بفرمایید شیرینی و چای – سلام آنلاین

حق بیمه‌ی بازنشستگی  - خبرآنلاین

-Fifthh Ifar از رمضان المباراک اولین چهارشنبه سال نو سال نو 6 آوریل 6 آوریل است! اکنون و یک احساس خاص بهاری است. اگر نگران این هستید که ماشین شما در جاده و بزرگراه باقی مانده باشد. از آنجا که شب عید دستگاه او صدای اضافی پیدا می کند و تعمیر ممکن است به دستگاه و هزینه تأمین تغییرات و در هر صورت به دلیل کمبود این ماشین نیاز داشته باشد! البته شما در مورد کلاه خود قضاوت می کنید و می پذیرید که در مورد پیشنهاد خانه چای و شیرین می خورید. این یک شیرینی ترکی بسیار خوشمزه است! با توجه به تبلیغ واقعی این واقعیت تابوت با بستنی با بستنی گردو و شاید بادام و پسته!

این شیرینی مخصوص و خوشمزه به زبان عربی به زبان عربی به زبان عربی و ترکی “که به طور کلی توسط پنیر تولید می شود نامیده می شود. البته ریشه های عرب و لبنان وجود دارد که در ترکیه مانند دسر از زمان امپراتوری عثمانی برای پادشاه دوره تولید می شود و سرو می شود. موز موز و شیر معروف به پنیر!

داستان!

شما خالی نیستید خدا در خدا شرکت نخواهد کرد! البته ما به خدا رفتیم نمی پیوندیم! مثل ما احمق نکن! نویسندگان با تبلیغات تأثیر اساسی دریافت نمی کنند! وقتی او با یک رستوران موافقت کرد او چیزی برای خوردن در جایی داشت …

ما با تمام مغازه هایی که خوشمزه گرم و سرد آماده و قهوه و قهوه و چند قهوه و قهوه و چند قهوه و قهوه هستند به منطقه ای به نام منطقه ای از تهران رفتیم. مثل جایی که رفتیم.

در حقیقت طعم آن با طعم متفاوت است. همه طعم و مزه دارند. به نظر می رسد غذای خوشمزه یا شیرینی های خوشمزه است اما غذاهای شیرین یا شیرین ممکن است بد باشد!

این اولین چیز ماست که مدتی پیش رفت. من برای پارکینگ پارکینگ خوش شانس هستم. تا اینکه به جلوی مغازه او رسیدیم … او ژاپن بود و من پارک کردم و وارد فروشگاه شدم. ما در طبقه بالا می نشینیم تا بنشینیم تا بگوییم ابتدا باید سفارش دهید. ما فقط یک شبکه خالص را دو برابر کرده ایم.

چشمانت را بد نبینید! ما آخرین پله های آهنی را بالا گرفتیم … در ذهن ما که انجام می دادم بسیار بوی می داد. (احتمالاً بوی غذایی است که کارکنان فروشگاه می میرد … بسیار زیاد است زیرا اندک است که سقف من قادر به ماندن در پشت بام نیست و بعید است که بتواند آن را تحمل کند.

همه جداول تمیز نیستند. یعنی هیچ میز تمیز وجود ندارد. خانواده های دیگری نیز روی میز نشسته اند … صبر کنید … برای تمیز کردن یک! ما همچنین باید قبلاً روی میز بنشینیم که قبلاً نیمی از ظروف را داشته باشیم دو قطعه از فریم بوقلمون از مشتری سابق وجود دارد. میز ما گوشه ای است و گوشه دو دیوار و صورت من درب درب است. “Clak Cube Clak.” ((هنوز هم اعتراف کردم که مشتریان ممکن است در مقابل مشتری باشند و من در همان زمان بوده ام. من در همان زمان بوده ام.

زودتر و بالاخره آمد. انجام این کار جالب است. (او اصلاً تمرینات خود را لمس کرد!) او فقط آب و ظرف کثیف را از روی میز بیرون کشید که منتظر بود … من به آن نگاه نکردم. این نگرش عجیب اوست که چشمان من برای دیدن این حرفه و حرفه تمرین کرده است یا خیر. من این را گفتم تا بگویم ؛ جزئیات مهم هستند

در این میان یک زن و شوهر جوان آمدند … جوان بودند اما فرهنگ و فرهنگ رستوران و فرهنگ غذا خوردن و غذا خوردن از خانه … چرا؟ از آنجا که به زودی بوی بد بود … زنان جوان گفتند: “اینجا بو است … من اینجا نمی خورم …” و بروم! کار جوان و کار معقول این زوج جوان انتخاب خود را نشان ندادند و به هیچ وجه دسر و چشم نمی خوردند! اگر همه ما رفتار کنیم همه رفتارهای معقول در این شرایط در رسانه های اجتماعی مودبانه و مراقب هستند هرگز حاضر به ایجاد چنین مشتری نیست! از آنجا که رستوران دقیقاً می داند که هر بار غذا و میز قضاوت می شود.

