخ های نه مواجه شد. هر تلاشی برای آغاز یک گفت وگوی تجاری، با مقاومت، تغییر مسیر موضوع، یا بهانه تراشی مخاطبان برای فرار از بحث همراه بود. حتی با معرفی خود به مشتریان معتبر بازار، هیچ علاقه ای از سوی آن ها مشاهده نمی شد.

تام شرایتر پس از تحلیل این شکست های مکرر، به یک سرنخ حیاتی دست یافت: مشکل اصلی در کلمات آغازین او بود. عباراتی که او برای شروع مکالماتش انتخاب می کرد، به جای جلب کنجکاوی، ناخودآگاه مخاطب را مجبور به نه گفتن می کرد. این کلمات، یخ ارتباط را نمی شکستند، بلکه آن را محکم تر می کردند. او متوجه شد که موفقیت یا شکست، نه به ماهیت فرصتی که ارائه می شود، بلکه به نحوه معرفی آن بستگی دارد. این بینش، او را به سمت توسعه مفهوم یخ شکن ها سوق داد و مسیر موفقیت او را متحول کرد. این تجربه شخصی شرایتر، تأکید می کند که شکست ها نیز سرنخ های ارزشمندی برای یادگیری و بهبود هستند و با تغییر رویکرد و انتخاب کلمات درست، می توان نتایج را به طور کلی دگرگون کرد.

بهترین ترجمه کتاب یخ شکن ها در ایران

کتاب «یخ شکن ها» اثر تام شرایتر، به دلیل محتوای کاربردی و تاثیرگذار خود، در ایران نیز مورد استقبال بسیاری از فعالان حوزه فروش، بازاریابی و رشد فردی قرار گرفته است. ترجمه های متعددی از این کتاب به زبان فارسی در بازار موجود است که هر کدام از آن ها دارای ویژگی های خاص خود هستند.

با این حال، بر اساس بازخوردها و نظرات خوانندگان و کارشناسان، یکی از روان ترین و پرطرفدارترین ترجمه های کتاب «یخ شکن ها»، ترجمه علی معتمدی است که توسط انتشارات رخداد کویر منتشر شده است. این ترجمه به دلیل سادگی بیان، حفظ مفهوم اصلی جملات و استفاده از واژگان قابل فهم برای مخاطب فارسی زبان، مورد تحسین قرار گرفته است. انتخاب ترجمه مناسب، نقش به سزایی در درک عمیق تر مفاهیم کتاب و به کارگیری صحیح تکنیک های آن در زندگی عملی دارد.

مطالعه این ترجمه به خوانندگان کمک می کند تا با کمترین ابهام، وارد دنیای یخ شکن ها شوند و اصول قدرتمند تام شرایتر را به آسانی درک و اجرا کنند. این کتاب بارها در ایران تجدید چاپ شده و به یکی از محبوب ترین منابع در زمینه مهارت های ارتباطی و فروش تبدیل گشته است.

نتیجه گیری: با یخ شکن ها مسیر موفقیت را هموار کنید

کتاب «یخ شکن ها» اثری بی نظیر از تام شرایتر است که رویکرد ما را نسبت به آغاز مکالمات تجاری و جذب مشتری متحول می سازد. همانطور که در این مقاله بررسی شد، یخ شکن ها صرفاً جملاتی برای شروع گفتگو نیستند؛ بلکه کلماتی استراتژیک و هوشمندانه هستند که مقاومت اولیه را در هم شکسته، کنجکاوی را برمی انگیزند و مخاطب را مشتاق شناختن کار و فرصت ما می کنند. با به کارگیری چهار قانون طلایی برای پرزنت کردن و شش قاعده عملی یخ شکنی، می توانیم از انفعال فاصله گرفته، از فشار آوردن به مشتری خودداری کنیم و در هر تعامل، احتمال موفقیت خود را به طرز چشمگیری افزایش دهیم.

اصول مطرح شده در این کتاب، نه تنها برای بازاریابان شبکه ای، بلکه برای هر فروشنده، کارآفرین، مشاور و هر فردی که به دنبال بهبود مهارت های ارتباطی و افزایش اعتماد به نفس در مذاکرات است، کاربردی و حیاتی هستند. قدرت کلمات، جادویی نهفته است که با انتخاب درست آن ها می توانیم از نه شنیدن به خواهش مشتری برای دریافت اطلاعات بیشتر برسیم. بکارگیری این اصول، به شما کمک می کند تا با کاهش ترس از طرد شدن و افزایش توانایی در ایجاد ارتباط مؤثر، مسیر موفقیت را در تمام جنبه های زندگی حرفه ای و شخصی خود هموار سازید.

برای دستیابی به درک عمیق تر و جزئیات بیشتر این مفاهیم ارزشمند، مطالعه کامل کتاب «یخ شکن ها» به شدت توصیه می شود. این کتاب با مثال های فراوان و زبانی ساده، به شما کمک می کند تا این مهارت ها را به طور کامل درونی کنید.

با قدرت تغییر در دستان شماست. با انتخاب کلمات درست، دنیای خود را متحول کنید و شاهد نتایج بی سابقه ای در تعاملات و نتایج کسب وکار خود باشید.

دکمه بازگشت به بالا