اگر آقای صدیقی امام جمعه امروز نبود

برخی نکات بدون علاقه و نفرت
* هیچ دولتی با لجاجت با مردمش موفق نمی شود.
* فضای مجازی چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد، نتیجه وجودش اطلاع رسانی به مردم از اطلاعات درست و نادرست است.
برای اینکه مردم به حقیقت اعتماد کنند باید دلیل بیاورند تا دروغ جایگزین حقیقت نشود. از طرفی باید افکار عمومی را در همه حوادث باور کرد. افکار عمومی دیگر از دستور راضی نیستند.
علاوه بر حقایق داستان، نکات مهمی در اسقف اعظم فعلی صدیچی وجود دارد:
افکار عمومی به سخنان متفاوت او پس از حادثه ازگل مربوط می شود. هیچ دادگاهی عفو صادر نکرده است و هیچ دلیلی برای عدم اطمینان انسانی در مورد این موضوع مالی وجود ندارد. به همین دلیل، لجاجت با افکار عمومی منجر به انتخابات تلقی می شود.
2- نماز جمعه مظهر معنویت است و امام جمعه باید صحیح باشد. در عدالت صدیقی، حداقل در افکار عمومی، تردید وجود دارد. اصرار بر حضور آنان کار را برای مؤمنان و نمازگزاران سخت‌تر می‌کند. خواه ناخواه می توان متدینین را متهم به عدم درک مسائل مالی در نزد جامعه و خانواده کرد و این در حق آنها بی انصافی است.
3. برخی معتقدند در هر صورت باید از حامیان این رژیم حمایت کرد. نتیجه آشکار یک قربانی سیستماتیک برای مردم است. در ماجراهای زیادی اتفاق افتاده است. این کار بدنه نظام و انقلاب را روز به روز لاغرتر می کند. راه حل شفافیت است. و عدم تفرقه بین مردم و جناح ها وجود دارد.
و در نهایت اگر کارکنان نماز جمعه دغدغه اقامه نماز جمعه و دین مردم را دارند، به صدیقی توصیه می کنند که نمازی را که از سوی مسئولین تعیین شده برگزار نکند. بهشت به زمین نیامده است. به نفع صدیقی هم هست.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سال 88 خطبه خوانی کرد و تا آخر عمر نگذاشتند امام جمعه را امامت کند.