عمومی

نابرابری مرگ‌آفرین است! – سلام آنلاین

مردم متفاوت هستند. برخی توانایی های جسمی یا ذهنی غیرطبیعی دارند و برخی بیماری ها و ناتوانی های مزمن دارند. برخی زیبا هستند یا صدای خوبی دارند و برخی نه.

به گزارش سلام آنلاین، وی گفت: طرفداران نابرابری می گویند به دلیل همین تفاوت ها است که جامعه نابرابر و سلسله مراتبی است و برابری غیرطبیعی و ناعادلانه است. گوران تربون در این مقاله «نابرابری» را از «تفاوت» متمایز می کند و توضیح می دهد که چگونه جهان ما در دهه های اخیر در دام نابرابری افتاده است.

سه رویکرد برای تمایز بین تفاوت ها و نابرابری ها

سه راه اصلی برای تشخیص تفاوت ها و نابرابری ها وجود دارد. اول، تفاوت‌ها می‌توانند به صورت افقی با هیچ چیز یا کسی بالاتر یا پایین‌تر، بهتر یا بدتر باشد. از سوی دیگر، نابرابری همیشه عمودی یا شامل طبقه بندی است. ثانیاً، تفاوت ها نتیجه سلیقه یا طبقه بندی است، اما نابرابری فقط نوعی تقسیم بندی نیست، چیزی است که فراتر از هنجارهای اخلاقی برابری بین مردم است. افراد اشتباه بهترین پاداش را می گیرند. تناسب اندام افراد متوسط ​​20 ساله با افراد متوسط ​​60 ساله برابری نمی کند، اما شانس زندگی اجتماعی متفاوت زنان در مقایسه با مردان سیاهپوست یا پسران طبقه متوسط ​​در نظر گرفته می شود و در مقایسه با پسران سفیدپوست نابرابر است. بانکدار

3 نوع نابرابری مخرب برای جامعه بشری

حداقل سه نوع مختلف از نابرابری وجود دارد که همگی زندگی و جامعه بشری را نابود می کنند. یکی از انواع نابرابری، نابرابری سلامت و مرگ است که می توان آن را نابرابری قابل توجه نامید. سلامتی و طول عمر در اشکال اجتماعی توزیع شده و به وضوح قابل مشاهده است. احتمال مرگ کودکان در کشورهای فقیر و کلاس های درس بیشتر از یک تا پنج سالگی بیشتر از کودکان کشورهای ثروتمند است. افراد فرودست فرزندانی پست به دنیا می آورند و در نتیجه حقارت خود را تبلیغ می کنند. “نابرابری وجود” شما را به عنوان یک فرد شناسایی می کند. این نابرابری آزادی عمل گروه های خاصی از مردم را محدود می کند. این نابرابری منبع قوی شرمساری برای سیاه پوستان، بومیان آمریکا، زنان در جوامع اجدادی، مهاجران، فقرا، طبقات پایین و اقلیت ها است. در اینجا باید توجه داشت که نابرابری نه تنها در قالب تبعیض بی شرمانه، بلکه از طریق سلسله مراتب وضعیت انتزاعی نیز وجود دارد. سوم نابرابری مادی یا نابرابری منابع است، به این معنی که انسان ها منابع مختلفی برای بهره برداری دارند. در اینجا می توان دو جنبه را متمایز کرد. اولی نابرابری دسترسی به آموزش حرفه ای و آشنایی اجتماعی و به اصطلاح «سرمایه اجتماعی» است. در بحث‌های سنتی، اغلب از این جنبه به عنوان «نابرابری فرصت‌ها» یاد می‌شود. جنبه دوم نابرابری، پاداش است که معمولاً به آن نابرابری می گویند. نابرابری در پاداش رایج ترین معیار برابری، نابرابری در توزیع درآمد و گاهی اوقات ثروت است.

4 راه اساسی برای ایجاد نابرابری

نابرابری را می توان به چهار روش اساسی ایجاد کرد. اول فاصله است: برخی در جلو و برخی در عقب. دوم مکانیسم حذف است که در آن مانعی ایجاد می شود و کار گروهی از افراد را غیرممکن یا حداقل بسیار دشوار می کند تا به یک زندگی خوب دست یابند. سوم نهادهای سلسله مراتبی است، یعنی جوامع و سازمان هایی که مانند یک نردبان شکل می گیرند و برخی بالا می روند و برخی دیگر سقوط می کنند. در نهایت این استثمار است که ثروت ثروتمندان از رنج و اطاعت فقرا و محرومان به دست می آید.

