گوش دادن به موسیقی تاثیر مثبت و موثری بر روح و جسم انسان دارد. همه باید موسیقی گوش کنند، چون روح هم نیاز به تغذیه دارد، همانطور که بدن را تغذیه می کنیم باید به غذای روح هم توجه کنیم. موسیقی روح را نیز تغذیه می کند.
موسیقی ایرانی را از نظر تاریخی می توان به دو دوره باستانی و اسلامی تقسیم کرد.
باستان: دوره پیش از اسلام یا دوره باستانی به دوره قبل از تسخیر اعراب بر ایران اطلاق می شود.
به دلیل تأثیر متقابل موسیقی شرقی در دوران باستان، موسیقی ایرانی یا موسیقی شرقی شباهت های زیادی با موسیقی هند، ترکیه و عراق دارد.
عصر اساطیری: این دوره نیز به دوران پیش از تاریخ باز می گردد. با توجه به قدمت آن، اطلاعات کمی در مورد دوره در دسترس است. مهر یا تمبر چغامیش از نظر باستان شناسی از معدود آثار مرتبط با این دوره است. برای یادگیری موسیقی به آموزشگاه موسیقی در کرج مراجعه نمایید.
در رابطه با این دوره می توان به شاهنامه فردوسی نیز اشاره کرد که در آن به ایجاد آلات موسیقی و علاقه شخصیت های کهن و اساطیری به سازهایی مانند سورنا پرداخته شده است.
یکی از مهمترین تمبرهای موسیقی در جهان; باید به آنچه در «چغامیش» خوزستان کشف شده در سال های 1340-1345 خورشیدی بر جای مانده اشاره کرد. این نقاشی مهر 3400 ساله است. ظاهر بز رامشگران را نشان می دهد.
در این بازم باستانی گروهی از نوازندگان (نوازنده ها) دیده می شود که هر یک ساز می نوازند.
نحوه نواختن و نشستن این نوازندگان نشان می دهد که آنها اولین گروه نوازنده (ارکستر) در جهان هستند. در این گروه رامشگران شاهد بودیم که یک نوازنده چنگ می نواخت، یکی ترومپت و دیگری تنبک. رامشگر چهارم خواننده ای است که آواز را خواند.
از ورود آریایی ها به سرزمین های ایران، حمله مغول ها پس از اسلام و دگرگونی اوضاع ایران، آغاز انحطاط علمی و هنری. حکومت صفویه، هنر و موسیقی شاهان قاجار و تاریخ مختصر موسیقی ایران در این دوره، تأثیر شاخه موسیقی دارالفنون در حفظ موسیقی ملی در زمان ناصرالدین شاه.
گوش دادن به موسیقی تاثیر مثبت و موثری بر ذهن و جسم انسان دارد. همه باید موسیقی گوش کنند زیرا روح نیاز به تغذیه دارد و ما باید همانطور که بدن را تغذیه می کنیم به تغذیه روح نیز توجه کنیم. موسیقی نیز غذای روح است.
اکنون موجی از اعتراض در جامعه به این کنسرت به راه افتاده و به موضوع هر تجمعی تبدیل شده است و مخالفان و موافقان به بحث و جدل می پردازند. برنده کیست هنوز؟!
مخالفان موسیقی دلایل خود را دارند که ظاهراً چندان منطقی و صحیح نیست زیرا موسیقی و گوش دادن به آن به روح آرامش می بخشد.
در اینجا چند نکته در مورد مزایای گوش دادن به موسیقی آورده شده است:
مطالعات نشان دادهاند که اگر انتخاب موسیقی به درستی انجام شود، میتواند بر میزان درد ما، سطح اضطراب و واکنشهای سیستمهای فیزیولوژیکی بدن تأثیر بگذارد.
اگرچه مکانیسم تأثیر موسیقی در ورزش (و به طور خاص دویدن و استفاده از تردمیل) به طور قطعی بیان نشده است، اما از نظر تئوری، شکی نیست که موسیقی – اگر ریتم آن با سرعت دویدن مطابقت داشته باشد – استقامت ما را افزایش می دهد.
پس از سمپوزیوم تحقیقاتی مرکز استنفورد، در اینجا حقایق جالبی در مورد کیفیت موسیقی آورده شده است:
مطالعات دیگر نشان می دهد که موسیقی قدرت مغز را افزایش می دهد. در عوض، بهبود خلق و خوی فرد – که با گوش دادن به موسیقی به دست می آید – منجر به افزایش قدرت مغز می شود.
ناگفته نماند که انتخاب موسیقی به همان اندازه مهم است. بدیهی است که با موسیقی استاد شجریان و سمفونی بتهوون نمی توان روی تردمیل بدوید و با موسیقی هارد راک نمی توانید استرس اتاق کار را از بین ببرید!
با توجه به نکات فوق این سوال پیش می آید که چرا برخی افراد موسیقی گوش نمی دهند و اجراهای مختلفی انجام می دهند؟ آیا این که همه نمایش ها زیر نظر وزارت اداری است فرق دارد؟ پس چرا بعضی ها می خواهند همه مشکلات را بپرسند؟ لزومی ندارد که به نمایش گذاشته شود و می تواند چیزی باشد که همه می خواهند و می خواهند.
ایرانی ها هیچ تفریح مشترک یا لذت شخصی ندارند. اکثر مردم آخر هفته های خود را در کافه ها، رستوران ها و پارک ها می گذرانند که در نهایت به یک تفریح خسته کننده تبدیل می شود. اگر احزاب نگهدارنده کنترل می شوند و اصول اخلاقی و اسلامی را رعایت می کنند، چرا مخالف هستند؟
همه به فضایی برای تخلیه خشم درونی خود نیاز دارند. چنین جایی در ایران وجود ندارد. به عنوان مثال، اگر روستایی در خارج از شهر وجود داشت که مردم می توانستند ذهن خود را پاک کنند، مردم می توانستند آرامش داشته باشند. وقتی فردی انرژی یا عصبانیت بیش از حد بدن خود را فریاد می زند، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی به آرامش می رسد. الان در ایران چنین فرصتی وجود ندارد و عده ای برای رهاسازی انرژی به کنسرت می روند. این طبیعی است.
اگر دقت کنیم موسیقی مذهبی هم حس آرامش را به مردم منتقل می کند. در مجالس عزاداری سازماندهی شده شاهد نواختن سازهایی هستیم که ریتم غم انگیزی را به گوش ما می رساند. نواختن طبل، ساکسیفون و فلوت در مراسم عزاداری سالار شهیدان فضای بسیار دلنشینی ایجاد می کند و مردم در فضای معنوی خاصی غرق می شوند و از آن لذت می برند.
مسئولان و متولیان امر با همکاری، فرهنگ سازی و احترام به نظرات آنان می توانند گام های موثر و مثبتی در عرصه فرهنگ و موسیقی بردارند تا عموم مردم بتوانند بی سر و صدا از امکانات فرهنگی جامعه استفاده و لذت ببرند.