با حلوا، حلوا کردن دهانِ «فرهنگ عمومی» شیرین نمی شود!

با حلوا، حلوا کردن دهانِ «فرهنگ عمومی» شیرین نمی‌شود!

شورای فرهنگ عمومی اکنون در آستانه 40 سالگی است. مهم ترین نهاد مؤثر در مسائل فرهنگی که امروزه بیشتر وقت خود را صرف جلسه و نامگذاری روزهای تقویم و نوشتن آیین نامه ها و راهکارهایی می کند که روی کاغذ خوب و اصولی است اما اولاً مشخص نیست. بالاخره آنچه در بطن جامعه می گذرد بر اساس امید و آرزو نوشته شده است یا نوشته شده ثانیاً آیا ضمانت اجرایی برای آنها وجود دارد؟ مشکل اینجاست که فقط با بخشنامه نویسی نمی توان «فرهنگ عمومی» را که در زندگی روزمره مردم می گذرد اصلاح کرد.

به گزارش سلام آنلاین یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری انقلاب اسلامی بحث فرهنگی بود که باعث شد از ابتدا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود. امام خمینی (ره) در سال 1363. در ابتدا شورا وظیفه ساماندهی وضعیت دانشگاه را بر عهده داشت اما پس از مدتی موضوع رسیدگی به وضعیت فرهنگی جامعه نیز بر اساس نظرات حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری در شورا مطرح شد. شورای انقلاب فرهنگی در آن زمان – باید به فرهنگ عمومی توجه کند بالاخره در سال 1373 برای تعیین اهداف سیاستگذاری و هدایت فرهنگ عمومی پیشنهاد ایجاد شورای فرهنگی عمومی ارائه شد. شورای فرهنگی عمومی کشور در سال 1377 تأسیس و رسماً راه اندازی شد.

سپس در سال 1372 به منظور توجه بیشتر به فرهنگ استانی و پیگیری مصوبات شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی مقرر شد فرهنگ عمومی استانی ایجاد شود. شوراها در تمام حوزه های انتخابیه استان.

شورای فرهنگی عمومی شورای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است که زیر نظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند.

تضادها علیه ماهیت مایع «فرهنگ»

در 39 سال گذشته آیین نامه شورای فرهنگی عمومی سه بار در سال های 64 72 و 76 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بازنگری قرار گرفته است. مهم ترین وظایف شورای فرهنگی عمومی طبق آنچه در قانون آمده است هفت مورد است که شامل مواردی چون نظارت کارشناسی بر تحلیل وضعیت فرهنگی و جریانات جهان بررسی و تحلیل وضعیت فرهنگی و کشور است. جریان سازی برنامه ریزی و هدایت فرهنگ عمومی برای تحقق اهداف و اجرای سیاست های فرهنگی کشور تهیه و تدوین برنامه های هماهنگی فرهنگی و هنری و اطلاع رسانی در نهادها و مراکز رسمی فرهنگی هنری و بررسی آثار فرهنگی مربوطه. به سیاست گذاری و اجرای طرح ها و برنامه های اقتصادی و اجتماعی اتخاذ روش ها اجرای مشوق های توسعه فرهنگ عمومی به ابعاد مختلف آن و در نهایت تهیه و پیشنهاد طرح های توسعه و بهسازی دینی و مذهبی اشاره می شود. تبلیغات مدنی و احیای مساجد و مجالس مذهبی. البته به نظر می رسد در نگارش آنها بیشتر به ابعاد واقعی موضوع توجه می شود و مشخص می شود که فقط عبارات دستوری در کنار هم قرار گیرند. روندی که با محتوای مایع «فرهنگ» در تناقض است!

مسئولان دریافته اند که با گذشت 40 سال از تأسیس مهم ترین نهاد فرهنگی کشور هنوز در اجرای راهکارها و فرهنگ سازی به بلوغ نرسیده و نیاز به خروج از فضای تعریف شده و برداشت نادرست از آنچه در دل آن وجود دارد فرهنگ جامعه کار می کند بگذارید تصمیم بگیریم

“فرهنگ” را نمی توان با بخشنامه تغییر داد!

در واقع «فرهنگ مشترک» مجموعه ای از مضامین فرهنگی است که اکثریت قریب به اتفاق یک جامعه را در بر می گیرد. این اصطلاح شامل اطلاعات آداب و سنن باورها قیمت ها و محصولاتی است که مورد استفاده و نیاز عموم مردم است. این بخش از فرهنگ در زندگی مردم کوچه و بازار و تعاملات آنها با یکدیگر منعکس می شود و جنبه هایی از فرهنگ انسانی را در بر می گیرد که از طریق شفاهی و تقلید به زندگی انسان منتقل می شود. بر اساس این تعریف مشخص است. راه حلی برای برخی معضلات فرهنگی کشور از طریق تعریف اصولی یا دیدگاه های انتزاعی وجود ندارد و در یک کلام کار «فرهنگی» با مقررات و قوانین و بخشنامه ها رونق نمی گیرد. البته همانطور که در مورد «حلوا خوردن دهان را شیرین نمی کند» نمی توان با چنین وسیله ای انتظار معجزه داشت و فقط می توان راه هایی برای اصلاح و بهبود وضعیت روانتر اندیشید.

تاییدیه بدون ضمانت اجرایی

از سوی دیگر بر اساس قانون مصوب شورای فرهنگ عمومی دارای 33 عضو از وزارتخانه ها نهادها و نهادهای مختلف است که هر یک باید نسبت به موضوعات فرهنگی مربوط به سازمانی که در آن خدمت می کنند نظر خود را اعلام کنند یا تلاش کنند فرهنگ خاصی اتخاذ کنند. راه حل . از سوی دیگر حضور این تعداد از اعضا اشرافیت را در ابعاد مختلف سیاست گذاری فرهنگی افزایش داد اما از سوی دیگر گسترش نهادهای دخیل در تصمیم گیری فرهنگی می تواند خطرناک باشد به گونه ای که اعضا فقط در تصمیم گیری دخالت دارند و هیچ تضمینی برای اجرای این مصوبه وجود ندارد. اتفاقاً نتایج کاربردی منحصر به فرد شورای فرهنگی عمومی در نامگذاری روزهای تقویم رسمی یا تقویم مشاغل و مشاغل خلاصه می شود! اگر از 74 مصوبه/ مصوبه 6 ماهه اول این شورا مصوبه 43 مربوط به نامگذاری ایام است!

وقتی تعداد قسمت ها پایه است!

با این روند به نظر می رسد شورای فرهنگی عمومی با وجود تحولات گسترده و سریع اجتماعی اقتصادی و سیاسی که تأثیر مستقیم بر فرهنگ دارد امروز تنها متولی آشکار اجزای اساسی «فرهنگ» باشد. او از جایگاه اصلی خود دور شد و تنها به ملاقات و ارائه گزارش های تصادفی از آنها بسنده کرد.; مسائلی که با انتشار گزارش عملکرد شش ماهه اول تیم در سال جاری برجسته شده است مشاور فرهنگی عمومی. این گزارش که در وب سایت شورا قرار گرفت فقط به کمیت اشاره داشت تا کیفیت و نحوه عمل. پاورپوینت مشابه پروژه کلاسی با عنوان دستور جلسه تعداد جلسات تصویب و تصمیم گیری بررسی آمار اجرای شورای استان بررسی و به روز رسانی گذشته و حضور کارگروه فرهنگ عمومی شورا کافی است و قصد ندارد اطلاعات با کیفیتی در مورد تأثیر تصمیمات و مصوبات در اختیار خواننده قرار دهد.

شورا کار “حشرات” را با تاکید بر کار اردوگاهی می خواند

این در حالی است که «فعالیت های اردویی» به جای «فعالیت های شورا» همواره مورد تاکید کارشناسان و صاحب نظران فرهنگی برای اجرای مصوبات شورا بوده است. در همین راستا خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز راه حل اساسی چالش را تبدیل شورا به ستاد اعلام و تاکید کرد: مقام معظم رهبری همواره اصرار داشته اند که شورا به ستاد برود. زیرا ستاد فرماندهی را در انجام عملیات کمک می کند. بر اساس بررسی های انجام شده قرارگاه پنج وظیفه شامل نظارت و جمع آوری اطلاعات وضعیت اجتماعی و فرهنگی اولویت بندی از میان بسیاری از موضوعات برنامه ریزی و برنامه ریزی بر اساس توان مالی و نیروی انسانی راهنمایی و هماهنگی نظارت ارزیابی و اندازه گیری اثربخشی مشاور بودن یک حشره است و نمی گذارد چیزها رشد کنند.. پس از راه اندازی کمپ ها موضوعات اولویت دار مشخص می شود و بر اساس آن تقسیم کار و اقدامات لازم انجام می شود.

