مؤمن امنیت خود را از خدا و یاد خود می گیرد و اگر راه درست را انتخاب کند حوادث نمی تواند او را نابود کند. انواع مختلفی از امنیت وجود دارد، اما مهمترین آنها در زمینه یا بر اساس آن ایجاد می شوند. بعد از آن امنیت سیاسی می آید. بدون قدرت و اقتدار هیچ کشوری نمی تواند از موضع قدرت در مذاکرات سیاسی صحبت کند و به ناچار دیکتاتوری خواهد بود. اگر برنامه ای داشته باشید، امنیت دیگری بعد از آن اتفاق خواهد افتاد.
اولین نتیجه امنیت این است که باید در همه مسائل به ویژه اقتصادی ثبات ایجاد کند. بدون ثبات، خطر امنیتی ایجاد می کند.
امنیت در برابر ترس است. وقتی ترس وجود داشته باشد، فرد تصمیم جدی می گیرد و این بر گفتار، نگرش، قانون و حتی قضاوت او تأثیر می گذارد. اما اگر امنیت و ثبات وجود داشته باشد، آینده قابل پیش بینی و تصمیم گیری ها عقلانی و مبتنی بر عقل خواهد بود.
اگر به کشورمان نگاه کنیم، نه تنها در این دولت، بلکه در اکثر دولتهای گذشته، اگرچه امنیت به حد مطلوبی رسیده است، اما نمیتواند ثبات ایجاد کند. نقاط قوت و ضعف آن به سیاست دولت بستگی دارد. نمونه هایی از آن رقابت در فروش بالا، فروش کم و موجودی کالا ناشی از بی ثباتی است.
اکنون شاهد بی ثباتی در خرید و اجاره خانه هستیم، افزایش چشمگیر تعداد شرکت های فعال و فروشندگان این گونه املاک در ساخت و ساز مسکن، جایی که مردم از افزایش قیمت ها به خصوص در بخش عمومی خسته شده اند. این در رقابت خرید است زیرا مردم ثبات قیمت را در توجیه فروشندگان برای افزایش قیمتها نمیبینند و خریداران میترسند که نتوانند کالای مورد نظر خود را به دست آورند. به دلیل سقوط. در ارزش پول ملی و بسیاری مسائل دیگر و بی ثباتی، برخی از مردم را نگران هزینه ها و حتی کمک کرده است.
این بی ثباتی قیمت در تعدیل پروژه و کسری بودجه خود را به خوبی ثابت می کند. همه از فردا می ترسند، پول را به کالا تبدیل کنید و پس انداز کنید. این بسیار ناراحت کننده و خطرناک است!
نارضایتی از رده های مختلف بدون نشان دادن شاخص های درست و افراد معتقد به پیشرفت راه به جایی نمی برد جز اینکه دامنه را بر اصلاح طلبان تنگ می کند.
این چشم اسفندیار (پاشنه آشیل) دولت کنونی در آستانه اولین سال تاسیس آن است. ستایش را باید کنار گذاشت. او چشمان یاغیان را بست و عاملان را بی رحمانه راهنمایی و مجازات کرد وگرنه چشم مردم کور می شد. اگرچه امنیت در کشور برقرار شده است، اما نبود ثبات همه را نگران کرده است! سوال این است
کسانی که امنیت ایجاد می کنند نمی توانند ثبات ایجاد کنند؟
نمی خواهند یا نمی دانند چه کنند؟
منافع برخی از افراد در محیط کار که نمی توان نام آنها را نام برد و تحت تعقیب قرار داد چیست؟
آیا بانک ها و بانک های مرکزی که ارکان اصلی نقدینگی هستند مقصر هستند؟
این افراد همکاری نمی کنند و خب چه طبقه ای؟ مردم خیلی از کلمات اشتباه استفاده می کنند.
آیا رئیس جمهور گاهی افراد خوب اما کم تجربه را برای کار منصوب می کرد و آیا کنگره با آنها موافق بود؟
آیا این بی ثباتی مربوط به مسائل خارجی است؟
آیا رئیس جمهور درست می گوید ما نمی خواهیم مسائل اقتصادی را به مسائل خارجی ببریم؟ اما اکنون بیش از گذشته درگیر مسائل خارجی محسوب می شود!
وقتی شعار ضدآمریکایی داده می شود آزاردهنده است که به دلیل نوسانات قیمتی، تصویر دلار آمریکا به دلیل نوسانات قیمتی و نوسانات نرخ ارز بر روی صفحه نمایش های جمهوری اسلامی نمایش داده می شود.بر اساس تقویم ساخته شده است. دلار
آیا نمی توانید با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کنید که سیاست خوبی (اما در عین حال شکننده) برای انجام معاملات حداقل تا حدی بر اساس واحد پولی طرفین است؟ آیا این خیلی سخت است؟
بالاخره روسیه اتکای خود به دلار را کاهش نداده است؟ آیا ارزش پول روسیه با وجود جنگ و محاصره بالا نمی رود؟ اگر ما با آنها دوست هستیم یا آنها با ما هستند چرا آنها را یاد نمی گیریم و راهنمایی نمی کنیم؟ بالا بردن ارزش پول ملی و حفظ آن اساسی ترین موضوع است. این هم شامل دولت و هم مجلس می شود. برنامه ریزی برای ایجاد ساعت های بدون مهارت این مشکل را حل نمی کند از ترس اینکه اینطوری نشود.
تعهد به لغو تحریم ها دور از ذهن به نظر می رسد مگر اینکه یک طرف شکست بخورد. اگر ایران زیر پا بگذارد واقعاً از حقوق از دست رفته خود چشم پوشی می کند و اگر آمریکا اشتباه کند کمی از ارعاب می کاهد و آمریکا هرگز نمی خواهد این کار را بکند چون مجلس آن کشور دستبند است. پس محلی فکر کنید و سیاست خارجی خود را بر اساس سیاست داخلی خود بسازید، دیر یا زود تسلیم می شوید و حداقل راضی می شوید و آن وقت نتیجه شرم دیگری خواهد بود!
دلیل اینکه بعضی ها فقط می خواهند ایران حرف نزند، خارج از منطق “تا زمانی که نیرو خیلی قوی نباشد” است!
در باغ سبز پیشرفت و تقویت پول ملی را با برنامه ریزی درست نشان می دهید، مردم واقعی همکاری خواهند کرد. به قول معروف تاخیر جایز نیست!