استثمار منشأ بدترین نابرابری هاست!

استثمار عامل مستقیم نابرابری قابل توجه نیست. زیرا سلامت افراد سالم به بیماری و مرگ دیگران بستگی ندارد، بلکه از استثمار کارگران در مشاغل خطرناک و ناسالم تا نابرابری سلامت و امید به زندگی، مسیر کار روشن است. به عنوان مثال، کار در معادن آفریقای جنوبی، چین و اوکراین، و به طور کلی کار در کارخانه‌های «مناطق اقتصادی خاص» در سراسر جهان، به دلیل تأثیرات مخرب آن بر زندگی و سلامت بدنام است، اما این فقط همین است. فقط تصویر امید به زندگی مردان چینی برابر است با لهستانی ها که هشت سال بیشتر از هندی های کمتر صنعتی زندگی کردند. نابرابری های موجود در قالب علل استثماری عموماً در طول سه دهه گذشته بطور اساسی کاهش یافته است، اگرچه گاهی اوقات به تأخیر افتاده است.

اگر تئوری ارزش کار شما را قانع نکند، سخت است بگوییم که چقدر نابرابری اقتصادی ناشی از استثمار سرمایه داری است. افزایش شدید نابرابری درآمد در چین، که اکنون به مراتب بیشتر از هند یا روسیه است، به وضوح و به طور قابل توجهی به دلیل استفاده سرمایه داری از نیروی کار ارزان است.

سلسله مراتبی که نابرابری را ترویج می کند

حتی زمانی که اهرام سازمانی محدود شدند، سلسله مراتب انتزاعی موقعیت اجتماعی بر سازمان و جامعه به طور کلی حاکم بود. به نظر می رسد سلسله مراتب موقعیت اجتماعی به دلیل توزیع نابرابر شناخت و احترام، وجود سطوح مختلف فعالیت و تأثیر سلسله مراتب عزت نفس و عزت نفس، عامل اساسی در نابرابری سلامت و امید به زندگی باشد. – اعتماد به نفس. سلسله مراتب اجتماعی نابرابری وجودی ایجاد می کند که منجر به پیامدهای روانی جدی می شود. برای کارگران نیمه ماهر، خطر اضافی مرگ قبل از جنگ جهانی اول 6 درصد و در اوایل دهه 1990 76 درصد بود. برای این گروه از کارگران، خطر مرگ زودرس از سلسله مراتب اداری دقیق پیروی می کند.

اگرچه برداشت ها کاهش یافته است، انحصار ملی در حال آشکارتر شدن است

در طول 50 سال گذشته، موانع انکار عمومی در سراسر جهان کاهش یافته است، اگرچه تصویر در اینجا آشفته است. زنان از مکان‌های عمومی، بازار کار و نردبان شغلی در بسیاری از نقاط جهان کنار گذاشته شده‌اند. تبعیض نژادی گسترده است. محرومیت، اگرچه رو به کاهش است، اما همچنان یکی از ویژگی های مهم دنیای معاصر است. یک جهان به دولت های ملت های انحصاری تقسیم می شود که هر کدام حقوق خاص خود را دارند. به همین ترتیب، فرآیندهای انکار دیگری مانند حمایت عمومی از تجارت وجود دارد. مانند حمایت از پنبه آمریکایی که بر فقیرترین کشورهای جنوب صحرای آفریقا تأثیر می گذارد. در بحران کنونی، علی‌رغم ممنوعیت‌های رسمی حمایت‌گرایی، انحصارات ملی آشکارتر شده‌اند، که در جنبش‌هایی مانند «شغل در بریتانیا برای کارگران بریتانیایی» و «خرید جنسی آمریکایی» مشهود است.

شکاف بین درآمد و قدرت در حال افزایش است

وقتی صحبت از ایجاد نابرابری از طریق فاصله می شود، امروز با یک تضاد روبرو هستیم. در خشکی، فاصله بسیار کاهش می یابد. ارتباطات الکترونیکی و پخش ماهواره ای این امکان را برای همه جهان فراهم می کند که همزمان بازی های المپیک را تماشا کنند و همچنین برای دوستانی در چین و آرژانتین یا موزامبیک و کانادا می توانند تلفنی صحبت کنند. می توانید با یک همکار در ایتالیا از طریق ایمیل (که به راحتی از طریق ایمیل قبلی در ایتالیا امکان پذیر است) یا در بنگلادش تماس بگیرید. همانطور که قبلاً ذکر شد، شکاف بین وجود “نژاد” و نژاد و بین مردان و زنان در حال کاهش است، اما شکاف درآمد و درآمد قابل توجهی بین بخش‌هایی از جهان و در بسیاری از کشورها در حال افزایش است. شکاف درآمدی بین رهبران و کارگران عادی اکنون عمیق‌تر از همیشه است.

در مورد نابرابری چطور؟

بله، نابرابری یک واقعیت رو به رشد است، پس چه خبر است؟ آیا مهم است که دیوید بکهام بیشتر از شما درآمد داشته باشد؟ پاسخ من مهم است زیرا نابرابری نقض حقوق بشر است و گرفتن حقوق سلبریتی ها تنها یکی از راه های رفع این بحث است. کمتر کسی معتقد است جامعه ای که در 28 سال کمتر از ثروتمندترین محله ها به فقیرترین محله ها پاداش می دهد، جامعه محترمی است. آیا این واقعیت که امید به زندگی مردان تحت سرمایه داری روسیه 17 سال کمتر از مردان کوبایی است نشان دهنده برتری سرمایه داری است؟ سلسله مراتب موقعیت اجتماعی تهدید کننده زندگی است. شکاف اجتماعی فزاینده بین فقیرترین و ثروتمندترین افراد، انسجام اجتماعی را تضعیف می کند، که به معنای مشکلات جمعی بیشتر، مانند جرم و جنایت و خشونت، و منابع کمتر برای حل سایر مشکلات جمعی است. از هویت ملی تا تغییرات آب و هوایی.

الان باید چیکار کنیم؟

برابری دارای مکانیسم هایی (آزموده و آزمایش شده) و همچنین مکانیسم هایی برای نابرابری است. گنجاندن (برخلاف طرد) در بسیاری از نقاط جهان، زنان را وارد بخش دولتی و بازار کار کرده است. این مکانیسم وضعیت استعماری جمعیت‌های متنوع برخی از جمهوری‌های بومی آمریکا در آمریکای لاتین، به ویژه در بولیوی و اکوادور را تغییر داده است، اگرچه استراحت در گواتمالا، پرو و ​​جاهای دیگر تحمیل شده است. در مقابل، تلاش‌های مدیران برای دور شدن از سلسله مراتبی که در دهه 1980 آغاز شد، به جای ابزاری برای برابری، منجر به ناپدید شدن پایگاه مرکزی از نظر درآمد و خطوط قطبی شده است. قوی بین افزایش و سقوط. حذف سلسله مراتب پس از انحلال رسمی نیز می تواند سودمند باشد، اما هیچ نشانه روشنی وجود ندارد. توزیع مجدد و جبران خسارت نیز ابزار قدرتمندی برای رسیدگی به نابرابری ها هستند. دانمارک و سوئد کمترین سطح نابرابری را در جهان دارند. دولت رفاه دانمارک 28 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف 31 درصد از هزینه های اجتماعی سوئد می کند، در حالی که بریتانیا 20 درصد را خرج می کند.

موفقیت مکرر دولت رفاه شمال در فهرست کشورهای سرمایه داری جهان (فنلاند رتبه ششم و نروژ نفت خیز در رتبه شانزدهم از 131 کشور) قطعاً به معنای یک دولت رفاه سخاوتمندانه است و برابری نباید به عنوان یک حالت مدینه فاضله یا محاصره در نظر گرفته شود. حفاظت. در عوض، آنها باید به عنوان شرکت کنندگان بسیار رقابتی در بازار جهانی در نظر گرفته شوند. از سوی دیگر، حتی در چارچوب هنجارهای سرمایه داری جهانی، سطوح زیادی از آزادی برای انتخاب اجتماعی رادیکال وجود دارد و تأثیرات جدی نابرابری جستجو آنها را می طلبد.

برگرفته از: وب سایت ترجمه گوران تربورن / مترجم: علی امیری / مرجع: یوروزین

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا