هنگام تجلیل از نامزدهای افتخاری ، من معتقدم که این نامزدها سطح عمومی نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران را نشان نمی دهند. یعنی حضور نامزدها می تواند بیشتر باشد. حالا بعضی ها خودشان نیامدند و عده ای دیگر آمدند اما نتوانستند از فیلتر عبور کنند. من نمی خواهم سطح عمومی کاندیدا را بدون زیر سوال بردن حقانیت آن زیر سال ببرم.
معمولاً در کشورهای مختلف نخبگان سیاسی با سازوکارهای حزبی ، آموزش و مربیگری استخدام می شوند. رای دهندگان همچنین میانگین نخبگان سیاسی عمومی کشورشان را در انتخابات می بینند اما انتخابات ریاست جمهوری ایران اتفاق نیفتاد. نه اینکه در گذشته چنین وضعیتی را کاملاً مشاهده کرده باشیم ، اما سطح کلی این دوره از سطح عمومی نخبگان کمتر است. بنابراین در عمل بحث کسل کننده می شود.
مشکل دوم این است که ما در ایران به عنوان ساعت و به عنوان یک فرصت در سیاست با سیاست روبرو هستیم. این ممکن است در برهه ای از انتخابات اتفاق بیفتد ، اما به طور کلی باعث تقویت سطح نخبگان سیاسی در کشور نمی شود و ما به سمت بلوغ سیاسی پیش نمی رویم. آنها از برخی نامزدها حمایت می کنند که این نوعی فرصت است. یعنی مردم تمام تلاش خود را می کنند تا به حدود دولت آینده نزدیک شوند. اگر چنین کاری ایجاد نشود و نخبگان را نمی توان با فرصتی در مکانیسم های سیاسی و حاکمیت کشور قرار داد. در دنیا ، این احزاب سیاسی و سیستم های سیاسی کشور هستند که به دنبال یافتن نخبگانی از اقشار مختلف از طبقه اول هستند که کاندیدای یافتن سایر اقشار هستند و نظرات خود را دارند ، اما ما فقط نوع فرصت را در این موقعیت.
سومین مشکلی که به خود کاندیداها برمی گردد این است که متأسفانه به ندرت می بینیم که کاندیداها برنامه را انجام دهند و هیچ برنامه ای را در انتخابات نمی بینیم ، دلیل آن ممکن است این باشد که در گذشته هیچکس برنامه را ایجاد نکرده است. خصوصاً به این دلیل که هیچ کس نمی خواهد دست خود را با برنامه ای آلوده کند و سهم خود را از تحقیقات علمی افزایش دهد. و غیره. این یک سیاست خوب است و داوطلبان باید با سیستم و مدیر سیستم در مورد آنچه که به این ارقام می رسند صحبت کنند و اگر این کار را نکنند دیگر برنامه ای نیست. آنچه آنها می گویند کلمات و خواسته ها است و این چیزی است که ما نمی بینیم. البته ما در گذشته چنین چیزی را ندیده ایم.
آخرین مسئله نوع و سازوکار بحثی است که در رادیو صورت گرفته است. هر نهاد انتخاباتی صلاحیت انجام انتخاباتی را دارد که دور از صدام اسلام نیست. می بینیم که سوالات زیادی مطرح می شود و اگر این درست نباشد ، آنها سعی می کنند بحث را پیش ببرند. بحث باید در مورد مسائل اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی یا … باشد که نامزدها 3 یا 4 دقیقه برنامه خود را بیان می کنند و بعد از اینکه همه برنامه خود را گفتند ، به هر نامزد برنامه ای را به نقد دیگری می دهند ، اما می بینیم که این مشکلی وجود دارد و مجری برنامه می آید و سوال را از پاکت خارج می کند و س questionsالاتی مانند مسابقه و کنکور را می پرسد. جالب است که به عنوان مثال ، از برجام در مورد افراد غیر ماهر در برجام س askedال شد و حوزه مدیریت سابق وی هیچ ارتباطی با برجام نداشت. در حالی که مهمترین مسئله روز بارام است.
نتیجه این چهار نکته این است که مشکلات و مشکلات امروز مردم جای بحث ندارد و اگر جایی برای مطرح شدن وجود داشته باشد ، این شعار دیگری است ، مشکل ما به دو مشکل اصلی برمی گردد؛ 1- فقدان رویکردی که به توسعه داخلی متمرکز باشد. 2- کمبود روش برای افزایش توجه و دیپلماسی در خارج از کشور و به جای دفاع از چهره های برنامه ، آنها را مورد انتقاد و مخالفت قرار می دهند و موضوعات را مطرح می کنند.
مسئله دوم دیپلماسی است و در هر صورت دنیا دیپلماسی را با ایران انتخاب کرده است. یعنی حتی اگر عده ای تلاش کنند کشور را به سمت جنگ سوق دهند ، موفق نخواهند شد و دنیا اصلاً از جنگ خسته شده است. به ویژه ، با حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا و حمله به اسد ، ایران نشان داده است که برخلاف عراق ، لیبی و سایر کشورها سیاست دفاعی را دنبال کرده و امکان جنگ قابل پیش بینی با ایران وجود ندارد. . در عین حال ، دیپلماسی مورد توجه کشور ما است و متأسفانه ما دیده ایم که دیپلماسی و دیپلماسی هسته ای مورد بحث نیستند. ما دیده ایم امیدوارم در مناظره نهایی شاهد تغییر در سازوکار بحث رادیو باشیم.
* نماینده سابق مجلس
منتشر شده در هرم ساها در شنبه 22 ژوئن 1400