بلندگو همان تعداد خانواده ای را می خواند که شناخته شده برای مدت طولانی منتظر است. تمیز کردن جدول به آنها می گوید که من به شما سفارش می دهم. (Fortunately, the reception and service reception and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and beautiful and clean and beautiful and clean and beautiful and beautiful and clean and beautiful and beautiful and beautiful and clean and beautiful and beautiful and clean and clean and beautiful and beautiful and beautiful and beautiful and clean and clean and clean and clean and beautiful and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean and clean تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و زیبا و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و جداول میز. وقتی او پشت ساموهو ایستاده بود من شماره خود را گفتم … انگار که او نشنیده یا نشنیده است. برای کسانی که در مرکز فروشگاه ایستاده و منتظر فرمان هستند … این چیزی است که من گفتم اما او خیلی اهمیتی نمی داد و گفت که او بسیار خواهد بود و گفت که او بسیار خواهد بود و گفت که او سر خواهد بود. من گفتم نه … این فقط همین است. او از همكارانش سؤال كرد و نه می دانست … من درست بودم … كه دیسک از سفال سفالی جدا شده و فقط بشقاب (مانند انگشت شست او) دست من را داد؟ گفتم بله او گفت خوب … آنها آمدند … من نشستم و پسر عموی پسر عموی خود را که روی میز گرفته شده بود خوردم. در دیسک فقط حداقل هفت لیوان. او دو نفر را در مازودو قرار داد … در حالی که متاسفم … من تشکر کردم … اما ما نفهمیدیم که او عذرخواهی می کند! من جزئیات را گفتم که من آن را نگفتم. در داستان فرقه و داستان پردازی مهم است … زیرا جزئیات مهم هستند.

بیایید برگردیم!

جایی که ما نشسته ایم … بسیار بی دست و پا است. جلوی اتاق رختکن. سقف کوتاه بسیار شلوغ من فکر می کنم ما بیش از هفده نفر نشسته ایم. اگر بالای کل فروشگاه را در بالای مغازه بدست آوریم. تعداد صندلی های بیست این است که فاصله هر مشتری از هر مشتری به یک سال نمی رسد. در حالی که استاندارد فضا برای هر کارفرما در محیط زیست 11 مایل و فضای تجاری مورد نیاز برای شهر 5 متر مربع است. من رئیس جمهور گفتم … یادم نمی آید که ما سه ساله بودیم اما گوشه ای (دنج!) را انتخاب کردیم …

اما لطفاً به اصل بحث برگردید. مشکل چیست موضوع همه چیز است. آداب و رسوم رستوران به. رستوران رستوران. یا هرچه … همه تفسیر همه قسمت ها برای من مهم است در غیر این صورت نمی گویم.

اوه به هر حال قبل از آمدن من … من آمدم تا یک قاشق برای پسر کوچک نانیس بگیرم … ما یک چشم دیر داشتیم و گفت می خواهم … می گویم حالا بیا.

اساساً به یک قهوه یا قهوه و مانند نوشیدنی که نوشیدنی هایی را سفارش می دهد که نوشیدنی ها را سفارش می دهند معمولاً گرم و گرم یا یخ و یخ سرو می کنند. به عنوان مثال اگرچه کسانی هستند که غذا می خورند اما سرماخوردگی ندارند (کم) او انتظار دارد که داغ شود. خدا را شکر! اما این داغ می شود! آنقدر داغ که نمی توانید وارد جهان شوید. و مطمئناً 10 دقیقه وقت گذاشتید … منتظر این سرد و آماده نوشیدن هستید!

هرچه منتظر یک قاشق هستم … من پایین نرفته ام … گفتم “ای … آقا.” و من گفتم “و گفتم ” ای … ببخشید قاشق خود را گرفتم! قاشق خود را گرفتم! قاشق خود را گرفتم و به میز رفتم.

اما فقط برای نوشیدنی ها اما فقط برای تهیه داغ مهم نیست! این داغ است اما کافی نیست و باید زمان خوبی باشد. بوی فقط باید کل فضای بیست متر را پر کند. این فقط خیلی زیاد است! اما خوشبختانه اما خدمت می کند … فقط داغ است. خوب نیست و لذت بخش نیست. به نظر می رسد! آنها فقط می خواهند آن را حفظ کنند!

ممکن است شما به شما اعتقاد نداشته باشید اما باور کنید که تاکنون اتفاقاتی افتاده است داستان … ما به دست گرفتیم … وقت خود را گرفتیم … لطفا غذای شما را که می خورید … احترام بگذارید … به دیگران بدهید …

این یک موضوع است. در آن زمان ظاهر من … و خانه … یک نفر با هم بودند. غذا … غذای شما؟!

چرا … زیرا … زیرا به هیچ وجه غذا وجود ندارد … هر آنچه که دارد … دسر و دسر است. این دسر و بستنی است اما شیرینی های بالقوه و برخی از نوشیدنی های معمولی در تمام کافه ها سرو شده اند! و اصلاً قهوه و قهوه را سرو نکنید … حتی اگر بوی چای ندادیم!

چه کسی جدید است “لطفاً غذای خود را تهیه کنید … به میز بروید … برای دادن به دیگران” صدای ضبط شده را می توان برای همه رستوران ها استفاده کرد. دومی باید بگوید. خیلی از آنجا که این اصل مشتری است تا زمانی که روی میز نشسته در جدول حق استفاده از میز نوشیدن یا دسرها را داشته باشد اما نباید مجبور به عجله شود. زیرا این نوع بی احترامی و بی احترامی به خانه دار است. باید این را بداند ؛ در حقیقت صاحب خانه و مشتری یا مشتری قهوه میهمان است. بنابراین این بدان معنی است که مراسم آیین های میزبان میزبان بر روی دستگاه موظف است.

میلی متر تا روز شیرین و خودش ؛ “بیا دسر و فقط”!

…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… …

*. معلمان تحقیق و تحقیقات دانشگاه

reza1403 tajgar@gmail.com

دکمه بازگشت به بالا