در چنین شرایطی دو عامل را می توان برای سرنوشت این انتخابات در نظر گرفت:
اولین؛ مهارت های سیاسی هر شخصیت اعم از کاندیداها و طیف و جریان حامیان آنها در جلب مشارکت مردم، اکثر آنها ناامیدی خود را از رای نشان می داد. نارضایتی از رای زمانی اشتباه نیست که در تجربه انتخابات گذشته، مردم در انتخابات پرشور گذشته تاثیر رای خود را در دستور کار دولت کمتر یا کمتر دیده باشند.
دومین؛ شناخت سیاسی مردم از آینده نه تنها بر سرنوشت کشور، بلکه بر عزت مردم آنها و بسیاری دیگر تأثیر مستقیم خواهد داشت.
مردم اکنون با سه انتخاب دشوار روبرو هستند: 1. ادامه خشونت با رای. 2_ انتخاب “مسعود مدیشیان” 3_ انتخاب “سعید جلیلی”.
نمایش خشونت انتخاباتی توسط تعداد زیادی از مردم هشداری برای مقامات سیاسی است. در صورت عدم بازنگری در سیاست های عمومی، این وضعیت می تواند عواقب ناگواری برای حذف «وحدت اجتماعی» به عنوان مبنای قدرت و مشروعیت نظام سیاسی داشته باشد. بحران در این زمینه در اجرای هرگونه تصمیمات و سیاست های دولت به ویژه در شرایط کنونی مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت.
اما آیا نتیجه تداوم خشونت با صندوق های رای، حکمرانی سیاسی خواهد داشت؟ یا عواقب آن دامنگیر مردم خواهد شد؟ اهمیت بهبود وضعیت زمانی برجسته می شود که مردم موقعیت را درک کنند و به وضوح آنچه در پیش است را تشخیص دهند و تصمیماتی بگیرند که “به نفع آنها باشد”. آنها به درستی تشخیص داده اند که چرا کشور در شرایط فعلی قرار دارد. اما دانستن علت یک مشکل یک جنبه است و یافتن راه حل برای برون رفت از آن جنبه دیگر. در واقع، این جنبه دوم است که اهمیت ویژه ای دارد. سیاست محل تداوم درگیری ها و اختلافات نیست، بلکه امکانی است برای یافتن راه حل.
اکنون که شهروندان هویت هر یک از کاندیداها را می دانند، لازم است نزدیکی احتمالاتی را که کاندیدای منتخب در دستور کار خود قرار می دهد، در نظر گرفت. شناخت پیامدهای این رویکردها در آینده نزدیک به طور اجتناب ناپذیری بر زندگی عمومی تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین، برخلاف «فعالیت عاطفی» و رنجش ناشی از ناامیدی تجربه شده، لازم است افراد با درک هزینه ها و مزایای شرکت یا عدم رای دادن، تصمیمات منطقی بگیرند.
آیا خشونت می تواند در متقاعد کردن آنها برای تغییر خط مشی عمومی موفق باشد؟ یا در این صورت شاهد تجربه ای خواهیم بود که با منافع عمومی در همه عرصه ها همخوانی نداشته باشد و سرنوشت کشور و مردم آن را دشوارتر کند؟ “هزینه” رای گیری، اقدام سیاسی با مفهوم “دو قدم به عقب، یک قدم به جلو” خواهد بود. «فایده» آن اجتناب از خطر فوری رویکرد قهقرایی به زندگی کشور و مردم آن است. ضرب المثلی هست که می گوید: «نگاه نادرست در هر زمینه ای منجر به نگاه نادرست در هر زمینه ای می شود». درک ماهیت مشکل و یافتن راه حل معقول و کم هزینه بسیار مهم است.
اما مهم ترین عامل در این میان، نامزدی است که بتواند در فرصت های باقیمانده کارآمدی و مهارت نشان دهد تا مردم را به حضور در پای صندوق های رای و انتخاب روشی نزدیک و منطبق با منافع عمومی ترغیب کند. قابل قبول است که چنین اتفاقی در شرایط فعلی دشوار و تهدید کننده زندگی باشد. به عنوان مثال، او “بر خلاف جنبش افراطی نمی تواند ناخواسته از مردم بخواهد که از او اطاعت کنند. هنر او اعتقادی را در مردم سازماندهی می کند که او می خواهد با توضیح این سیاست، حمایت مردم را توجیه کند. او.”
این برخلاف دیدگاه دیکتاتوری است که مردم باید از سیاست های او و جنبش دموکراسی خواهانه او پیروی کنند. به عنوان مثال «مسعود مزیکیان» باید به مردم توضیح دهد که در صورت پیروزی در انتخابات چگونه می تواند بین نیازهای متضاد نهادی سیاست گذاری کند تا بحران کنونی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عمیق نشود. در واقع مسعود بیشیکیان باید برای مخاطب توضیح دهد که فارغ از منش اخلاقی خود چگونه می خواهد از حقانیت انتخاب خود نزد مردم دفاع کند؟ در عین حال برای ارائه پاسخ روشن به این سوال مهم، آیا می توان اراده عمومی را به سمت سیاست گذاری عمومی سوق داد؟ زمان کوتاه است. فقط مهارت و اثربخشی او کارساز خواهد بود.
شورای سیاسی شطرنج در ایران پیچیده تر از همیشه است. در حال حاضر مشخص نیست که او پس از ترک این پست چه خواهد کرد. اراده گسترده مردم از طریق حضور آنها در انتخابات تعیین کننده است.