این اظهارات و «فاجعه آمیز» خواندن کار شورا و اولویت دادن به کار اردویی نشان می دهد که حتی مسئولان نیز می دانند که پس از گذشت حدود 40 سال از تأسیس مهم ترین نهاد فرهنگی این کشور. نهادها هنوز در اجرای راهکارها و فرهنگ سازی بالغ هستند هنوز در حد و اندازه خود نرسیده و نیاز به تصمیم گیری به دور از فضای نظم و تصورات نادرست از آنچه در بطن فرهنگ جامعه می گذرد دارد. گرچه همواره بر این نکته تأکید شده است که «فرهنگ» باید ترجیح داده شود و از حالت مالکیت خارج شود; اتفاقی که تاکنون برای سیاستگذاران مشکل ساز بوده است.

به سبک شورای فرهنگی عمومی اطلاع رسانی کنید!

نکته قابل توجه دیگر این است که طبق قانون شورای فرهنگی عمومی باید هر دو هفته یکبار تشکیل جلسه دهد. مشکلی که البته همیشه با حل آن پیش نمی رود. اگر آخرین جلسه شورای فرهنگ عمومی در 11 مرداد و پس از آن برگزار شود طبق گزارش منتشر شده در سایت شورا حدود 3 ماه است که از جلسه خبری نیست.

لازم به ذکر است گزارش مقدماتی منتشر شده از آخرین جلسه شورای فرهنگ عمومی (هشتصد و بیست و چهار جلسه) ابتدا در قالب تفصیلی و با محوریت نقد نوع اجرای «ساترا» در حدود ۱۱ منتشر شد. بعد از ظهر : 00 2 مرداد در سایت شورا و خبرگزاری نیز اقدام به انتشار این خبر کردند اما پس از ساعتی خبر در سایت شورای فرهنگ عمومی تغییر یافت و از رسانه ها نیز درخواست شد که این خبر را حذف کنند. بخشی که از ساترا انتقاد می کند زیرا مربوط به بخش رسمی جلسه است که به اشتباه منتشر شده است

البته عدم هماهنگی شورای فرهنگی عمومی در ارائه اطلاعات مربوط به شورا و عدم تعامل با رسانه ها به گونه ای دیگر ادامه یافت و شورا گاهی اوقات ترجیح می داد تنها از یکی دو خبرنگار در جلسات دعوت کند. شورا و حتی لغو نشست خبری دیگر آن را علنی نکنید! همه اینها در حالی است که «طراحی رسانه ای قوی برای شورای فرهنگی عمومی کشور: جریان سازی رسانه ای حول محور مسائل فرهنگی عمومی» از سیاست های مهم شورا در سال های اخیر تلقی شده است.

راه حلی برای برخی معضلات فرهنگی کشور از طریق سیاست های هدایتی یا جنبه های انتزاعی وجود ندارد و در یک کلام کار «فرهنگ» با قوانین و مقررات و بخشنامه ها نمی تواند رشد کند.

آیا بی اعتمادی رسانه ها باز می گردد؟

اگرچه شورای فرهنگ عمومی برخلاف برخی از ادارات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کرده تا اطلاع رسانی را تا تغییر مدیران مرکزی و مرکزی این وزارتخانه مسکوت نگه دارد اما به نظر می رسد این نوع اطلاع رسانی باعث افزایش بیشتر آن شود. آسیب به اعتبار رسانه ها در شورا موضوعی است که مطمئناً به راحتی قابل رفع نیست. در شرایطی که مهم ترین نهاد فرهنگی کشور در سال جاری حتی یک نشست خبری برای تشریح سیاست ها و فعالیت های خود برگزار نکرده است نمی توان انتظار داشت که برگزاری جلساتی به مناسبت روز فرهنگ عمومی بسیار موثر باشد.

با تمام موارد فوق آنچه در بالا مشاهده می شود این است که نگاه فرهنگی همچنان بیشتر شبیه دیدن کالاهای لوکس و مبتنی بر امید و رویا است تا آنچه در بطن جامعه می گذرد. به نظر می رسد اکنون این نهاد فرهنگی در آستانه چهلمین سالگرد تاسیس خود نیازمند تحول و اصلاح است بنابراین به دنبال این هستیم که به موضوعاتی بپردازیم که تا حد زیادی ریشه در مسائل فرهنگی دارد نه به صورت هدایت شده بلکه در قالب عملی.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا