موضوع واگذاری خودروها با کمترین نرخ به نمایندگان و مسئولان به قدری بحث برانگیز بوده که نمایندگان مجلس و دولت نتوانسته اند عادی سازی و به جدیت این موضوع اعتراف کنند. به عنوان مثال، مدیر مسئول، آقای که هان، گفت که ظاهراً تحویل خودرو به نماینده ای خارج از شیفت کاری شرم آور است و مستحق نظارت و سرزنش و مجازات است. اگرچه او اضافه کرد که پس گرفتن خودرو مناسب است، اما واضح بود که پس گرفتن آن کمترین راه حل برای حل مشکل است.
عیب اصلی حامیان بی گمان دولت و مجلس در این مورد این است که اولاً می خواهند مشکل اصلی را کاهش دهند و ثانیاً می خواهند آن را تشکیل یک حزب اصلاح طلب بدانند. به عنوان مثال، برخی نخبگان تندرو هنوز فکر میکنند که هرکس سرمایهدار نیست باید اصلاحطلب باشد تا از مشکل خودرو خلاص شود، آن را با میزان اختلاس مدیران بانک مرکزی در دولت روحانی مقایسه میکنند. سعی شد نشان دهد که این موضوع در مقایسه با جنایات اصلاح طلبان اصلا اهمیتی ندارد. بد نیست این افراد در خیابان ها و بازارها گشت بزنند تا ببینند آیا افکار عمومی می خواهند با مهارتی برخورد کنند، استخدام، فساد و سوء استفاده را پیدا کنند و محدودیت یا چابکی مشکل را تشخیص ندهند.
به این ترتیب تصمیم دادگاه رئیس کل سابق بانک مرکزی فارغ از اینکه بر اساس بررسی کارشناسان باشد، دو امید را در جامعه ایجاد کرده است:
- این تصمیم نشان می دهد که قوه قضائیه در نظر دارد بیش از گذشته به تخلفات حاکمان رسیدگی کند و هرگونه خسارت وارده به بیت المال و مصالح مردم به ویژه تصمیمات مقامات ارشد قوه مجریه را در نظر بگیرد. . امری رایج است که اگر بتوان پرونده حاکمان دولت سابق را به طریق اول حل کرد، عملکرد حاکمان فعلی (اعم از باقی ماندن آنها) در بخش های مختلف به ویژه اقتصاد مانند بورس، تورم. توزیع خودرو و در نهایت تحقق وعده ها و… به تحقیقات کارشناسی سپرده شده و موارد قصور و تخلفات احتمالی توسط دادگاه حل و فصل می شود.
- اکنون مشخص شده است که فروش غیرقانونی ارز توسط مسئولان اقتصادی دولتی تخلف است، بنابراین می توان انتظار داشت که این مهم برای دولت فعلی و سابق به طور شفاف رسیدگی و ابلاغ شود.
شریعتمداری در مطلبی که دیروز نوشت به سخنان رهبری اشاره کرد که در آن پیشنهاد شده بود مردم و مسئولان به جای حاشیه سازی به مسائل اساسی کشور توجه کنند. بر خلاف اشاره ای که در این معنا به آن اشاره شد، باید از او پرسید که کدام موضوع مهمتر از اعتماد عمومی جامعه که سرمایه اجتماعی نظام است و چه اتفاقی در این سال ها بیش از مشکل خودرو را بدهیم. نماینده و مسئول دستگاه اجرایی و باعث خسارت به پایتخت شود؟ آیا حل مناقشه و عوامل دخیل در آن – چه تعداد آنها در هر پستی و از هر حزب و جریانی باشد – در حفظ سرمایه این نظام اهمیت کمتری دارد؟
وی ابتدا موضوع خودرو را موضوعی حساس معرفی کرد که نباید با آن شوخی کرد و آن را معجزه ای دانست که به تعبیر وی ممکن است انقلاب رنگی در مجلس و دولت به دنبال آن یا به دنبال آن رخ دهد. . مدیر روزنامه کیهان در پایان مقاله خود به نقل بیتی از حافظ پرداخته است:
این سر آب دور در بادیه به شما هشدار می دهد که غول های صحرا بر سرتان بیفتند.
جا دارد پاسخ استفاده از این زبان پنهان به عنوان زبان شعر را ارائه دهیم:
به نظر شما معجزه است.
صد را از دست بدهد، اما به زمین معمولی ایمان دارد.
توضیح شما شبیه عادی سازی به نظر می رسد.
آسیب منطقی است
در سایه توجیه اگر غول های فساد
پر است و خط آخر را لمس کرده است
دیوار شرم فرو ریخت
کوی و معبر را بی دغدغه می زند
توجیه مشکل نیز مسئول است.
آسیب کبدی دوباره تزریق شد
فقط نه نماینده ماشین
یک تغییر وحشتناک ایجاد شد
زیرا حدود نیمی از تولید آن.
پر از چرخه تحویل است.
البته با جادوی قرعه کشی
فکر کنم خودش رو گذاشت
او افکار عمومی را هم می خواهد.
او برای متقاعد کردن او به مغازه ها و دفاتر یورش برد.
بر اساس اعتماد مردم
این یک نارگیل بی دست و پا است
منبع هنوز به بیل بسته است.
حتی اگر از منبع دیگری باشد.
#حمیدجی زاده