فرهنگ و هنر

از یک قاشق اغراق تا پوشاندن حقیقت

اکبر اکسیر می گوید شاعران و نویسندگان در حالی که او درباره شعر تاریخی که حقیقت را پنهان می کند صحبت می کنند ، برای رسیدن به هدف خود از جذب مخاطب ، اغراق و اغراق می کنند.

در مصاحبه با سلام آنلاین ، شاعران و مردم عادی در مورد حدود استفاده از اغراق در ادبیات و توهم تاریخ در کارهای ادبی صحبت می کنند: “ملت ما در واقع یک ملت اغراق آمیز است.” به عنوان مثال ، در زندگی عادی خود ، به عنوان مثال ، وقتی یک هندوانه بزرگ خریداری می کنیم ، دو متر دست خود را باز می کنیم تا ثابت کنیم بزرگترین هندوانه قرن است! اگر به زندگی خود فراتر از هنر داستان نویسی و شعر نگاه کنیم ، اغراق در همه ارکان وجود ما ، از غلو به غلو ، حرکت می کند.

وی سپس گسترش اغراق و اغراق را بخشی از ذائقه ثابت آثار ادبی دانست و گفت: “اغراق در کار همه عزیزان مربوط به داستان و شعر ». اغراق در جامعه ایران ، سیاست ، هنر و همه ابعاد جامعه صدق می کند. به عنوان مثال ، در متون باستانی ما می بینیم که چیزهای کوچک چگونه رشد می کنند ، و هرچه دروغ بزرگتر باشد ، زودتر موثرتر و قابل قبول و معتبر است. بنابراین شاعران و نویسندگان یک قاشق از آنچه برای رسیدن به مخاطب هدف انجام می دهند ، غلو و اغراق می کنند.

اکسیر در پاسخ به س questionsالات در مورد اغراق و گاه توهم آثار ادبی مربوط به وقایع تاریخی گفت: “اگر شاعر یا نویسنده ای بخواهد در کار خود به موارد تاریخی مراجعه کند ، نمی تواند فراتر رود از دقت آن ما می توانیم موضوعات تاریخی را تبلیغ کنیم ، اما اگر بخواهیم با آن کار به عنوان یک سند رفتار کنیم ، کار ما ارزش تاریخی نخواهد داشت. اما مورخان کاملاً متفاوت هستند ، آنها نمی توانند چیزی را از خود بگیرند و مردم را سیر کنند ، زیرا این موارد به زودی آشکار خواهد شد. اما هنرمندان و نویسندگان ، به ویژه داستان نویسان ، کسانی هستند که برای جذابیت کار خود وارد این حوزه می شوند.

این شاعر اضافه کرد ، “وقتی کلماتی مانند” تاریخ بیکی “را مرور می کنیم ، می بینیم که بی بیا ، مانند یک روزنامه نگار و یک داستان سرای واقعی ، کارها را به طور طبیعی انجام می دهد ، بنابراین انگار یک نفر در یک صحنه خاص دروغ و اغراق در کار او و بسیار شجاعانه – با این واقعیت که برای او خطرناک است – او می تواند مشکلات زمان خود را به ما نشان دهد تا بتوانیم از زندگی وزیر حساک درس بگیریم. عزیزم بیاکی ، که به گفته اخوان درباره دادگاه نوشت: “تصور ما تا به صبح سه زمین به دنیا می آورد”! به همین دلیل است که وقتی بررسی می کنیم ، می بینیم که چرا از مورخان ، نویسندگان ، نویسندگان و غیره فقط به پوچی می چسبیم ، زیرا در افشای فساد زمان و نوشتن صحیح تاریخی. تمام سنگ از بین رفته است ، و این نشان دهنده شجاعت اخلاقی هر نویسنده است. او هرگز دروغ یا اغراق در حقایق مربوط به حقیقت نپذیرفت.

اکبر اکسیر در پایان درباره کتمان حقیقت در برخی از آثار ادبی نیز صحبت کرد و گفت: «شاعران ادبیات زیادی دارند. در کتاب ذبیح الله صفا ، در هر قرن صدها شاعر ذکر شده است ، اما چرا ما به حافظ چسبیده ایم؟ از آنجا که هافی نبوغ زمان خود بود ، توانست كلمات را با ابهام و ظرافت به پایان برساند تا مردم از اوضاع زمان او آگاه شوند و از شعر او هنرانه لذت ببرند. در کنار او شاعرانی مانند An Sari و An Vary و همچنین برخی از شاعران قرن 4 و 5 داریم. اما بعد داستان هایی می خوانیم که می دانیم بیرحمانه است! یا فکر می کنیم کسی آخرین افتخار و عزت است ، اما بعد می فهمیم که او یک قاتل است! و پادشاهان دیگری که پدران و پسران را کشتند تا دو روز حکومت کنند. همه ما این داستان را از تاریخ ، شعر و افرادی که خودخواه هستند شنیده ایم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا