فرهنگ و هنر

آخر آدم این داد را به کجا ببرد؟!

داود فتحعلی بیگی با انتقاد از حذف دوره های تعزیه از مباحث دانشگاهی اظهار داشت: در همه جای دنیا ، درام ایرانی به عنوان تعزیه شناخته می شود ، پس بدون هیچ دلیلی آن را از دانشگاه خارج خواهیم کرد. و منطق! ” چه کسی باید این درد را به کسی تحمل کند؟

این هنرمند کهنه کار تئاتر که بیشتر بازیگر درام های ایرانی است ، در مصاحبه با سلام آنلاین ادامه داد: “در چه دنیایی تئاتر ملی خود را از موضوعات دانشگاهی خارج می کنند ؟!”

وی با یادآوری در مورد لیست تاشی به عنوان میراث ایرانی در یونسکو ، افزود: تاشی و روایت ما سالهاست که به رکورد جهانی رسیده است که ما روند خاصی را تعیین نکرده ایم. آیا از بین نمایش های ایرانی در دانشگاه ، دو واحد یکسان آشنا به تعزیه را حذف کردید؟! ” آیا کسی این فریاد را می پذیرد؟

فتحعلی بی بیگی در پاسخ به این سؤال که چرا دلیلی برای عقب نشینی وجود دارد ، گفت: دلایل آنها غیر از کفر و بی دقتی چیست ؟! تاجیکستان حذف شد و تئاتر آمریکایی نیز جایگزین خود آمریکا شد ، هر چقدر هم که تئاتر مخصوص خودش را داشته باشد.

این پژوهشگر درام ایرانی خاطرنشان می کند: آنچه باعث می شود آخرین ، قبل و بعد از ثبت جهانی تاجیک ها ، دو عامل باشد. مردم ابتدا علیرغم مشکلات و موانع ، به امام حسین (ع) و سپس تلاش برخی از هنرمندان عزیز که در کنار هنر ایستاده بودند ، علاقمند شدند.

وی به همراه گروه دیگری از هنرمندان تئاتر ، دوره تدریس تاجی را تعیین کرد و افزود: برای دورهمی های ایرانی 140 دوره تعیین کرده ایم. تفسیرهای بسیاری از تاجیک ها را که قبل و بعد از انقلاب نوشته شده است ببینید. اگر او توانایی نوشتن نظرات زیادی راجع به آن را نداشته باشد.

“آنها می گویند ما استادان زیادی برای تدریس تاجی در دانشگاه نداریم. من می خواهم شما را با برخی از اساتید آشنا کنم. محمد رحمانیان ، حمید امجد ، محمد حسین ناصربخت ، هادی عامل و حتی در نسل جدید ، من به آن دانش آموزانی علاقه دارم که بتوانند تدریس کنند. “اما ما چه کردیم؟ ما آنها را بر علیه آن برچسب زدیم و آن را حذف کردیم!

فتحعلی بیگی با ابراز تأسف از بی توجهی به میراث معنوی کشورمان ، اظهار داشت: ما در بسیاری از مناطق کند بوده ایم زیرا کشورهایی مانند چین ، ژاپن ، اندونزی ، هند و دیگران میراث ملی خود را حفظ کرده اند. همه “. آنها حتی از سینمای قدیمی خود مراقبت می کردند.

وی گفت: “همچنین در چین و همچنین در ایران داستان نویسی در چایخانه ها انجام می شود اما با نوسازی تئاتر چایخانه ها سالن های کوچکی برای قصه گویی ساخته شده است.” “حتی مبل ها و چای ها در اتاق انتظار قرار می گیرند.” یعنی آنها به همه چیز فکر می کردند و جالبتر اینکه آنها این چایخانه های جدید را در مکانی ساختند که مردم قبلاً افسانه ها را تماشا می کردند. یعنی آنها شرایطی را برای این بروزرسانی هنری ایجاد کردند. کارهایی که ما انجام نداده ایم و نمی خواهیم انجام دهیم.

وی ادامه داد: لازم است یک تئاتر چند منظوره برای اجراهای ایرانی برپا کنیم تا مخاطب بتواند روی همه چهارگوشها بنشیند و تمام روشهای تئاتر ایران باید به طور صحیح در آن استفاده شود اما چطور می توانیم؟ “چه؟ ما گفتیم که قابل شکست است. ما آن را بیرون کشیدیم و یک تئاتر غربی ساختیم.” و ما کم توجهی به آنها کردیم.

فتحعلی بیگی با اشاره به تمرکز سایر کشورها در آموزش تئاتر ملی خود ، افزود: بسیاری از کشورها مانند چین ، ژاپن ، هند و مالزی گرچه خیلی قدیمی نیستند اما دارای مدارس و دانشگاه ها برای تدریس تئاتر ملی خود ، اما در ایران ، تا دو یا سه دهه پیش ، تمام آموزش های ما از پستان به سینه منتقل می شد. این که آیا افرادی مانند بززل ، سارا سارین و حتی ایرانیان اصرار داشتند که این روشها را حفظ و آموزش دهند ، کسی اهمیتی نداد و نتیجه این است.

در پایان ، این کارگردان همچنین از سازمان میراث فرهنگی (وزارت) انتقاد کرد و افزود: میراث فرهنگی ساختمانهای زیادی دارد ، چرا مکان مناسبی برای تئاتر ایران فراهم نمی شود. ما مرکزی برای اجرای مداوم چنین اجراهایی نداریم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا